179
در پرتوِ حديث

قرينه هاى مقامى

در سير دستيابى به قرينه ها ، آگاهى از فضاى مجلس گفتگو بسى مهم است . ما در زمان گفتن يا شنيدن سخن ، اين قرينه ها را مى يابيم و به جهت حجاب حضور ، متوجه اهميت آنها نمى شويم ، اما بعدها و به هنگام بريدن سخن از فضاى صدور خود ، در فهم آنها يا به مشكل نافهمى دچار مى شويم و يا كژ فهمى . مثالهاى متعددى را مى توان در تاريخ حديث چه در حوزه حديث شيعه و چه حوزه حديث اهل سنّت ارائه كرد كه به جهت عدم نقل قرينه هاى حالى و مقامى و يا بى توجهى به آنها ، به گونه نادرستى فهميده شده اند و يا براى سال ها ، گنگ و نامفهوم باقى مانده اند. حديث هاى : «من بشّرنى بخروج آذار فله الجنّة» ، «ولد الزنا شرّ الثلاثة» ، «اللّهم استجب لسعد» و «أفطر الحاجم والمحجوم» از اين دسته اند.
يك مثال ساده به روشنى تأثير قرينه هاى مقام گفتگو را در آنچه از كلام مى فهميم نشان مى دهد . فرض كنيد كه تنها اين نوشته را مى خوانيد : بارها را ببنديد ، خود را آماده كنيد ، سفر دور و درازى در پيش است ، به فكر باشيد و توشه برگيريد ، گردنه هايى بلند و طولانى و دهها راه سنگلاخ و ناكوفته در انتظار ما هستند ، اكنون كه فرصت داريد ، امكانات را فراهم آوريد .
اين نوشته كيست؟ آيا سخن مسئول قافله حجّ خطاب به زائران بيت اللّه الحرام در سال ها پيش بوده است ؟ آيا ، آخرين سفارشهاى فرمانده گروهان نظامى به سربازان بوده است و يا موعظه هاى يك روحانى بر منبر وعظ و خطابه ؟ مى بينيد كه معناى سفر در اينجا نامشخص است و سفر زيارتى ، جهاد و سفر آخرت را مى تواند شامل شود و تنها مقام گفتگوست كه نوع سفر را معين مى سازد . در نقل هاى شفاهى اين مسئله بيشتر اتفاق مى افتد و راوى ماجرا كمتر در صدد نقل فضاى جانبى خويش است و بر فرض اين كه هم بخواهد ، روشن نيست كه بتواند همه زمينه ها و بستر سخن را به درستى بشناسد و سپس گزارش كند و اين همه در گروى نقل درست و امانتدارانه راويان بعدى و سالم ماندن متن از تصحيف و تحريفهاى عمدى و سهوى و تقطيع هاى نادرست و ناخواسته است .
يكى از قرينه هاى مهم مقامى ، وضعيت و حالت مخاطب امام معصوم عليه السلام است .


در پرتوِ حديث
178

ابداع احتمال و تمهيد زمينه پاسخگويى به اشكال احتمالى به روايت ، سود مى جويد ، اگر چه آن را حجّت نمى داند و به اين هم تصريح مى كند . ما ابتدا روايت را ـ كه گزارش كردار امام و راوى است ـ مى آوريم :
و بعضى گفته اند : امام صادق عليه السلام از حمام خارج شد و لباس بر تن كرد و عمامه بر سر گذاشت . راوى مى گويد : در زمستان و تابستان هنگام خروج از حمام ، عمامه سر گذاشتن را ترك نكردم .۱
اگر چه گزارش صدوق مرسل است و نمى تواند راوى را به ما بشناساند ، اما گزارش كلينى از همين واقعه مستند است و مشخص مى كند كه راوى اين حديث ، سيف بن عميره بوده كه از ثقات راويان شيعه و در گزارش اصلى ، جمله اى اضافه هم وجود داشته كه شيخ صدوق آن را نقل نكرده است ، اما كلينى آن را نقل كرده است و آن امر امام به راوى به شكل قاعده كلى است :
هر گاه از حمام بيرون آمدى ، عمامه بر سر بگذار .۲
در چنين فضايى است كه مجلسى رحمه الله چنين بيان مى دارد :
و راوى از عموم لفظ ، استحباب عمامه سر گذاشتن ، بعد از حمام را در تابستان و زمستان فهميده است . و امكان دارد كه اين امر در تابستان واقع شده ، ولى راوى از آن و عموم لفظ ، نيكوتر ، نافع تر و دافع تر بودن آن نسبت به ضرر و زيان در زمستان را فهميده باشد . و از آنجايى كه فهم او نيكو بوده ، لذا راويان ثقه اين مطلب را از او نقل كرده اند وگرنه عمل اصحاب نزد ما حجت نيست . ۳
آرى با بيان مجلسى رحمه الله زمينه اشكال بيهوده بودن عمامه بستن در تابستان و تخصيص حتمى حديث به زمستان از ميان مى رود و مجلسى براى پيشگيرى از چنين اشكالى به بيان سرّ فعل راوى مى پردازد و البته آن را حجّت قطعى نمى داند .

1.كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۱ ، ص ۱۱۷ ، ح ۲۴۶ .

2.الكافى ، ج ۶ ، ص ۵۰ ، ح ۱۷ .

3.روضة المتقين ، ج ۱ ، ص ۳۰۰ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 307864
صفحه از 410
پرینت  ارسال به