امام رضا(ع):...
واجتِنابُ الکبائرِ و هى قَتلُ النفسِ... والبَخسُ فى المِکیالِ والمیزان... والخِیانةُ...
عیون اخبارالرضاع ۲/۱۲۷.
(از اسلام ناب و خالص است)... دورى از گناهان کبیره و آدمکشى... و کاستن پیمانه و ترازو و ... و خیانت (در مسائل مالى) و... .
استثمار و بهرهکشى از دسترنج کارگران و کشاورزان، و کم بها دادن به کار و کالاى آنان، شیوه نظامهاى سرمایه دارى و خائنان به حقوق عمومى است.
این ظلم بزرگ همواره در طول تاریخ انسان وجود داشته و هم اکنون نیز بیشتر و کوبندهتر وجود دارد، و شبکههاى سرمایه دارى با ارتباطات قوى و آگاهى از وضع بازار کار، و اتحاد و همدستى، حقوقى بسیار کمتر از ارزش کارگران بدانان مىپردازند، و بر طبقات زحمتکش ستم روا مىدارند. تمدن صنعتى در نظامهاى سرمایه دارى نیز نتوانسته یا نخواسته است براى این ظلم بزرگ چارهاى بیندیشد، و منافع زراندوزان را اندکى محدود کند.
طبق تعبیرهاى قرآن، این پیامبران الهى بودند که در نخستین دعوتهاى خویش براى مبارزه با استثمار قیام کردند، و با مراکز قدرت و زر و زور درگیر شدند. قرآن در این باره مىگوید:
(وَ یَا قَوم اَوفُوا المِکیَالَ وَ المیزانَ بِالقسطِ وَ لا تَبخَسُوا النّاسَ اَشیاءهُم وَ لا تَعثَوا فِى الارضِ مُفسدینَ)
واى قوم من! پیمانه و ترازو را تمام و به عدل دهید، و چیزهاى (کار و کالاى) مردمان را کم بها مکنید، و همچون تبهکاران در زمین به تبهکارى مپردازید.
«بَخس اشیاء ناس: کم بها دادن به کار و کالاى مردم»، در آیات دیگر و از زبان پیامبران دیگرى نیز آمده است.
امین الاسلام طبرسى در تفسیر مجمع البیان آیه را بدین گونه تفسیر مىکند: «ولا تبخَسُوا الناسَ اَشیاءَهم»، یعنى حق مردم را کم مکنید، و ایشان را از حقوقشان محروم مسازید».
در سخن امام بزرگ واژه «بَخس در مکیال و میزان» و «خیانت» آمده است، و خیانت در مفهوم کلى و فراگیر خود، هر گونه ظلم اقتصادى و مالى را در بر مىگیرد، و آن را در شمار آدمکشى و گناهان کبیره قرار مىدهد. و ذکر خیانت به طور کلى، دلیل بر تعمیم مفهوم حدیث است در موارد مشابه و شیوههاى جدید استثمار و بهره کشى از کارگران.
در زمانهاى گذشته، چون کارگاهها و ابزار کار محدود بوده، ظلم و استثمار، بیشتر با ابزار زمان یعنى: «پیمانه و ترازو» صورت مىگرفته است؛ لیکن امروز مسائل اقتصادى و مکیال و میزانهاى آن به کلى دگرگون شده است، و استثمار و ظلم اقتصادى در سطح وسیعى، از سوى بازرگانیها و کارتلها و تراستها صورت مىگیرد، و تسلط سرمایه داران بر کارخانهها و مزارع و منابع ثروت، مشکل را جهانى و فراگیر کرده است.
شکلهاى گوناگون استثمار و بهرهکشى از کار دیگران در اسلام مطرح گشته، و همه انواع آن محکوم و غیر اسلامى معرفى شده است.
امام باقر(ع) یا امام صادق(ع): محمّدبن مسلم، انّه سَئَل عن الرجل یَتَقَبّل بِالعملِ فلا یَعمَلُ فیه، و یَدفَعُه الى اخرَ فیَربَحُ فیه؟
قال: لا الاّ أن یکونَ قد عَمِل فیه شیئاً.
محمدبن مسلم (راوى معروف) سوال کرد: مردى براى کارى قرارداد مىبندد، لیکن کارى انجام نمىدهد و به دیگرى واگذار مىکند و از او سود مىگیرد؟ امام (ع) فرمود: (این اضافه و سود) جایز نیست مگر این که کارى در آن انجام داده باشد.
بهاى اضافى چون در برابر کارى نیست، و کارى انجام نداده است تا پول اضافى دریافت کند، استثمار و حرام است.