مى نمايانند ، عرضه هايى ضمنى نيز داريم كه راوى با توجه به اختلاف در مسئله ، حكم را مى پرسد و سپس دو طرف اختلاف را با آن مى سنجد و از اين طريق ، تأييد و ردّ امام را نسبت به هر طرف به دست مى آورد. ما در اينجا به دادن نشانى آنها اكتفا مى كنيم. ۱ ارتباط عرضه و حل تعارض ، گسترده تر از اين ، و در بحث «كاربرد مرحّج أحدثيت» قابل پى گيرى است. اميد كه انديشمندان حوزه با سرمايه هاى غنى خود ، كاربردهاى نيكوى ديگرى را در اين عرصه بنمايانند.
كاربرد عرضه در غيبت كبرى
چگونگى پاسخگويى پيشوايان متأخر و ايجاد ارتباط هاى غير مستقيم از طريق وكيلان ترويج مكاتبه و عبارت هاى به كار رفته در توقيعات ، نشانگر زمينه سازى براى مراجعه شيعيان به راويان فقيه و عالمان حديث و مفسّران بصير است. اين بدان معنى نيست كه در زمان هاى پيشتر و در عصر صادقين عليه السلام اين روش و مراجعه ، وجود نداشته است؛ زيرا نمونه هاى متعددى از عرضه حديث بر زراره و يا فضيل بن يسار و ديگر اصحاب در كتاب هاى حديث يافت مى شود؛ ۲ بلكه منظور ، رهنمون ساختن شيعه به تغيير روش عادى عرضه در دوران غيبت كبرى است. امام هادى عليه السلام اين زمينه سازى را آغاز مى كند و امام حسن عسكرى عليه السلام آن را ادامه مى دهد. حضرت هادى عليه السلام مى فرمايد:
لولا من يبقى بعد غيبة قائمكم من العلماء الداعين إليه و الدالّين عليه و الذابّين عن دينه بحجج اللّه و المنقذين لضعفاء عباد اللّه من شباك إبليس و مردته و من فخاخ النواصب ، لما بقىَ أحد إلّا ارتدّ عن دين اللّه ، و لكنّهم الّذين يمسكون أزمّة قلوب ضعفاء الشيعة ، كما يمسك صاحب السفينة سكّانها ، اُولئك هم الأفضلون عند اللّه عز و جل ؛۳
1.الكافى ، ج ۳ ، ص ۴۳۶ ، ح ۳؛ ج ۷ ، ص ۸۵ ، ح ۲ و ۳ ؛ تهذيب الأحكام ، ج ۲ ، ص ۶؛ ج ۷ ، ص ۹ ، ۱۰ و ۱۲.
2.بنگريد : عرضه هاى حديثى عمر بن اذينة و سلمة بن محرز و موسى بن بكر و ... در الكافى ، ج ۷ ، ص ۹۱ ، ح ۱ ، ص ۸۶ ، ح ۳ ، ص ۱۰۴ ، ح ۷ ؛ كشف الغمة ، ج ۱ ، ص ۵۵۳ ؛ بحار الأنوار ، ج ۴۸ ، ص ۲۱ ، ح ۳۲؛ ج ۸۶ ، ص ۲۳۸ ، ح ۸ .
3.الاحتجاج ، ج ۲ ، ص ۲۶۰ ؛ بحار الأنوار ، ج ۲ ، ص ۶ ، ح ۱۲ .