رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
«خَصْلَةٌ مَنْ لَزِمَها أطاعَتْهُ الدُّنْیا وَالآخِرَةُ، وَرَبِحَ الْفَوْزَ فی الْجَنَّةِ قیلَ: وَما هیَ یا رَسُولَ اللَّهِ؟ قالَ: التَّقْوی مَنْ أرادَ أنْ یَکونَ اعزَّ النّاسِ فَلْیَتَّقِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ، ثُمَّ تَلا: «مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ ...»».[۱]
رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «صفتی هست که اگر در کسی باشد، دنیا و آخرت مطیع او میشوند و از بهشت بهرهمند میشود. عرض کردند این خصلت چیست؟
فرمود: تقوا؛ کسی که بخواهد نزد مردم عزّت داشته باشد تقوای الهی پیشه کند،» سپس این آیه را تلاوت فرمود:
«وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَّهُ مَخْرَجاً* وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَایَحْتَسِبُ»؛
هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند، و او را از جایی که گمان ندارد، روزی میدهد».[۲]
بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۶۹، ح ۷.
شرح:
تقوا در قرآن به شکلهای مختلفی بیان شده است:
الف) زاد و توشه
قرآن میفرماید: « «وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَی ؛ و زاد و توشه توشه تهیّه کنید که بهترین زاد و توشه پرهیزکاری است».[۳]
زاد و توشه چیزی است که انسان را از مرگ و هلاکت نجات میدهد. سفرهای سابق غیر از سفرهای امروزی بود؛ امروز بدون زاد و توشه میشود سفر کرد چون در راه وسایل مورد نیاز هست؛ امّا درگذشته چنین نبود.
حضرت امام علی علیه السلاممیفرماید: «
اهْلُ الدُّنیا کَرَکْبٍ یُسارُ بِهِمْ وَهُم نِیامٌ
؛ اهل دنیا همچون سوارانی هستند که آنها را میبرند در حالی که در خوابند».[۴]
اگرچه خیال میکنند که ایستادهاند ولی مسافر دنیا به آخرت هستند، بنابراین زاد و توشه لازم است و بهترین زاد و توشه آنها تقواست.
ب) لباس
قرآن میفرماید:«وَلِبَاسُ التَّقْوَی ذَلِکَ خَیْرٌ».[۵]
این تشبیه بسیار رسا و گویاست، زیرا همانطور که لباس بدن انسان را از سرما و گرما حفظ میکند، و محافظی است در برابر بسیاری از خطرها، و عیوب جسمانی را پوشانده و زینتی برای انسان است، روح تقوا و پرهیزکاری نیز علاوه بر پوشاندن بشر از زشتی گناهان و حفظ از بسیاری انحرافات فردی و اجتماعی، زینت بسیار بزرگی برای او محسوب میشود، و بر شخصیّت او میافزاید.
منظور از لباس تقوا چیست؟ بعضی آن را به معنای «عمل صالح» و بعضی «حیا» و بعضی به معنای «لباس عبادت» گرفتهاند، تمام این معانی را میتوان از آیه استفاده کرد.[۶]
در ادامه حدیث مورد بحث میفرماید: اگر میخواهید عزیزترین مردم باشید، سراغ تقوا بروید. در اینجا فقط عزّت آخرت مراد نیست بلکه عزّت دنیا هم هست، چرا که انسان خائن، دروغگو و ظالم، منفور است، ولی انسان با تقوا عزیز است، حتّی آدم بی تقوا هم از انسان باتقوا خوشش میآید.
ج) کلید بهشت
قرآن میفرماید: ما بهشت را مخصوص باتقوایان قرار دادیم:
«تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ کَانَ تَقِیّاً».[۷]
خداوند در آیات قبل نعمتهای مادّی و معنوی بهشت را برشمرده و میفرماید:
کلید درِ بهشت با تمام آن نعمتها که گذشت چیزی جز تقوا نیست.
در این آیه به کلمه «ارث» بر میخوریم که معمولا به اموالی گفته میشود که بعد از مرگ از کسی به دیگری انتقال مییابد، در حالی که بهشت مال کسی نبوده وظاهراً انتقالی در کار نیست.
به دو شیوه میتوان این مسأله را توضیح و تفسیر کرد:
۱. «ارث» از نظر لغت به معنای تملیک هم آمده است و منحصر به انتقال مالی از میّت به بازماندگانش نمیباشد.
۲. در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میخوانیم: «
مَا مِنْ أحَدٍ إلّاوَلَهُ مَنْزِلٌ فِی الجَنَّةِ وَمَنْزِلٌ فِی النّارِ، فَأمّا الکافِرُ فَیَرِثُ الْمُؤْمِنَ مَنْزِلَهُ مِنَ النّارِ، وَالْمُؤْمِنُ یَرِثُ الْکافِرَ مَنْزِلَهُ مِنَ الْجَنَّةِ؛
هر کس منزلگاهی در بهشت و منزلگاهی دردوزخ دارد، کافران منزلگاه دوزخی مؤمنان را به ارث میبرند و مؤمنان جایگاه بهشتی کافران را».[۸]
راه تحصیل تقوا قبل از هر چیز، معرفة اللَّه و سپس ایمان به معاد است. بسیاری از بی تقواییها به خاطر این است که خدا را خوب نشناختهایم؛ کسی که معتقد باشد خدا روزی میدهد، چرا دزدی کند؛ کسی که معتقد باشد عزّت و ذلّت به دست خداست، چرا از کس دیگری عزّت بخواهد؟!
