117
حديث پژوهي جلد سوم

شاخت ( 1902 ـ 1969 م ) در مدخل اصول از دائرة المعارف الاسلامية ، به اجمال مى نويسد :
و من المهم أن تلاحظ انهم اخفوا نقدهم لمادة الحديث وراء نقد هم للاسناد . ۱
سزاوار است توجّه شود كه مسلمانان ، نقد متن را در پسِ نقد سند ، پنهان ساختند.
اين ديدگاه ، بر رأى و عقيده برخى از روشن فكران مسلمان نيز تأثير گذارده و مشابه همين سخنان را بر زبان رانده اند و همين نقدها را بر محدّثان ، وارد ساخته اند. در اين جا به ديدگاه رشيد رضا ، احمد امين ، ابو رَيّه و محمّد غزالى اشاره مى كنيم :
رشيد رضا ( م 1354 ق ) مى گويد :
بررسى متون روايات و سنجش موافقت يا مخالفت آنها با حقايق و واقعيت ، و اصول و فروع قطعى دين ، در حوزه حرفه عالمان رجال نمى گنجد و پژوهشگران در اين زمينه اندك اند. ۲
نيز در تفسير المنار مى نويسد :
من به درستىِ سند حديثى كه با ظاهر قرآنْ مخالفت كند ، اعتقادى ندارم ؛ گرچه راويانش را توثيق كنند. چه بسيار راويانى كه ظاهر فريبنده آنان ، سبب توثيق شده و باطنى نادرست دارند. اگر روايت ، از جهت محتوا و متن ، مورد نقد قرار مى گرفت ، چنان كه سند آنها مورد نقد قرار مى گيرد ، متون بسيارى از اسناد ، نقض مى شد . ۳
احمد امين ( م 1954 م ) مى گويد :
عالمان براى جرح و تعديل ، قواعدى وضع كرده اند كه اينك جاى يادآورى آن نيست ؛ لكن به حق گفته مى شود كه آنان به نقد سندى ، بيش از نقد متن توجّه كرده اند . به ندرت در جايى مى توان يافت كه حديث منسوب به پيامبر صلى الله عليه و آله را از آن

1.همان جا .

2.مجلة المنار ، ج ۲۷ ، سال ۱۹۲۶ م ، ص ۶۱۴ ـ ۶۱۹ .

3.تفسير المنار ، ج ۳ ، ص ۱۴۱ .


حديث پژوهي جلد سوم
116

و من السهل أن يفهم أن وجهات نظرهم فى النقد ليست كوجهات النظر عندنا، تلك التى تجد لها مجالاً كبيراً فى النظر فى تلك الأحاديث التى اعتبرها النقد الإسلامى صحيحة غير مشكوك فيها، و وقف حيالها لا يحرك ساكناً . ۱
مسلمانان نتوانستند از اين خطر [ جعل حديث ] در امان باشند و بدين جهت ، دانشى به نام «نقد الحديث» ابداع كردند كه ارزش ويژه خود را دارد ، تا بتوانند ميان درست و نادرست ، تفاوت بگذارند ، آن گاه كه نتوانند ميان سخنان متناقض ، توفيق ايجاد نمايند.
روشن است كه ديدگاه مسلمانان در نقد ، مانند ديدگاه ما [ مسيحيان ] نيست ؛ چرا كه روايت هايى كه مسلمانان ، درست و غير قابل ترديد مى دانند ، بر پايه معيارهاى ما در نقد ، جاى تأمّل و ترديد فراوان دارد.
كايتانى ( 1869 ـ 1926 م ) نيز معتقد است :
كل قصد المحدّثين ينحصر و يتركز فى واد جدب ممحل من سرد الأشخاص الذى نقلوا المروى؛ ولا يشغل أحد نفسه بنقد العبارة و المتن نفسه .
سبق أن قلنا أن المحدّثين والنقّاد المسلمين لا يجسرون على الاندفاع فى التحليل النقدى للسنة إلى ماوراء الأسناد، بل يمتنعون عن كل نقد للنص، إذ يرونه احتقاراً لمشهورى الصحابة، و قحة ثقيلة الحظر على الكيان . ۲
تمام همّت محدّثان ، به ارزيابى و بررسى راويان صرف مى شود و هيچ يك ، خود را درگير نقد عبارت و متن نمى سازد.
پيش از اين گفتيم كه محدّثان و منتقدان مسلمان ، فراتر از نقد سند را به خود جرئت نمى دهند و از نقد متن ، پرهيز مى كنند ؛ زيرا آن را تحقير صحابه مشهور و خطرى براى كيان اسلامى تلقّى مى كنند.

1.العقيدة والشريعة ، ص ۵۰ .

2.دائرة المعارف الاسلامية ، مادّه اصول ، ج ۲ ، ص ۲۷۹ ، پاورقى ۱ .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي جلد سوم
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 255988
صفحه از 399
پرینت  ارسال به