شاخت ( 1902 ـ 1969 م ) در مدخل اصول از دائرة المعارف الاسلامية ، به اجمال مى نويسد :
و من المهم أن تلاحظ انهم اخفوا نقدهم لمادة الحديث وراء نقد هم للاسناد . ۱
سزاوار است توجّه شود كه مسلمانان ، نقد متن را در پسِ نقد سند ، پنهان ساختند.
اين ديدگاه ، بر رأى و عقيده برخى از روشن فكران مسلمان نيز تأثير گذارده و مشابه همين سخنان را بر زبان رانده اند و همين نقدها را بر محدّثان ، وارد ساخته اند. در اين جا به ديدگاه رشيد رضا ، احمد امين ، ابو رَيّه و محمّد غزالى اشاره مى كنيم :
رشيد رضا ( م 1354 ق ) مى گويد :
بررسى متون روايات و سنجش موافقت يا مخالفت آنها با حقايق و واقعيت ، و اصول و فروع قطعى دين ، در حوزه حرفه عالمان رجال نمى گنجد و پژوهشگران در اين زمينه اندك اند. ۲
نيز در تفسير المنار مى نويسد :
من به درستىِ سند حديثى كه با ظاهر قرآنْ مخالفت كند ، اعتقادى ندارم ؛ گرچه راويانش را توثيق كنند. چه بسيار راويانى كه ظاهر فريبنده آنان ، سبب توثيق شده و باطنى نادرست دارند. اگر روايت ، از جهت محتوا و متن ، مورد نقد قرار مى گرفت ، چنان كه سند آنها مورد نقد قرار مى گيرد ، متون بسيارى از اسناد ، نقض مى شد . ۳
احمد امين ( م 1954 م ) مى گويد :
عالمان براى جرح و تعديل ، قواعدى وضع كرده اند كه اينك جاى يادآورى آن نيست ؛ لكن به حق گفته مى شود كه آنان به نقد سندى ، بيش از نقد متن توجّه كرده اند . به ندرت در جايى مى توان يافت كه حديث منسوب به پيامبر صلى الله عليه و آله را از آن