شيخ صدوق نمونه ديگرى نيز گزارش كرده است كه بر حديث حضرت رسول صلى الله عليه و آله عبارتى افزوده اند .
قيل للصادق عليه السلام : إنّ الناس يروون عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله أنّه قال: إنّ الصدقة لا تحلّ لغنىّ ولا لذى مِرّةٍ سَوىٍّ.
فقال عليه السلام : قد قال: لغنىٍّ ، و لم يقل لذى مِرّةٍ سَوىٍّ؛۱به امام صادق عليه السلام عرض شد: مردى از پيامبر خدا روايت مى كند كه فرمود: همانا صدقه براى بى نياز و كسى كه بدنى سالم و قادر به كار دارد ، حلال نيست.
امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبر گفت براى بى نياز ، و ديگر نفرمود براى شخص سالم و قادر به كار.۲
گزارش كلينى نشان مى دهد كه عرضه كننده ، معاوية بن وهب بوده است. ۳
4 . دستيابى به اطمينان بيشتر
اگر چه جريان عرضه حديث ، بيشتر به جهت سنجش درستى روايت و فهم آن صورت گرفته است ، امّا گاه احاديث مستقيم و بدون اشكال را نيز براى اطمينان قلبى و زدودن وسواس هاى ذهنى ، بر امامان عرضه كرده اند.
نمونه بزرگ اين عرضه ها ، گزارشى است كه عمر بن اذنيه از اسماعيل بن فضل هاشمى نقل مى كند. اسماعيل براى پرسش از احكام ازدواج موقت ، به حضور امام صادق عليه السلام مى رسد ، امّا ايشان او را به عبدالملك بن جريج رهنمون مى كند.
او نزد عبدالملك مى آيد و احاديثش را مى نويسد ، امّا با وجود توصيه قبلى و تأييد ضمنى امام ، نوشته هاى خود را به خدمت امام عليه السلام مى آورد و عرضه مى كند ، و آنگاه كه امام تصديق مى نمايد ، دلش آرام مى گيرد. ۴ مى توان وسوسه ذهنى اسماعيل هاشمى را ، شيعى نبودن عبدالملك بن جريج دانست؛ زيرا عبدالملك ، مطابق گفته كشّى ، از رجال اهل
1.كتاب من لا يحضره الفقيه ، ص ۱۷۷۳ ، ح ۳۶۷۱ ؛ بحار الأنوار ، ج ۹۶ ، ص ۶۶ ، ح ۳۴ .
2.زيرا ممكن است شخصى به علت فراوانى افراد تحت تكفّل ، حتى با وجود توان بدنى و كار و درآمد ، نتواند از عهده مخارجش بر آيد و يا مدتى كار مناسبى نيابد .
3.الكافى ، ج ۳ ، ص ۵۶۲ ، ح ۱۲ .
4.الكافى ، ج ۵ ، ص ۴۵۱ ، ح ۶ .