141
حديث پژوهي جلد سوم

بين رفتن كتب و آثار راويان مى شده و آنان با از دست دادن مكتوبات خويش و تكيه بر حافظه ، گاهى نام راوى را از ياد مى برده اند كه بررسى هاى سندى ، اين گونه احاديث را از گردونه خارج مى سازد ؛ چنان كه اين اتفاق ، در باره ابن عمير افتاده است.
نجاشى مى نويسد :
أخبرنا ابو العباس... قال: صنّف محمّد بن ابى عمير أربعة و تسعين كتاباً منها كتاب المغازى . ۱
ابو العباس از ديگران گزارش مى دهد كه : محمّد بن ابى عمير ، 94 كتابْ تصنيف كرد كه يكى از آنها كتاب المغازى بود.
كشّى نيز مى نويسد :
و ذهبت كتب ابن أبى عمير فلم يخلص منه كتب أحاديثه، فكان يحفظ أربعين جلداً فسمّاه نوادر . ۲
كتاب هاى ابن ابى عمير ، از ميان رفت و كتاب هاى روايى اش نيز سالم نماند. او تنها بر پايه حافظه اش چهل جلد كتاب نوشت و آنها را نوادر ناميد.
اگر ابن ابى عمير با اين وضعيت ، نام برخى از راويانش را به ياد نداشته باشد ، امرى طبيعى است ، با آن كه طبق علم رجال ، اين احاديث مرسل است و اعتبار ندارد. نقد متن ، مى تواند تكليف اين گونه احاديث را به خوبى روشن سازد .

ب . سيره و عمل پيشوايان دين در نقد متن

در ابتداى اين نوشتار ، چند شاهد از امام على عليه السلام و امامان باقر عليه السلام و صادق عليه السلام آورده شد ؛ يعنى امامان ، بجز تأكيد قولى بر عرض ، خود نيز در مواردى ، سخنان منسوب را به وسيله سنجش با قرآن ، كنار زده اند .

ج . اهتمام صحابه و اصحاب ائمّه عليهم السلام در نقد متن

سومين شاهد و دليل بر حجّيت و اعتبار نقد ، عمل صحابه و ياران ائمّه عليهم السلام است كه نوعاً اين عمل در پيشِ روى معصومان عليهم السلام رخ مى داد و آنان از آن ، منع نمى كردند. به سخن

1.رجال النجاشى ، ص ۱۲ ، ش ۷ .

2.اختيار معرفة الرجال ، ص ۶۲۹ ، ش ۱۱۰۳ .


حديث پژوهي جلد سوم
140

مطرح شده براى نقد و بررسى روايت ها كافى است ؛ امّا نمونه اى در تاريخ انسانيت براى آن يافته نمى شود . مهم ، آن است كه اين قواعد ، به درستى تطبيق گردند . ۱
4 . بايد پذيرفت كه در نقد متن ، از دانش هاى ديگر ، كمتر استفاده شده است. تجارب پزشكى ، مردم شناسى و مواردى مانند آنچه از ابن خلدون آورديم ، از آن جمله است.

دو. حجّيت و اعتبار نقد متن

از بررسى تاريخى انجام شده مى توان ادّله حجّيت و اعتبار نقد متن را به عنوان يك شيوه مهم در بررسى صدور احاديث به دست آورد كه در اين جا فهرستوار به آنها مى پردازيم.

الف . گفتار پيشوايان دينى در اهتمام به عرض اخبار و روايات ، بر قرآن و سنّت قطعى

اين احاديث ، در سطور پيشين آورده شدند و استقصاى كاملى از منابع اين احاديث در كتب فريقين ارائه گرديد . مى توان مدعى شد كه تأكيد پيشوايان دينى بر نقد متن ، بيشتر از توجّه به سند و راويان حديث است ؛ ولى متأسفانه ، مسلمانان ، به عكس آن رفتار كرده اند ؛ يعنى با اين همه تأكيد بر عرض اخبار ، بايد شاهد ده ها و صدها تأليف در دوره هاى مختلف تاريخ اسلامى مى بوديم كه به بحث هاى نظرى و تطبيقى آن مى پرداختند ؛ امّا مع الأسف چنين نيست. پرداختن به راويان و رجال سند ، با اين كه اين اندازه ، مورد توجّه پيشوايان دينى نبوده ، بيشتر مورد عمل مسلمانان قرار گرفته و شاهد صدها كتاب در زمينه رجال ، جرح و تعديل و شاخه هاى وابسته به آن هستيم.
سرّ اهتمام بيشتر به عرض اخبار به جاى نقد سند ، در اين امرْ نهفته است كه بررسى سند نمى تواند جامع و مانع باشد ؛ زيرا حديث سازان ، با حيله و نيرنگ ، مجعولات خود را به نام راويان ناشناس يا مشتهر ، به خوبى رواج مى دادند و بررسى سندى نمى تواند هميشه مانع شناخْت درست از نادرست گردد ؛ چنان كه گاه ، حوادث سياسى ـ اجتماعى ، سبب از

1.السنّة النبوية بين أهل الفقه و أهل الحديث ، ص ۱۵ .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي جلد سوم
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 268682
صفحه از 399
پرینت  ارسال به