205
در پرتوِ حديث

ج : ردّ احاديث اهل سنّت

منظور از اين انگيزه ، نه اين است كه علّامه مجلسى جاى ويژه اى و فصل مخصوصى را براى ردّ كردن روايات اهل سنّت گشوده باشد ، بلكه منظور آن است كه هرگاه روايات اهل سنّت به مناسبتى آورده شده و معارض با روايات مقبول بوده اند ، به ردّ آنها پرداخته است. نمونه هاى اين انگيزه را نيز مى توان مؤيّد اين معنا دانست.
نمونه نخست: علّامه مجلسى در مقام ردّ خبرى كه دالّ بر توبيخ امام حسن عليه السلام از سوى حضرت على عليه السلام بوده است 1 ، مى گويد:
هذا الخبر إنّما رواه من طرق المخالفين ، و نحن لا نصححّه ، و على تقدير صحّته يحتمل أن يكون أخذه عليه السلام قبل القسمة ، مع كون حقّه فيها مكروهاً؛ 2 اين خبر را تنها از طرق اهل سنّت روايت كرده است و ما آن را صحيح نمى دانيم ، و بنا به فرض درستى آن ، احتمال مى رود كه امام حسن عليه السلام در آن حق داشته ، اما اخذ حق ، پيش از قسمت بيت المال مكروه است.
نمونه ديگر ، روايتى است كه دلالت بر ارائه چگونگى آغاز خلقت به حضرت موسى عليه السلام دارد. اين روايت را شعيرى سبزوارى در جامع الاخبار نقل كرده است و علّامه مجلسى آن را از اهل سنّت و غيرمقبول مى داند. از اين رو ، مى گويد:
هذه من روايات المخالفين أوردها صاحب الجامع ، فأوردتها و لم أعتمد عليها؛ 3 اين ، از روايات اهل سنّت است كه صاحب كتاب جامع الاخبار آن را نقل كرده است و من آن را آورده ، ولى بر آن اعتماد ندارم.
نمونه متفاوت ديگرى ، در مجلدات مربوط به ادعيه و اذكار آمده است. علّامه مجلسى پس از نقل صلوات نقل شده از اهل سنّت مى گويد:
ثمّ اعلم إنّا إنّما أوردنا الصلوات المنقولة من طريق المخالفين عن أبى هريرة و أنس و

1.ماجراى ساختگى توبيخ چنين بوده است كه امام حسن عليه السلام پيش از تقسيم بيت المال ، مهمانى برايش مى رسد و ايشان مجبور مى شود از مسؤول بيت المال ، ظرفى عسل قرض كند و به مهمانش بدهد. حضرت على عليه السلام در سركشى اش به بيت المال قضيه را مى فهمد و امام حسن عليه السلام را توبيخ مى كند.

2.بحار الأنوار ، ج ۴۱ ، ص ۱۱۲ ، ح ۲۲.

3.همان ، ج ۵۴ ، ص ۳۳۱ ، ح ۱۶.


در پرتوِ حديث
204

به تدريج منتشر شده است ۱ .

ب : تصحيح و روشن نمودن تصحيف

تصحيف و تحريف در نقل حديث و يا هر متن ديگرى ، همواره و پيوسته اتفاق مى افتد. تصحيف هاى لفظى و سماعى و خطى ، همواره مخلّ به معنا بوده اند و از فهم درست و مقصود اصلى گوينده جلو گرفته اند ، اگرچه روش تصحيح نسخه اى و مقابله و عرضه ، شيوه اى كارآ در جهت تقليل تصحيف بوده است ، امّا تنها راه نبوده است. علّامه مجلسى افزون بر تهيه نسخه هاى خطى نفيس و متعدد ، پا فراتر نهاده و نصوص نقل شده را با متون ديگر كتاب هاى مشابه سنجيده ، و در اين ميان ، از متون اهل سنّت هم بهره برده است. به عنوان نمونه ، عبارت «يا اصحاب السورة البقرة» را با توجه به اكثر روايات اهل سنّت ، به «يا اصحاب السمرة» ۲ تصحيح مى كند ؛ گرچه وجوهى را هم براى عبارت اول احتمال مى دهد. ۳ همچنين در جايى كه مدح انصار را ذكر مى كند ، مى گويد:
يظهر من بعض كتب المخالفين أنّ مكان «عينى» «عيبتى» ، و مكان «ترسى» «كرشى»؛۴از كتاب هاى مخالفان چنين بر مى آيد كه به جاى «چشمم» ، «جامه دانم» و به جاى «سپرم» ، «خانواده ام» است.
نمونه ديگر كه آن را تصحيف نقطه اى مى ناميم ، عبارت «المتحابّين بحلالى» است كه علّامه مجلسى به قرينه اكثر نسخ و روايات اهل سنّت ، نسخه «بحلالى» را كنار گذارده اند و «بجلالى» آورده اند. ۵

1.اين كتاب به گردآورى شرح هاى لغوى علّامه مجلسى در بحار الأنوار و مستندسازى آنها پرداخته است. مؤلف كتاب ، حجة الاسلام حسنى مى باشد ، و موسسه فرهنگى دار الحديث ، تحقيق و ويراستارى آن را به انجام رسانده است.

2.السمرة : نام درختى است كه بيعت رضوان در زير آن انجام شد.

3.بحار الأنوار ، ج ۲۰ ، ص ۳۳۸ ، ذيل ح ۳.

4.همان ، ج ۲۳ ، ص ۱۴۶ ، ح ۱۰۷.

5.همان ، ج ۸۴ ، ص ۱۳۷ ، ح ۲.

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 304358
صفحه از 410
پرینت  ارسال به