چند نکته:
۱. تقوا کلید کرامت
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سال فتح مکّه همراه فضل بن عبّاس و اسامة بن زید داخل خانه خدا شد و سپس بیرون آمد و دستگیره در را گرفت و فرمود: ستایش خداوندی که بندهاش را تصدیق کرد و وعدهاش را به انجام رسانید و به تنهایی بر
همه احزاب چیره گشت، خداوند غرور عرب وبالیدن آنان به پدرانشان را از بین برد. همه شما از آدم هستید و آدم از خاک و ارجمندترین شما نزد خداوند، با تقواترین شماست.[۹]
شیخ مفید میگوید: شنیدم که روزی سلمان فارسی وارد مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله شد و مردم او را به سبب حقّی که داشت و به احترام موی سپیدش و منزلت خاصّی که نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندان او داشت بالای مجلس نشاندند. عمر وارد شد و چشمش به سلمان افتاد و گفت: این مرد عجم کیست که در میان عربها صدرنشین شده است؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله روی منبر رفت و خطبهای ایراد کرد و فرمود: «
انَّ النّاسَ مِن عَهدِ آدَمَ الی یَومِنا هذا مِثْلُ أسنانِ المُشْطِ، لا فَضْلَ لِلعَرَبیِّ عَلَی العَجَمّیِ ولا للأحْمَرِ عَلَی الأسوَدِ الّا بِالتَّقوی
؛ مردم از روزگار آدم تا به امروز همچون دندانههای شانه هستند. عرب را بر عجم و سرخ را بر سیاه برتری نیست، مگر به تقوا».[۱۰]
آثار تقوا:
از آثار تقوا به چند نمونه اشاره میشود:
۱. تقوا سبب از بین رفتن سرخوردگیهای روحی و اجتماعی و حلّ مشکلات اقتصادی میشود.
«وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَّهُ مَخْرَجاً* وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَایَحْتَسِبُ»؛
و هرکس تقوای الهی پیشه کند خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند و او را از جایی که گمان ندارد، روزی میدهد».[۱۱]
این آیه از امید بخشترین آیات قرآن است که پردههای یأس و ناامیدی را میدرد و به افراد باتقوا وعده نجات و حلّ مشکلات میدهد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید: «
مَا تَرَکَ أَحَدٌ مِنْکُمْ للَّهِ شَیئاً إلّاآتَاهُ اللَّهُ مِمّا هُوَ خَیرٌ لَهُ مِنْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ، وَلا تَهاوَنَ بِهِ وَأَخَذَهُ مِنْ حَیْثُ لایَعْلَمُ إلّاآتَاهُ اللَّهُ مِمّا هُوَ أشَدُّ عَلَیْهِ مِنْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِب
؛ هیچ یک از شما به خاطر خدا چیزی را رها نکند، مگر این که خداوند بهتر از آن را از جایی که گمانش را هم نمیبرد، نصیبش فرماید و هیچ یک از شما به خداوند بی اعتنایی نکند و ندانسته چیزی را نگیرد، مگر اینکه خداوند بدتر از آن را از جایی که فکرش را هم نمیکند بهره او گرداند».[۱۲]
۲. تقوا برکات آسمان را نازل میکند:
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»؛[۱۳]
و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم، ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم».
منظور از برکات زمین و آسمان چیست؟ بعضی آن را به نزول باران و روییدن گیاهان تفسیر کردهاند، و بعضی به اجابت دعا و حلّ مشکلات زندگی، ولی این احتمال هم وجود دارد که منظور از برکات آسمانی، برکات معنوی و منظور از برکات زمینی، برکات مادّی بوده باشد. امّا با توجّه به آیات گذشته تفسیر اوّل از همه مناسبتر است.
برکات جمع برکت و در اصل به معنای ثبات و استقرار چیزی است- در برابر موجودات بیبرکت که زود فانی، نابود و بی اثر میشوند- و به هر نعمتی که پایدار بماند اطلاق میگردد.
ایمان و تقوا نه تنها سبب نزول برکات الهی میشود، بلکه باعث میگردد که آنچه در اختیار انسان قرار گرفته در مصارف مورد نیاز به کار گرفته شود.
[۱]بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۶۹، ح ۷.
[۲]﴿طلاق، آیه ۲ و ۳ ﴾
[۳]﴿بقره، آیه ۱۹۷ ﴾
[۴]نهجالبلاغه، کلمات قصار، ۶۴.
[۵]﴿اعراف، آیه ۲۶ ﴾
[۶]تفسیر نمونه، ج ۶، ص ۱۳۲.
[۷]﴿مريم ، آیه ۶۳﴾
[۸]تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۳۱.
[۹]بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۲۸۷؛ میزان الحکمه مادّه« تقوا».
[۱۰]میزان الحکمه، مادّه« تقوا».
[۱۱]﴿طلاق، آیه ۲ و ۳ ﴾
[۱۲]کنزالعمال، ج ۳، ص ۶۹۸، ح ۸۴۹۹؛ میزان الحکمه، مادّه« تقوا».
[۱۳]﴿الأعراف، ۹۶﴾