35
فرهنگ نامه مهماني

۳۰.الكافىـ به نقل از ابو محمّد وابشى ـ: نزد امام صادق عليه السلام از ياران ما ياد شد . گفتم : من هيچ گاه چاشت و شام نمى خورم ، مگر اين كه دو سه نفر از آنان يا كمتر و بيشتر ، با من هستند .
امام صادق عليه السلام فرمود: «فضيلت آنها بر تو، بيشتر از فضيلت تو بر آنهاست».
گفتم : قربانت گردم ! چگونه چنين است ، در حالى كه من خوراكم را به آنها مى خورانم، از مالم به آنها انفاق مى كنم و عيالم را خدمت گزار آنها مى سازم ؟ !
فرمود : « [چون] آنها زمانى كه بر تو وارد مى شوند ، همراه روزىِ فراوانى از سوى خداوند عز و جل وارد مى شوند و آن گاه كه مى روند ، تو آمرزيده شده اى » .

۳۱.الكافىـ به نقل از حسين بن نعيم صحّاف ـ: امام صادق عليه السلام فرمود : « اى حسين ! آيا برادرانت را دوست دارى ؟ » . گفتم : بله .
فرمود : « به تهى دستان آنها سود مى رسانى ؟ » . گفتم : بله .
فرمود : «آرى . تو وظيفه دارى كسى را كه خدا را دوست دارد ، ۱ دوست بدارى . آرى ، به خدا سوگند ، تو به كسى از آنها سود نمى رسانى ، تا اين كه دوستش بدارى . ۲
آيا آنها را به منزلت دعوت مى كنى ؟ » .
گفتم : بله . هيچ وقت غذا نمى خورم ، مگر آن كه دو سه نفر يا كمتر و بيشتر از آنها با من هستند.
امام صادق عليه السلام فرمود : « البته، آنها بر تو فضيلت بيشترى دارند تا تو بر آنها» .
گفتم : قربانت گردم ! من آنها را اطعام مى كنم و روى فرشم
مى نشانم، آن گاه فضيلت آنها بر من بيشتر است ؟ !
فرمود : « آرى ؛ چون آنها زمانى كه به خانه ات مى آيند ، براى تو و خانواده ات آمرزش مى آورند و زمانى كه مى روند ، گناهان تو و خانواده ات را مى بَرَند» .

1.يا: به رفع «اللّه »، يعنى خدا او را دوست دارد.

2.درباره معناى اين جمله ، دو نظر است: يكى اين كه مراد امام صادق عليه السلام اين است كه ادّعاى محبّت داشتن بدون سود رساندن ، ادّعايى دروغ است ؛ بلكه اگر در ادّعاى دوست داشتنت صادق هستى ، بايد به آنها سود برسانى. اين ، نظر علّامه مجلسى است . أمّا ملّا صالح مازندرانى (شارح ) ، گفته است: يعنى سود رساندن ، تابع دوست داشتن يا مستلزم آن است. يعنى تا دوست نداشته باشى ، سود نمى رسانى . مترجم ، اين نظر را ترجيح مى دهد ؛ چرا كه ظاهر عبارت ، بر همين معنا دلالت دارد . واللّه العالم !


فرهنگ نامه مهماني
34

۳۰.الكافي عن أبي محمّد الوابشي :ذُكِرَ أصحابُنا عِندَ أبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام ، فَقُلتُ : ما أتَغَدّى ولا أتَعَشّى إلّا ومَعي مِنهُمُ الاِثنانِ وَالثَّلاثَةُ وأقَلُّ وأكثَرُ .
فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام : فَضلُهُم عَلَيكَ أعظَمُ مِن فَضلِكَ عَلَيهِم .
فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ، كَيفَ وأنَا اُطعِمُهُم طَعامي ، واُنفِقُ عَلَيهِم مِن مالي ، واُخدِمُهُم عِيالي ؟!
فَقالَ : إنَّهُم إذا دَخَلوا عَلَيكَ دَخَلوا بِرِزقٍ مِنَ اللّهِ عز و جل كَثيرٍ ، وإذا خَرَجوا خَرَجوا بِالمَغفِرَةِ لَكَ . ۱

۳۱.الكافي عن حسين بن نعيم الصحّاف :قالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام : أتُحِبُّ إخوانَكَ يا حُسَينُ ؟ قُلتُ : نَعَم .
قالَ : تَنفَعُ فُقَراءَهُم ؟ قُلتُ : نَعَم .
قالَ : أما إنَّهُ يَحِقُّ عَلَيكَ أن تُحِبَّ مَن يُحِبُّ اللّهَ ، أما وَاللّهِ! لا تَنفَعُ مِنهُم أحَدا حَتّى تُحِبَّهُ .
أتَدعوهُم إلى مَنزِلِكَ ؟ قُلتُ : نَعَم ، ما آكُلُ إلّا ومَعي مِنهُمُ الرَّجلانِ وَالثَّلاثَةُ وَالأَقَلُّ وَالأَكثَرُ .
فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ : أما إنَّ فَضلَهُم عَلَيكَ أعظَمُ مِن فَضلِكَ عَلَيهِم .
فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ، اُطعِمُهُم طَعامي ، واُوطِئُهُم رَحلي ، ويَكونُ فَضلُهُم عَلَيَّ أعظَمَ ؟!
قالَ : نَعَمَ ، إنَّهُم إذا دَخَلوا مَنزِلَكَ دَخَلوا بِمَغفِرَتِكَ ومَغفِرَةِ عِيالِكَ ، وإذا خَرَجوا مِن مَنزِلِكَ خَرَجوا بِذُنوبِكَ وذُنوبِ عِيالِكَ . ۲

1.الكافي : ج ۲ ص ۲۰۲ ح ۹ ، الأمالي للطوسي : ص ۲۳۷ ح ۴۱۹ ، المحاسن : ج ۲ ص ۱۴۸ ح ۱۳۹۱ ، بحارالأنوار : ج ۷۴ ص ۳۷۵ ح ۷۱ .

2.الكافي : ج ۲ ص ۲۰۱ ح ۸ ، المحاسن : ج ۲ ص ۱۴۸ ح ۱۳۹۳ ، مشكاة الأنوار : ص ۱۸۳ ح ۴۷۴ عن الفضل بن سنان نحوه ، بحارالأنوار : ج ۷۴ ص ۳۷۵ ح ۷۰ .

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه مهماني
    سایر پدیدآورندگان :
    شيخي،حميد رضا (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 108423
صفحه از 171
پرینت  ارسال به