قالَ رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
«انَّ اللَّهَ یُحِبُّ إذا انْعَمَ علی عَبْدٍ أنْ یَری أَثَرَ نِعْمَتِهِ عَلَیْهِ، وَیُبغِضُ البُؤْسَ وَ التَّبَؤُّسَ».[۱]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید:
«هنگامی که خدا به بندهای نعمت داد دوست دارد اثر نعمتش را در او ببیند و در رنج زندگی کردن بندهاش را دوست ندارد».
تحف العقول، حکمت ۱۵۸
شرح:
در احادیث ما روایاتی هست که فقر را هم مدح و هم مذمّت میکند. این روایات با هم تضاد ندارند، چون روایاتی که فقر را مدح میکند یا ناظر به فقر الی اللَّه است، که آیه ذیل به آن اشاره دارد:
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»؛
ای مردم شما به خدا محتاج هستید در حالی که او از شما بینیاز و پسندیده است».[۲]
مطابق این آیه تمام ذرّات وجود ما در تمام عمر از ذات خدا امداد وجود میگیرد و یا ناظر به فقر به معنای ساده بودن زندگی است، و إلّاذات فقر سرچشمه انواع خرافات و بدبختیها و مفاسد است.
فقر از نظر اسلام:
در کلام معصومین علیهم السلام آمده است:
«الْفَقْرُ سَوادُ الوَجْهِ فِی الدّارَیْنِ ؛
فقر سیاه رویی در دنیا و آخرت است».[۳]
همچنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «
لَوْ لا رَحْمَةُ ربّی عَلی فُقَراءِ امَّتی کادَ الْفَقْرُ أن یَکُونَ کُفْراً؛
اگر رحمت خداوند بر فقرای امّت من نبود هر آینه فقر، آنها را به کفر میکشاند».[۴]
فقر یکی از بدبختیهای ملّتهاست چرا که باعث وابستگی است. و این وابستگی علاوه بر اینکه آنها را محتاج دولتهای دیگر میکند موجب میشود که فرهنگ و ارزشهای آنها نیز پذیرا شوند. به همین دلیل در حدیث میفرماید:
خداوند وقتی نعمتی به کسی میدهد دوست دارد که آثار نعمت در او نمایان باشد؛ یعنی نعمت را مخفی نکند و تظاهر به فقر نکند، چرا که فقر و تفاقر هر دو بد است. بؤس و تبؤّس معنایش همین است که تفاقر کند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید:
«مَن تفاقر افتقر؛
کسی که خود را به درویشی زند نیازمند گردد».[۵]
وقتی آثار نعمت در او نمایان شود خود نوعی شکرگزاری خداوند است و فایده دیگرش این است که به افراد نیازمند کمک میکند و کار خیر انجام میدهد.
این نعمت شامل علم، نفوذ اجتماعی، مال و ... میشود و مردم باید از این نعمتها استفاده کنند البتّه نباید نعمت و دارایی خود را به رخ دیگران بکشیم و در ورطه تجملگرایی گرفتار شویم، چرا که تجمّل پرستی و مسابقه دادن در تجمّل کار قارون است.
بعضی از روایات غنا و بی نیازی حقیقی را غنای نفس میداند.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«لَیْسَ الغِنی عن کَثْرَةِ العَرَضِ، وَ لکِنَّ الغِنی غِنی النَّفْسِ ؛
توان گری برداشتن مال بسیار نیست بلکه بینیازی دل است».[۶]
کلمه عَرَضْ معمولًا به مال و متاع دنیا گفته میشود و علّتش این است که واقعاً عارضی است و دوامی ندارد و زایل میشود و مطابق فرمایش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله غنا و بینیازی از کثرت مال وثروت حاصل نمیشود بلکه غنای حقیقی، غنای نفس است.
این مسأله در زندگی افراد بسیار مهم است، چرا که ما افراد زیادی را میبینیم که اموال زیادی دارند ولی باز هم حریص هستند، شب و روز تلاش میکنند ولی نه خودشان از زندگی خود استفادهای میبرند و نه دیگران از اموالشان خیری میبینند، هرچه به دست میآورند باز از فقر مینالند. در مقابل افرادی را میبینیم که چیزی از مال دنیا ندارند ولی بیاعتنا و بیتفاوت هستند. بنابراین آنچه انسان را بینیاز میکند، غنای نفس است و آنچه انسان را نیازمند و فقیر میکند، فقر نفسانی است.
نقل شده است که روزی بهلول به سراغ هارون رفته و یک پول سیاه در دست هارون گذاشت، هارون گفت: این چیست؟ بهلول گفت: نذر کردهام اگر مشکلم حل شود صدقهای به فقیری بدهم و هر چه فکر کردم فقیرتر از تو پیدا نکردم.
این اشخاص ظاهرشان غنی است امّا باطنشان یک دنیا فقر است و در مقابل افرادی هستند که دستشان تهی است، اما باطن آنها بینیاز است.
[۱]تحف العقول، حکمت ۱۵۸.
[۲]﴿ فاطر، آیه ۱۵﴾
[۳]میزان الحکمه، ج ۷، ص ۴۹۸
[۴]همان مدرک.
[۵]تحف العقول، حکمت ۴۵.
[۶]همان مدرک، حکمت ۱۶۷.