223
حديث پژوهي جلد سوم

را بر همان اسلوبْ ادامه داد و از جلد پانزده تا بيست را تدوين كرد . البته جلد 21 ـ كه شرح كلمات قصار است ـ ، توسّط مرحوم محمّدباقر كمره اى انجام پذيرفت.
علّامه شعرانى ، مقدّمه و تقريظى در پنج صفحه ، بر تكمله استاد حسن زاده آملى نوشتند . در اين مقدّمه ، نخست به سير گردآورى خطبه هاى امير مؤمنان عليه السلام تا زمان سيّد رضى و تدوين نهج البلاغه اشاره مى كند و سپس به شرح منهاج البراعة مى رسد و مى گويد :
مرگ مؤلّف ، او را از اتمام اين شرح ، بازداشت و خطبه 227 را به آخر نرساند . من اين خطبه را به سبك مؤلّف ، شرح كردم تا كامل شود. آن گاه برخى از دوستان از من خواستند كه اين شرح را كامل كنم ؛ امّا من چون با سبك و روش مؤلّف موافقت نداشتم ، از آن امتناع كردم.
سپس به اهتمام استاد حسن حسن زاده آملى براى اتمام اين شرح اشاره مى كند و وى را جامع علوم و فنون و شايسته اين كار مى داند. در توصيف و تعريف استاد حسن زاده آملى مى گويد :
بر خلاف بسيارى از حوزويان ـ كه تنها بر چند مسئله از علم اصول و چند مبحث از فقه واقف اند ـ ، استاد حسن زاده ، در علوم دينى ، قرآنى ، حديثى ، ادبى ، عقلى و علوم غريبه ، متبحّر و صاحب نظر است. ۱

18 . مقدّمه «جامع الأحاديث» و اِشراف بر تصحيح و مقابله آن

كتاب جامع الأحاديث ، نوشته ابو محمّد جعفر بن احمد قمى است كه در طبقه شيخ مفيد قرار دارد و از شيخ صدوق روايت مى كند.
علّامه شعرانى ، در مقدّمه اى كوتاه و دو صفحه اى خود بر اين كتاب ، ۲ بيان داشته كه بر استنساخ و تصحيح و مقابله اين كتاب ، اشراف داشته است . در اين مقدّمه ، وى به شرح حال اجمالىِ نويسنده پرداخته ، سخن عالمان رجال را در باره وى مى آورد و از برخى آثارش ياد مى كند.

1.منهاج البراعة ، ج ۱۵ ، ص ۲۶ .

2.فرزانه ناشناخته ، ص ۷۱۱ ـ ۷۱۳ .


حديث پژوهي جلد سوم
222

اين مقدّمه ، دوازده صفحه است كه با حروف ، شماره گذارى شده است. اين مقدّمه ، در كتاب فرزانه ناشناخته نيز درج شده است. ۱
علّامه شعرانى در اين مقدّمه ، از صحّت و انتساب مطالب نهج البلاغه و نيز نسبت آن به گردآورنده ، دفاع مى كند. نخست يادآورى مى كند كه افراد بسيارى پيش از سيّد رضى ، به جمع آورى خطبه هاى امير مؤمنان عليه السلام اقدام كرده اند و سپس دليل ابن ابى الحديد را بر انتساب اين خطبه ها و رسائل به امير مؤمنان عليه السلام بازگو مى كند و در ادامه ، از چند ايرادى كه در دوران معاصر ، بويژه المقتطف بر نهج البلاغه صورت گرفته ، ياد كرده و پاسخ مى دهد.
عناوين ايرادهاى پاسخ داده شده ، عبارت اند از :
ـ نهج البلاغه ، حاوى اخبار غيبى است ؛
ـ معارف بلندى در آن آمده كه با استدلال هاى فلسفى و منطقى ، سازگار است و در آن عصر ، رايج نبوده است ؛
ـ از واژه معلول ـ كه اصطلاحى فلسفى است ـ استفاده شده و در آن عصر ، رواج نداشته است ؛
ـ واژه ازل و ازليه ، در عربى به معناى قدم نيست ؛
ـ نسخه اى از نهج البلاغه در سال 858 ق ، يافت شده كه كمتر از اين نهج البلاغه است .
علّامه شعرانى ، به زيبايى و اتقان ، اين ايرادها را پاسخ گفته است .
در آخر ، اشاره مى كند : اين مقدّمه ، تلخيص رساله اى است كه سابقا در صحّت و اعتبار كتاب نهج البلاغه نوشته ام.
شايسته است كه اين رساله مفصّل ، به دست آيد و به چاپ برسد .

17 . مقدّمه و تقريظ بر تكمله «منهاج البراعة»

منهاج البراعة ، شرحى از مرحوم ميرزا حبيب اللّه خويى است كه در چهارده جلد منتشر شده است ؛ ولى شارح ، موفّق به اتمام شرح نشد. استاد حسن حسن زاده آملى ، اين شرح

1.فرزانه ناشناخته ، ص ۷۲۳ ـ ۷۳۲ .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي جلد سوم
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 268743
صفحه از 399
پرینت  ارسال به