267
در پرتوِ حديث

اگرچه دنباله حديث به قرآن اشاره دارد ، امّا صدر حديث ، بشارت دهنده وجود راه ديگرى براى كسانى است كه ديده دل آنان ، گشوده است و نور باطن را يافته اند.
نكته مهم در معيار عقل ، گستره ثبوتى و اثباتى اين معيار است. عقل به چه معناست؟ آيا يك معنا دارد؟ و اگر چند معنا دارد ، آيا همه آنها و يا تنها برخى از آنها در اين عرصه به كار مى آيند؟ همچنين ، آيا عقلِ همگان و يا فقط عدّه خاصى معيار است و نيز همه احكام عقل ، حتّى احكام نظرى و استدلال هاى تو در توى آن هم حجّت است؟ اينها ، همه پرسش هايى است كه تا به آنها پاسخ نگوييم ، نمى توانيم بهره چندانى از اين معيار ببريم . امّا آنچه مسلّم است ، مخالفت محتوا با احكام روشن و عمومى عقل كه قابل فهم همگان است ، حديث را از اعتبار مى اندازد.
گفتنى است احاديثى اين چنين ، به غايت اندك اند و در مقايسه با احاديث قابل فهم و پذيرش ، به شمار نمى آيند و آنچه نيز نام «حديث» گرفته است ، در كتاب هاى «موضوعات» كه به همين منظور نوشته شده ، مورد نقد و ردّ قرار گرفته اند.
بسيارى از اين احاديث ، از حوزه اديان ديگر به اسلام راه يافته است و تعداد فراوانى از آنها (مانند «اسرائيليات» ) ، به معصومان ما منسوب نيستند و تنها از زبان تازه مسلمانانى صادر شده است كه به سبب معاصر بودن با پيامبر صلى الله عليه و آله ، صحابى نيز ناميده شده اند. اين احاديث از نظر سندى نيز اشكال دارند و به اصطلاح ، «موقوف» هستند. ۱
مثال اوّل ، حديث منسوب به ابوهريره است كه نقل كننده سخن پيامبر صلى الله عليه و آله در پاسخ به چگونگى خلقت خداست :
إنّ اللّه خلق خيلاً فأجراها فعرقت ، فخلق نفسه من ذلك العرق؛۲خداوند ، اسبى را آفريد و سپس ، آن را دوانْد تا عرق كرد . آن گاه خودش را از آن آفريد .
مثال دوم ، حديثى است كه ساخته شدن شير در بدن مادر نوزاد دختر را به مثانه او مرتبط مى كند ، كه با واقعيت خارجى سازگار نيست ، هر چند بتوان به حكم فقهى و

1.در تفاسير متقن و بويژه الميزان ، اين گفته هاى حديث ناميده شده ، نقد شده اند ، ر . ك : الميزان ، ج ۳ ، ص ۱۸۶؛ ج ۱۵ ، ص ۳۶۹ و... .

2.الموضوعات ، ابن جوزى ، ج ۱ ، ص ۱۰۵ .


در پرتوِ حديث
266

سفر ، نمازهاى روزانه را شكسته مى خوانَد و نماز شب را تمام ، ولى روزه را بايد بگيرد.
مخالفت حديث با قواعد ، در چند ناحيه است : جارى ساختن حكم قصر بر ساربان (مكارى) كه شغلش سفر و بايد مانند وطنش نماز را كامل بخواند ، و نيز تفاوت قائل شدن ميان نمازهاى روز (يعنى ظهر و عصر) و نماز شب (يعنى نماز عشاء) ، و تفصيل ميان حكم روزه و نماز كه هر دو تفصيل صحيح نيست. جالب توجّه اين كه منبع و سند حديث ، معتبر است و محدّث بحرانى با وجود پذيرش سند مى گويد :
فكيف يمكن العمل بالخبر بمجرّد صحّة سنده مع اشتماله على هذه الأحكام الخارجة عن مقتضى الأُصول و القواعد؟ 1

ج : عقل

عقل ، پيامبر درونى انسان و راهبر او به سوى حقيقت ، و مرجع تشخيص و داورى او در ميان حقّ و باطل است و اگر اين قدرت خدادادى در انسان از اعتبار بيفتد ، ديگر هيچ ستون قابل اعتمادى در خيمه معارف بشرى نداريم. امام رضا عليه السلام در پاسخ به ابن سكّيت (از راويان دانشمند و اديب و اصحاب خاصّ امام) كه از حجّت بر مردمان پرسيده بود ، مى فرمايد :
العقل يُعرف به الصادق على اللّه فيصدّقه ، و الكاذب على اللّه فيكذّبه؛۲حجّت كنونى بر مردمان ، عقل است كه بدان ، راستگو بر خدا را از دروغگوى بر خدا تشخيص مى دهى ، تا راستگو را تصديق و دروغگو را تكذيب كنى.
همچنين از حديث پيامبر اكرم ـ كه امام صادق عليه السلام آن را براى سكّونى روايت مى كند ـ مى توان اين معنا را استنباط كرد كه مى فرمايد :
إنّ على كلّ حقٍّ حقيقةً ، و على كلّ صوابٍ نورا ... ؛۳بر هر حقّى ، حقيقتى است و بر هر درستى ، نورى تابيده است.

1.الحدائق الناضرة ، ج ۱۱ ، ص ۳۹۸ .

2.الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۵ .

3.همان ، ص ۶۹ ؛ المحاسن ، ج ۱ ، ص ۲۲۶ ، ح ۱۵۰ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 318576
صفحه از 410
پرینت  ارسال به