23
در پرتوِ حديث

وارد فرآيند فرضيه سازى و آزمون و پژوهش شود ، اگرچه به لحاظ هزينه بالاى چنين پژوهش هايى ، شيوه صحيح آن است كه تا حدّ قابل قبولى ، انتساب آن به معصومان عليهم السلام احراز شود و معناى صحيح آن فهم گردد ، تا در روند نظريه پردازى ، بر آب نقش ننگاريم و بدون زمينه به كار نپردازيم.
حديث مورد اشاره ما در اين مثال ، چنين حالتى دارد. سند كاملاً معتبرى ندارد ، اما مؤيدهايى نيز دارد. اين حديث ، به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله منسوب است: «لا يكذب الكاذب إلّا من مهانة نفسه عليه» كه در كتاب جامع حديثى اهل سنت ، كنز العمال آمده ۱ و مرحوم مجلسى نيز ، آن را در بحار الأنوار از كتاب اختصاص نقل كرده است. ۲
اين متن ، به وسيله امام على عليه السلام ـ كه دروغ گو را خوار و ذليل دانسته است ـ ۳ نيز تأييد شده و مى تواند مبناى اين فرضيه گردد كه يكى از علت هاى دروغ گويى ، احساس كِهترى شخص است.
با اعتماد اوليه به اين حديث ، مى توانيم بگوييم گام اول در فرآيند نظريه پردازى را برداشته ايم ، و اكنون مرحله تهيه آزمون هايى است كه بتواند رابطه اين دو را اثبات كند. راه حل درمان ، در صورت اثبات ، به آسانى مشخص مى گردد.
گفتنى است احاديثِ تبيين گر ديگرى هم در باره آثار زيان بار دروغ داريم ، يعنى صفاتى كه در اثر دروغ گويى پديد مى آيند و دروغ نسبت به آنها ، علت است ، مانند: «الكذب يؤدّى إلى النفاق؛ دروغ گويى به دورويى مى كشد» ، ۴ و يا «اقلّ الناس مروّة ، من كان كاذباً؛ مروت و جوان مردى دروغ گو ، از همه كس كمتر است ». ۵
حديث اخير ، مؤيدات بيشترى دارد و با مسئله قبلى ـ رابطه خوارى نفس و دروغ ـ نيز پيوند دارد ، و تمايز متغير تابع و مستقل در آن مشكل مى نمايد ، يعنى آيا قلّت مروّت به

1.كنز العمّال ، ح ۸۲۳۱ ؛ اعلام النبلاء ، ج ۱۲ ، ص ۴۲۶ .

2.بحار الأنوار ، ج ۷۲ ، ص ۲۶۲ ، ح ۴۵ ؛ الاختصاص ، ص ۲۳۲ .

3.غرر الحكم ، ح ۳۳۹.

4.همان ، ح ۱۱۸۱.

5.بحار الأنوار ، ج ۷۲ ، ص ۲۵۹ ، ح ۲۱.


در پرتوِ حديث
22

آزمون و عمل هستند ، به ويژه در پاسخ هاى گونه اخير ، احاديث ، چنان اعماق تو در توى روح آدمى را كاويده و علت يابى كرده اند كه انسان از فهم آنها به وجد مى آيد. اين گزاره ها ، مى توانند به عنوان فرضيه ، در تحقيقات روان شناسى مورد استفاده قرار گيرند.
ما در فصل بعدى ، به نمونه هايى از اين احاديث اشاره مى كنيم؛ نمونه هايى كه نه اندك هستند و نه بى اعتبار و با اين همه ، تنها بخش كوچكى از حوزه وسيع احاديث اخلاقى اند. گفتنى است احاديث اخلاقى ما ، اگر از احاديث فقهى بيشتر نباشند ، كمتر نيستند و پردازش و عرضه روزآمد آنها ، مى تواند حجم گسترده اى از اين اطلاعات را در دسترس ما بنهد.

ب : تبيين كنندگى

اين عنوان ، به وجود احاديثى اشاره دارد كه ارتباط علّى و معلولى ميان دو صفت انسانى را نشان مى دهند و با ارائه پاسخ هايى در باره چرايى پديده هاى روانى ، ما را به كشف علت اساسى صفات روحى ، اعم از عيب ها و حسن ها رهنمون مى سازند. اين احاديث ، نخستين نياز فرضيه سازى را پاسخ مى دهد و اگر به شكل يك گزاره علمى و نه صرفاً توصيه اى و ارشادى ديده شوند ، مى تواند مبناى حركت ما به سوى نظريه پردازى در آن موضوع و صفت شود و با آزمون و پژوهش هاى ميدانى ، آن را از بوته آزمايش بيرون آورد. به عنوان مثال ، مسئله دروغ گويى را در نظر مى آوريم. اگر بتوانيم علت يا علت هاى دروغ گويى را كشف كنيم ، مى توانيم با جست و جو از راه حل هاى ريشه كن كردن آنها ، به درمان اساسى دروغ گويى بپردازيم. مى توانيم در نظر نخست ، هر چيزى را موجب دروغ گويى بپنداريم ، اما اين شيوه يك كار علمى نيست ، مى توانيم نيز به تحقيقات پيشينيان توجه كنيم و علت هاى ادعا شده آنان را بيازماييم . اين روش ، اگرچه علمى است ، اما پرهزينه است.
همچنين مى توانيم يكى از اين علت ها را ، آنچه در احاديث آمده است ، بدانيم ، بدون آن كه در اين مرحله ، به صحّت انتساب آن به معصوم نيازمند باشيم. حتى حديثى با سند غير معتبر ، اگر در مقام بيان علتى براى دروغ گويى است ، مى تواند به شكل يك احتمال

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 317264
صفحه از 410
پرینت  ارسال به