247
در پرتوِ حديث

حفظ هذه الدقائق بل لايتفطنون لها حتى يحفظوها. 1 زيرا ما همان گونه كه يقين داريم كه آنها احاديث را نقل معنا كردند ، همچنين مى دانيم كه مردم بر حفظ اين نكات دقيق توانا نيستند ، بلكه حتى متوجّه آنها نمى شوند تا آنها را حفظ كنند.
علّامه شعرانى رحمه الله در جاى جاى حاشيه اش بر اين نكته پاى مى فشرد كه راويان همه خصوصيات الفاظ را حفظ ننموده و در نتيجه آنها را به هنگام نقل معناى خود ذكر نكرده اند تا بتوان به نكات ريز و ظريف متون موجود استناد كرد. 2
به سخن ديگر ، پذيرش شيوه نقل معنا نتيجه مى دهد كه برخى از بخش هاى غير مشترك چند حديثِ ناظر به هم ، ممكن است بازگردانِ سخن امام به وسيله راوى باشد ، نه عين سخن امام. از اين رو ، نمى توان به سادگى ، همه گزارش ها را دقيق دانست و تمام جزئيات و ريزه كارى هاى متن را پيش از جست وجو ، معتبر خواند.
بى توجهى به اين نكته است كه ، گاه ما را در بندِ الفاظ و واژه ها گرفتار مى كند و به فهم ما از مقصود و مراد امامان عليهم السلام آسيب مى رساند ؛ اما اگر از وقوع اين مسئله در نقل روايات ، آگاه باشيم ، برخورد ما با متون حديث ، تغيير مى يابد و ناچار مى شويم براى رسيدن به عين حقيقت نقل شده در گزارش هاى متفاوت ، به جست وجوى متون مشابه ، هم مضمون و ناظر به هم برآييم و به يك گزارش و متن ، بسنده نكنيم.
اين اما ، بدان معنا نيست كه همه گزارش ها را نادقيق يا بى اعتبار بدانيم؛ زيرا ممكن است برخى رو دستِ كم ، يكى از روايته ا ، اصل الفاظ را به صورت دقيق نقل كرده باشد. بر اين پايه ، بايد ميان تفاوت و تعارض نقل ها ، فرق نهاد. اين فرق ، بدين معنا است كه همه نقل هاى هم مضمون ، در صورت متعارض نبودن با يكديگر ، معتبر مى مانند و لازم نيست تنها بخشِ تكرارشده و قدرِ مشترك آنها را معتبر و حجّت دانست و بخش هاى تكرار نشده

1.همان ، ص ۲۵۷ و ۲۵۸.

2.علّامه شعرانى رحمه الله در حاشيه دوّم ، ص ۳۷۸ از جلد دوّم شرح كافى كه تا صفحه بعد ادامه مى يابد ، اطمينان به حفظ و نقل همه خصوصيات الفاظ را از سوى راويان ، محال مى داند و در جلد چهارم همين شرح ، صفحه ۲۶۲ ، اين احتمال را بعيد مى خواند .


در پرتوِ حديث
246

مترجمان مى دانند كه ترجمه متون كهن بويژه متون مقدس و دينى جز به شيوه نقل معنا ميسّر نيست.

ب ـ محدوديت اعتبار متن

عادت برخى فقيهان ، متكلّمان و محدّثان سده هاى اخير بر آن است كه افزون بر ركن اصلى معناى حديث ، نكات ادبى ، بلاغى و مطالب ريز و دقيق و نهفته متن را نيز استخراج كرده و استدلال هاى طويل و پيچ در پيچ خود را بر آن بنا نهند. گاه در يك حرف مشدد و يا حرف جرّ ، ساعتها بحث مى كنند و يا تقديم و تأخيرى را نشانه چند مطلب اساسى مى خوانند و بر آن حكم ميرانند. علّامه شعرانى رحمه الله با توجّه به سيره راويان و رواج شيوه نقل معنا در ميان آنان و نيز عالمان پيشين ، اين كار را نادرست مى خواند. 1 و تنها اصل معناى جمله را قابل احتجاج مى شمرد و دقايق و نكات استنباطى از ويژگيهاى لفظى متن را قابل اعتماد نمى داند. او در حاشيه خويش بر شرح كافى چنين آورده است :
فيحتجّ من الروايات بما يمكن ضبطه و نقله و هو اصل المعنى المقصود له الجمله ، لا الدقائق الّتى يستنبط بفكر العلماء و من خصوصيات الالفاظ ؛ 2 به روايات ، آن اندازه احتجاج مى شود كه امكان ضبط و نقل آن باشد و اين مقدار همان مقصود اصلى از تشكيل جمله و متن حديث است ، نه نكات دقيق ريزى كه به انديشه عالمان مى رسد و از ويژگى هاى الفاظ استفاده مى شود .
شعرانى رحمه الله در ادامه اين حاشيه طولانى ، دليل خويش را چنين ارائه مى دهد:
إذ كما نعلم يقيناً أنّهم رووا الاحاديث بالمعنى ، نعلم أيضاً أنّ الناس لا يقدرون على

1.ايشان مى گويد : فما هو شائع بين بعض فقهائنا المتأخرين خصوصاً بين من تأخّر عن الشيخ الانصارى قدس سره من استنباط الاحكام من هذه الدقائق المستنبطه من ألفاظ الروايات بتدقيقاتهم غير مبتن على اساس متين ؛ (حاشيه شرح ملا صالح بر كافى ، ج ۲ ، ص ۲۵۸) ، و در جايى ديگر مى نويسد : ينبغى لمن أراد أن يعرف مقدار اختلاف الروايات فى الالفاظ و حفظ المعنى وحده أن يقابل بين الروايات المختلفه لخبر واحد كهذا الخبر حتى يعلم أنّ طريقة أهل عصرنا فى التمسّك. لمزايا الالفاظ المرويه ودقائقها ودعوى الظنّ الاطمينانى بصدورها غير معتمدة ، (حاشيه شرح ملا صالح بر كافى ، جلد ۳ ، ص ۲۱۶ ، ۲۱۷).

2.شرح كافى ، ج ۲ ، ص ۲۵۷.

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 317179
صفحه از 410
پرینت  ارسال به