گروه طرح و ترجيح تقسيم كرد ؛
2 . اين روايات ، از اصالت دادن به قرآن به عنوان يك مقياس و ترازو خبر مى دهند ؛
3 . در اين روايت ها ، «كتاب اللّه » و «القرآن» ، به عنوان يك مجموع ، مقياس و ترازوى سنجش است.
با توجّه به اين نكات مى توان گفت كه مقصود از اين روايات ، همسويى و ناهمسويى روايات با مجموع قرآن است و مراد ، سنجش حرفى و تك مضمونى نيست ؛ يعنى اين روايت ها نمى خواهد بيان كند كه هر حديثى ، اگر با آيه اى سنجيده شود و موافق با آن باشد ، بدان اخذ مى شود و اگر مخالف باشد ، طرد مى گردد ؛ بلكه كلّيت قرآن را به عنوان يك مقياس ، مطرح مى كند .
به سخن ديگر ، جهتگيرى كلّى و همسويى كلّى اخبار با قرآن ، منظور نظر است. با اين تفسير ، ديگر مطابقت و موافقت جزئى اخبار با قرآن ، منظور نمى گردد و ديگر جايى براى برخى ايرادها و خرده گيرى ها نيز باقى نمى مانَد ؛ يعنى ممكن است مضامين فراوانى در احاديث مطرح شود كه بدين صورت جزئى ، در كتاب خدا نيست ؛ امّا از آن سو كه با كلّيت قرآنْ ناسازگارى ندارد و يا همسويى دارد ، قابل اخذ است.
شهيد سيّد محمّدباقر صدر ، تفسيرى نوين از معناى موافقت و مخالفت در اخبار طرح ، ارائه مى كند كه با توجّه به رأى اين مقال ، بر عدم تفكيك و تقسيم بندى در روايات عرض ، مى تواند به عنوان يك تفسير مقبول در تمامى اخبار عرض ، پذيرفته شود. وى در سخنى طولانى مى نويسد :
مى توان اين اخبار را به گونه اى ديگر تفسير كرد كه بر پايه آن ، بسيارى از مباحث جزئى گذشته ، مورد نياز نيست . آن تفسير ، اين است كه بعيد نيست مراد از طرح و كنار گذاردن مخالف قرآن كريم ، يا آنچه بر آن ، شاهدى از قرآن در دست نيست ، طرح رواياتى باشد كه با روح عمومى قرآن ، ناسازگار است و همانندهايش در قرآن نيست. بر اساس اين تفسير ، معناى اين روايت ها چنين است كه دليل ظنّى