199
در پرتوِ حديث

نساخته و روايات اماميه را با اخبار مخالفان درهم آميخته و از اين رو ، ما همه آن را نقل نمى كنيم ، بلكه تنها آنچه را كه اطمينان داريم ، مى آوريم؛ زيرا به بركت امامان پاكمان ، به اخبار مخالفان نياز نداريم».
در جايى ديگر ، علّامه مجلسى همين اشكال را بر كتاب غوالى اللئالى ، اثر ابن جمهور احسايى وارد مى كند و مى فرمايد:
كتاب غوالى اللئالى و ان كان مشهوراً و مؤلّفة فى الفضل معروفاً ، لكنّه لم يميّز القشر من اللباب و أدخل أخبار متعصّبى المخالفين بين روايات الأصحاب ، فلذا اقتصرنا منه على نقل بعضها و مثله كتاب نثر اللئالى 1 و كتاب جامع الأخبار 2 ؛ 3 كتاب غوالى اللئالى اگر چه مشهور و مؤلفش به فضل معروف است ، امّا پوسته را از مغز جدا نساخته و اخبار مخالفان متعصب را در ميان روايات اصحاب اماميه داخل كرده است. از اين رو ، ما تنها برخى از روايت هاى آن را نقل مى كنيم و همچون اين كتاب ، كتاب نثر اللئالى و جامع الاخبار است.
علّامه مجلسى در همين مقدمه ، با صراحت مى گويد كه مراجعه اش به كتب حديثى اهل سنّت اندك است ، و به همين دليل نيازى در تخصيص رمز ويژه به آنها نمى بيند. ايشان در فصل سوّم كه به تبيين رموز كتاب بحار الأنوار اختصاص دارد ، مى گويد:
إنّما لم نرمز لها [ يعنى أكثر الكتب ] إمّا لذكرها بتمامها فى محالّها كما عرفت ، أو لقلّة رجوعنا إليها؛ لكون أكثر أخبارها عامّية ، أو لكون حجم الكتاب قليلاً و أخباره يسيرة أو...؛ 4 ما براى كتاب هاى ديگر رمزگذارى نكرديم؛ چون يا همه آن را يك باره در محل مناسب خود آورده ايم ، و يا به سبب آن كه بيشتر روايات آنها ، از غير شيعه و عامى است ، به آن مراجعه اى اندك داريم ، يا اين كه حجم كتاب اندك و رواياتش معدود است و يا... .

1.اين كتاب از ابن جمهور احسايى است.

2.گويى منظور ، جامع الأخبار شعيرى سبزوارى باشد.

3.بحار الأنوار ، ج ۱ ، ص ۳۱.

4.همان ، ج ۲ ص ۴۸.


در پرتوِ حديث
198

حكمت و رياضت و فصاحت و بلاغت و عرفان و حديث و برتر از همه ، قرآن و تفسير ، سيراب گشته و اين همه را ، به محك علم صحيح اهل بيت عليهم السلام سنجيده و سپس در سينه جاى داده است. از اين رو ، كتاب جاويد او ، هم گسترده و عميق است و هم پر تلألؤ و روشن ، به عمق دريا و روشنى نور.
علّامه مجلسى ، نام كتابش را بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الائمّة الأطهار نام مى نهد ، امّا اين موجب نمى شود كه براى تشييد و تبيين مطالب و روايات كتاب خود ، از احاديث و تحقيقات غير شيعيان بهره نجويد .
نوشتار حاضر ، درصدد است كه با توجه به زمينه فكرى علّامه نسبت به اهل سنّت و با ديده مخالف نگريستنش به آنان ، اين پرسش را پاسخ دهد كه علّامه مجلسى ، چرا ، چقدر و چگونه از مصادر اهل سنّت استفاده كرده است.

نگرش كلى علاّمه مجلسى به احاديث اهل سنّت

با بررسى ديدگاه علّامه مجلسى و نگرش كلى وى نسبت به احاديث اهل سنّت ، زمينه فهم چگونگى ردّ و قبول و استفاده گسترده و يا موردى ايشان از منابع اهل سنّت فراهم مى شود ، و گردآورى اظهارات پراكنده ايشان در بحار الأنوار ، مى تواند به اين امر يارى رساند. علّامه مجلسى ، در مقدمه كتاب بحار و در فصل «توثيق المصادر» ، به معرفى منابع شيعى و اهل سنّت كتاب مى پردازد. ايشان در ذكر مصادر شيعى ، آنجا كه به تنبيه الخواطر مى رسد ، مى گويد:
وكذا كتاب تنبيه الخواطر و مؤلّفة مذكوران فى الإجازات ، مشهوران ، لكنّه رحمه اللّه لمّا كان كتابه مقصوراً على المواعظ و الحكم ، لم يميّز الغثّ من السمين ، و خلط أخبار الإمامية بآثار المخالفين ، و لذا لم نذكر جميع ما فى ذلك الكتاب ، بل اقتصرنا على نقل ما هو أوثق؛ لعدم افتقارنا ـ ببركات الأئمّة الطاهرين ـ إلى أخبار المخالفين؛ 1 و همين طور كتاب تنبيه الخواطر و مؤلفش در اجازات ، ذكر شده و مشهورند ، امّا چون مؤلف ، كتابش را به اندرز و حكمت اختصاص داده ، غثّ و سمين را جدا

1.بحار الأنوار ، ج ۱ ص ۲۹.

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 304408
صفحه از 410
پرینت  ارسال به