اعرابى (م 231 ق) و شيبانى (م 231 ق) و اثرم (م 232 ق) و البيرى (م 239 يا 238 ق) ، و نيز كتاب بزرگ شمر بن حمدويه هروى ، تنها كتاب ابوعبيد به دست ما رسيده است و اين ، نشان از نسخه بردارى فراوان و استقبال از اين كتاب است. همچنين از ردّيه هاى كتاب ، همچون كتاب حسن بن عبداللّه اصفهانى ، مشهور به لغدَه (م قرن 3) و على بن حمزه بصرى (م 325 ق) ، تنها نامى باقى مانده است. گرچه برخى از اين ردّ و نقدها ، بعدها به وسيله كسانى همچون ابن عبدون (م 527 ق) ، يوسف بن عبداللّه تميمى (م 336 ق) ، ابو عبداللّه مَروزى (م 294 ق) و محمّد بن قاسم انبارى (م 328 ق) پاسخ داده شدند ، امّا نگرش نقّادانه واصلاح گرانه به كتاب ابوعبيد ، نشان از قابليت آن براى توسعه و تدقيق داشت.
از اين رو ، ابن قتيبه بر آن شد كه به تكميل كار بپردازد. او پس از نقد كتاب ابوعبيد ، با تحقيق و جستجو ، احاديث ديگرى را به اندازه آنچه ابوعبيد گرد آورده بود ، يافت كه در برگيرنده واژه هاى غريبى بود كه ابوعبيد به آنها نپرداخته بود. ابن قتيبه آنها را گرد آورد و با همان روش ، مسندى را ارائه داد.
تنها تفاوت روش ابن قتيبه با ابوعبيد ، آن است كه پيش از شرح واژه هاى ناآشناى احاديث ، تعدادى از مصطلحات فقهى (مانند وضو ، انواع بيع ، نكاح و طلاق) را شرح مى دهد و سپس به ذكر نام هاى قرآن و ديگر كتاب هاى آسمانى و برخى واژه هاى قرآنى مى پردازد. همين نكته ، موجب مى شود كه كتاب او نيز چون كتاب ابوعبيد ـ والبته نه به اندازه آن ـ ، رنگ فقهى به خود بگيرد ، و كمى از هدف اصلى كه شرح واژه هاى ناآشناست ، دور افتد. ۱
توجّه ابن قتيبه به احاديثى متفاوت و جدا از آنچه ابوعبيد شرح داده بود ، و اشتمال هر دو كتاب ابن قتيبه و ابوعبيد بر كتاب هاى پيش از خود ، خطّابى(م 388 ق) ، سومين