111
در پرتوِ حديث

علماء ، خود به كه روى آورند ؟ در زمان حضور امامان ، راويان و فقيهان با اندك ترديد به مخزن علم صحيح مراجعه مى كردند و از كوثر زلال اهل بيت سيراب مى گشتند ، امّا اكنون چه؟ اين نيز پاسخى مشروح و شايسته مى طلبد كه در اينجا تنها فرصت اشاره اى كوتاه فراهم است.
از روايات چنين فهميده مى شود كه افزون بر اخذ از اشخاص ثقه و كتاب هاى معتبر ، عرضه حديث بر كتاب و سنّت و نسبت سنجى آن با عقل ، وظيفه هر شنونده و گوينده حديث است. نقل و فهم اين روايات ، خود سبب تدوين باب مستقلى در جوامع روايى شده است. 1 آنچه از اين ميان ، ما را به كار مى آيد و در راستاى روش بازگو شده در مقاله مى باشد ، عرضه بر وجود علمى امامان عليهم السلام است. گر چه پيشوايان دينى ، حضور ملموس در جامعه ندارند ، امّا علم به يادگار مانده از آنان ، در قالب حديث هاى گفته يا نوشته شده ، محك و عيار نقد گفته هاى ترديدانگيز را به دست مى دهد. حديث هايى كه همگى از منبع فيضى واحد جوشيده و بدون اختلاف و تناقضى درونى ، نورى از حق بر پيشانى دارند. نور و درخشندگى نمايانى كه احاديث منسوب ، ساختگى و بيرون از اين پرتو را در تاريكى ، رها مى سازند؛ همين رها شدگى و فراموشى است كه علماء علم رجال و حديث با عبارت «ماتفّرد به» به آن توجه مى دهند ، و ما را به دقت و هشيارى فرا مى خوانند ، و گاه به عنوان محكى براى تعيين درستى روايت ، كتاب و وضعيت برخى راويان ، از آن استفاده مى كنند. 2
روش هاى اثبات وحدت و انفراد حديث و يافتن احاديث غريب ، و يا از ديگر سو ، پيدا كردن مؤيّدها و مشابه ها و به تعبيرى نو ، خانواده حديث ، در گفتارى ديگر مى آيند و در اينجا با سخنى از حضرت امير مؤمنان عليه السلام ، مقاله را به پايان مى بريم :
اللّهم إنّه لا بدّ لك من حجج فى أرضك ، حجّةٍ بعد حجّة على خلقك ، يهدونهم إلى

1.براى نمونه بنگريد : وسائل الشيعة ، ج ۲۸ ، ابواب صفات القاضى ، باب ۹.

2.بنگريد : كاربرد آن در فهرست نجاشى ، ص ۳۸۲ ، ۳۲۹ و ۳۴۸ ؛ فهرست طوسى ، ص ۱۰۵ ، ح ۴۵۰ و ص ۱۴۳ ، ح ۶۰۱ و ص ۱۴۶ ، ح ۶۱۴ ؛ رجال حلّى ، ص ۴۵ ، ۲۰۰ ، ۲۳۴ و ۲۴۴ ؛ بحار الأنوار ، ج ۴۲ ، ص ۳۰۱؛ ج ۸۲ ، ص ۱۱ و ... .


در پرتوِ حديث
110

اگر نبود كه پس از غيبت قائمتان ، عالمانى باقى ماندند كه به سوى او مى خوانند و به او ره مى نمايند ، و از دين او با حجت هاى الهى دفاع مى كنند ، و بندگان ناتوان خدا را از دام ابليس و نافرمانان او از تورهاى ناصبيان مى رهانند ، هيچ كس باقى نمى ماند ، جز آن كه از دين خدا بازگردد ، اما آنانند كه زمام دل هاى شيعيان ناتوان را به دست دارند ، همان گونه كه كشتيبان ، سكّان را نگاه مى دارد (و هدايت مى كند) ، آنانند برترين ها نزد خداى عز و جل .
سيره عملى عالمان ، فقيهان و نائبان خاص حضرت مهدى (عج) نيز ، نمايانگر ترغيب به مراجعه به عالمان دين است. حسين بن روح نوبختى ، نائب سوّم حضرت ، كتاب هاى حديث را به پيشگاه عالمان قم مى فرستد ۱ ، و هم برخى مجموعه هاى حديثى را مى طلبد. ۲
اين سيره در ميان ديگر شيعيان نيز جارى است ، و آنها نيز رساله هاى حديثى را براى تأييد و تكذيب ارسال مى كرده اند. ۳ اين روش ، بعدها توسط بزرگان شيعه همچون شيخ مفيد رحمه اللهنيز به كار برده شد. او در كتاب تصحيح الاعتقاد ، فصلى مربوط به چگونگى عمل به احاديث مختلف و حلّ آنها گشوده است. در پايان اين فصل ، آنجا كه از كتاب منسوب به سليم بن قيس سخن مى گويد ، آن را مطمئن و موثوق نمى داند ، و معتقد است در آن خلط و تدليس راه يافته است. از اين رو حكم مى كند :
ينبغى للمتديّن أن يجتنب العمل بكلّ ما فيه ، و لا يعول على جملته و التقليد لرواته ، و ليفزع إلى العلماء فيما تضمّنه من الأحاديث؛ ليوقفوه على الصحيح منها و الفاسد؛۴شخص ديندار ، از عمل به تمام آنچه در آن است ، بپرهيزد ، و بر تمام آن اعتماد و از راويانش تقليد نكند ، واحاديث آن را نزد علماء ببرد تا بر درست و نادرستش آگاهش كنند.
تا بدينجا وظيفه شيعيان در مراجعه به علماء ثابت مى گردد ، امّا پرسش اين است ،

1.غيبت طوسى ، ص ۳۹۰ ، ح ۳۵۷ «أنفذ الشيخ الحسين بن روح كتاب التأديب الى قم و كتب إلى جماعة الفقهاء بها...».

2.همان ، ص ۴۰۸ ، ح ۳۸۲ «لمّا عمل الشلمغانى كتاب التكليف ، قال [ الشيخ النوبختى ] : «اطلبوه إلىّ لأنظره».

3.همان ، ص ۳۷۴ ، ح ۳۴۵ و ص ۳۸۹ ، ح ۳۵۵ .

4.تصحيح الاعتقاد ، ص ۱۴۹ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 303368
صفحه از 410
پرینت  ارسال به