115
در پرتوِ حديث

ابواب فقه و سنن ، مرتّب شده است ، ۱ گرچه مى توان احتمال داد كه ترتيب موضوعى برخى از آنها ، همچون كتب اوّليه لغت باشد؛ زيرا مؤلفان آنها ، همچون ابوعبيده (م 120 ق) ، و اصمعى(م 216 ق) در درجه نخست ، لغت دان بوده اند.
در اين دوره ، شاهد تأليف كتاب هاى متعدد ، ولى كوچك هستيم كه گرچه خود آنها به دست ما نرسيده است ، امّا مطالب و دستاوردهاى آنها مورد استفاده مؤلفان بعدى غريب الحديثْ واقع گشت ، و به عنوان دست مايه اوّليه دانشمندان غريب نگار ، مبدأ حركت علمى آنان شد. ابن نديم ، ابن اثير و برخى ديگر ، گزارش هاى جسته و گريخته اى از آنها به دست داده اند كه در جدول ترتيب تاريخى پايان مقاله آورده ايم. متأسفانه از اين گزارش ها نمى توان به نخستين مؤلف غريب الحديث پى برد: زيرا در حالى كه ابن اثير از ابوعبيده معمر بن مثنى (م 210 ق) نام مى برد ، حسين بن عبداللّه طيبى ، صاحب الخلاصة ، دانشمندى ديگر به نام ابوالحسن نضربن شُمَيل مازنى (م 203 ق) را مؤسّس اين علم مى داند ، و اخيراً نيز دكتر حسين نصار در كتاب المعجم العربى ، نشأته وتطوّره بر اساس نقل ابن نديم ، ابوعدنان را صاحب اين حق سَبق مى شمرَد .
هر چه باشد ، در دهه هاى نخستينِ سده سوم هجرى ، ما شاهد تلاش علمى چند تن از دانشمندان غريب نگار هستيم ، امّا اين تلاش ها ، تنها جنبه باز كردن و نشان دادن راه را داشته و مشكل جدّى حديثْ خوانان را حل ننموده است. اين كتاب ها ، نه بزرگ و فراگير بودند و نه داراى نظم منطقى و ترتيبى آسان ، تا مراجعه و استفاده و يافتن واژه غريب ، آسان باشد. از اين رو ، نياز به جمع آورى و ترتيبِ سهل و منطقى ، رخ نمود.

2 . دوره جمع و ترتيب مُسنَدى

نياز به دانشمندى با همّت كه با در انداختن طرحى نو ، علم غريب الحديث را يك مرحله جلو ببرد ، ابوعبيد قاسم بن سلاّم (م 224 ق) را بر آن داشت تا چهل سال از عمر خود را در جمع آورى معانى لطيف و فوايد سرشار احاديث صرف كند ، و خلاصه تحقيقات

1.ابن درستويه در وصف غريب الحديث ابوعدنان مى گويد : ذكر فيه الأسانيد وصنّفه على أبواب السنن والفقه ، إلاّ أنّه ليس بالكبير.


در پرتوِ حديث
114

انتقال نيابد ، نيازمند واسطه اى است كه الفاظ و مفاهيم ناآشنا را به گونه اى متناسب با مقصود اصلى گوينده و هماهنگ با ديگر عناصر مؤثر در ادبيات وى ، براى مخاطبانْ تفسير كند ، و معانى را گرچه در شكلى ديگر و قالبى آشناتر ، به آنان منتقل كند ، حتّى اگر اين شكل و قالب ، تنگ تر و كم ظرفيت تر و حتّى از جهت دقت ، پايين تر باشد .
غريب نگارانِ مسلمان ، مانند همتايان اديب خويش ، به تلاش هايى سترگ دست يازيدند و در كنار تدوين علوم ادبى و بلاغى ، بخشى از كوشش هاى پى گير خود را به ترجمه و شرح و تفسير واژه هاى ناآشناى متون دينى ـ قرآن و حديث ـ ، اختصاص دادند. آنان موفّق گشتند در طى چند قرن كار مستمر ، از مرحله ابداع و تدوين تا تهيه جوامع و تسهيل دسترسى به آنها ، آثار ارزشمندى در زمينه غريب نويسى به يادگار نهند ، و علم لغت و حديث را وامدار خود سازند. ما در يك گزارش تاريخى ، مراحل و سير تدوين غريب الحديث ها را مطالعه مى كنيم.

1 . پيدايش تك نگارى ها

توجّه مسلمانان به قرآن كريم و اهتمام به يادگيرى ، گسترش و انتقال آموزه هاى آن از يك سو و مسلمان شدن نژادهاى غير عرب و اختلاط زبان تازى با زبان هاى ديگر ، تفسير و شرح برخى واژه هاى قرآن را لازم گردانيد. واژه هايى كه در عربى محاوره اى اين اقوام تازه مسلمان ، كمتر به كار مى رفت و براى آنها ناآشنا و غريب مى نمود. شيعيان دانشمندى چون ابن عباس و اَبان بن تَغلِب ، غريب القرآن هاى كوچكى را سامان دادند ، و به فاصله يك صد و پنچاه سال و در آغاز سده سوم هجرى ، غريب الحديثْ نويسى با همان هدف ، آغاز گشت.
همچون علوم و فنون ديگر ، در آغاز حركت ، آثارى اندك و انگشت شمار پديد آمد ، كه حاصل تراوش هاى فكرى بنيان گذاران آن در شرح واژه هاى غريب و نامأنوسِ احاديثى معدود بود. اين شرح و تفسيرها ، بدون ترتيب منطقى ، مكتوب شدند و بسيارى از آنها در طول تاريخ ، مفقود گشت. تنها توصيف يكى از اين نخستين كتاب ها ، اين گمان را تقويت مى كند كه ترتيب بيشتر آنها موضوعى بوده ، و همچون كتاب هاى فقهى برحسب

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 304360
صفحه از 410
پرینت  ارسال به