همه چيز آگاه تر بود ، و چگونه چنين نباشد كه او از تبار پيامبران بود ، درود خدا بر آنها و بر پدر و همسر و پيامبرش!» .
با دقت در اين روايت ، تعارض آن را با تاريخ مى يابيم ؛ زيرا اين روايت ، با چند گزارش مشهور تاريخى سازگار نيست:
الف ـ پيامبر صلى الله عليه و آله پيش از رسيدن امام على عليه السلام و حضرت فاطمه عليهاالسلام ، به مدينه داخل نشد و چندين روز در محلّه قبا ماند ، تا على عليه السلام و همراهانش به ايشان برسند.
ب ـ ازدواج پيامبر صلى الله عليه و آله با سوده ، اگرچه پس از خديجه و در سال هاى آخر اقامت حضرتش به مكّه بوده ، اما در مكّه و پيش از هجرت بوده است ، نه در مدينه.
ج ـ در گزارش هاى تاريخى ، حضور عايشه در كاروان امام على عليه السلام به چشم نمى آيد و وى ، همراه حضرت فاطمه عليهاالسلام نبوده است.
د ـ امّ سلمه ، بيش از يك سال پس از ازدواج حضرت فاطمه عليهاالسلام با على عليه السلام ، به عقد پيامبر صلى الله عليه و آله درآمد و سپردن زن شوهر كرده به كسى براى تربيت ، مرسوم نبوده است.
تاريخ علمى ، نقش ديگرى نيز در نقد حديث دارد. تاريخ مى تواند خطا و تصحيف در كتابت و نقل حديث را نيز نشان دهد ، مانند آنچه در باره روايت حسن بن بكّار صيقل ، از امام رضا عليه السلام گفته اند. متن روايت چنين است:
بعث اللّه محمّدا لثلاث ليال مضين من رجب ، فصوم ذلك اليوم كصوم سبعين عاما؛ 1 خداوند ، محمّد را سه شب از رجب گذشته ، به پيامبرى برانگيخت و ازاين رو ، روزه آن روز ، برابر با روزه هفتاد سال است .
سعد بن عبداللّه ، از محدّثان بزرگ قم در قرن سوم هجرى ، بر اساس تاريخ مشهور بعثت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله چنين مى گويد :
كان مشايخنا يقولون : إنّ ذلك غلط من الكاتب ، و ذلك أنّه ثلاث ليال بقين من رجب؛ استادان 2 ما مى گويند: [ آوردن ] اين [ تاريخ ، ناشى ] از اشتباه كاتبان است و درست