25
در پرتوِ حديث

صفت اصلى و مورد مطالعه ، ضرورى است. به عنوان مثال ، بررسى حسد و پى بردن به وجود و شدّت و ضعف آن ، مى تواند از طريق رواياتى كه عملكرد بيرونى حسود را توضيح مى دهد ، صورت گيرد. در علامات حسد ، حديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و نيز از امام صادق عليه السلام داريم كه با الفاظ گوناگون ، ولى هم معنا ، سه نشانه براى شخص حسود برشمرده اند. امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
قال لقمان لابنه: للحاسد ثلاث علامات: يغتاب إذا غاب ، و يتملّق إذا شهد ، و يشمت بالمصيبة؛۱لقمان حكيم به پسرش گفت: حسود سه نشانه دارد: در پشت سر غيبت كند و در پيش رو چاپلوسى كند و در مصيبت ، به شماتت پردازد.
مشخص است كه اين كارهاى حسود ، در ارتباط با همان كسى است كه به او حسادت مى ورزد ، اگرچه ممكن است گاه در باره ديگران نيز انجام گيرد. از اين رو ، مى توان ارتباط او با شخص حسود را مورد مطالعه و دقت قرارداد و يا انسان در صدد تهذيبِ خود ، اين ارتباط ها را بكاود. به طور موردى مى توان در اين جا با بررسى منابع حديثى كه از كتاب هاى معتبر حديث شيعه هستند ، و ديگر بررسى هاى كارشناسانه و در صورت تاب آوردن در برابر نقد سندى و متنى ، مى توان آن را به عنوان يك آزمون خُرد براى سنجش وجود و حتى اندازه حسادت خود و يا ديگران به كار برد. همچنين مى توان زمينه هاى پيدايش اين بيمارى را در روايات يافت ، مانند حديث امام على عليه السلام : «الحسد دأب السُّفَّل؛ ۲ حسادت ، خوى فرومايگان است» .
ما به علت ارتباط اين بخش با فصل قبلى ، به آن نمى پردازيم. همچنين به ديگر نشانه هاى برشمرده در احاديث ، فقط ارجاع مى دهيم. ۳
در احاديث حسد و نيز برخى از صفات ديگر ، به گونه اى متفاوت نيز مى توان به نشانه شناسى پرداخت و آن ، كشف ناسازگارى ميان يك صفت و برخى رفتارهاى بشر

1.الخصال ، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۱ ؛ تحف العقول ، ص ۲۲.

2.غرر الحكم ، ح ۱۴۷۲.

3.ميزان الحكمة ، عنوان «حسد».


در پرتوِ حديث
24

دروغ گويى مى كشد يا عكس آن صادق است ؟ به عبارت ديگر ، آيا فقط ميان اين دو صفت ، هم بستگى محض وجود دارد يا مى توان از اين حديث چنين فهميد كه يكى عامل پيدايش ديگرى است ؟ و يا ممكن است بر يكديگر تأثير متقابل داشته باشند. ادعاى ما اين است كه احاديث تبيين كننده ، حداقل در حوزه روان شناسى تربيتى و پرورشى ، كم نيستند و مى توان از آنها در بسيارى از مسائل مشترك روان شناسى و اخلاق دينى ، با يارى گرفتن از حديث پژوهان و حديث شناسان سود جست .
نكته پايانى آن كه ، نگرش ما در اين گونه احاديث ، تنها محدود به درمان بيمارى هاى اخلاقى نيست ، بلكه با شناخت علت ، مى توان به تقويت صفات مثبت پرداخت و زمينه هاى رشد و پويش آنها را فراهم آورد ، و از اين نيز فراتر رفت و به پيشگيرى از صفات و حالات منفى پرداخت. ما در فصل چهارم از همين بخش ، به پيشگيرى اشاره خواهيم كرد.

ج : نشانه شناسى

در دانش روان شناسى ، به ويژه شاخه پرورشى و تربيتى آن ، همواره نيازمند شناخت يك فرد و يا يك صفت خاص در او از راه نشانه هاى آن هستيم. نشانه شناسى هر بيمارى ، براى درمانِ به هنگام و معالجه مؤثر ، از نخستين نيازهاست. نشانه هاى هرچيزى در خارج پس از وقوع آن شى ء پديدار مى شود و از اين رو ، كشف آنها به كشف عامل به وجود آورنده آنها مى انجامد .
روان شناس ، در بسيارى از موارد ، نياز دارد كه بداند بيمارى و يا ضعف روحى مشخص ، در فلان فرد خاص وجود دارد يا نه و اگر وجود دارد ، شدّت و ضعف و پيش رفتگى آن بيمارى تا چه حدّ است ؟
در اين جا ، احاديث امامان عليهم السلام ، به عنوان دانش تراويده از جان هايى سخت بينا به انسان و كاملاً بصير به صفات و روحيات او ، مى توانند گزاره هاى علمى به شمار آيند ، اگرچه در اين مرحله ، احراز اتقان و اعتبار احاديث لازم مى نمايد. همچنين بررسى درون خانواده اى احاديث ، به منظور شناخت جايگاه هر نشانه و اندازه نمودن آن نسبت به

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 317231
صفحه از 410
پرینت  ارسال به