297
در پرتوِ حديث

براى حلّ اختلاف و دو دستگى مردم در اين زمينه و اتمام حجّت فرستاده است .
كلينى ، گزارش ديگرى نيز در اين زمينه آورده است. اين گزارش كه در كتاب الحجّة است ، مكاتبه احمد بن اسحاق را با امام حسن عسكرى عليه السلام نشان مى دهد. ما چند سطر آغازين اين گزارش را مى آوريم ، تا دقت و احتياط كارى راويان پيشين و به ويژه محدّثان قم را در مكاتبات ، به صورت محسوس ترى درك مى كنيم .
محمّد بن يحيى ، عن أحمد بن إسحاق ، قال: دخلت على أبى محمّد عليه السلام فسألته أن يكتب لأنظر إلى خطّه فأ عرفه إذا ورد ، فقال: نعم ، ثمّ قال: يا أحمد ، إن الخطّ سيختلف عليك من بين القلم الغليظ إلى القلم الدقيق ، فلا تشكّنّ ؛احمد بن اسحاق مى گويد: بر امام حسن عسكرى عليه السلام در آمدم و از او خواستم كه بنويسد و من به خطّ او بنگرم تا چون نوشته اى رسيد ، آن را بشناسم. امام هم پذيرفت و سپس گفت: اى احمد ، خط ، به دليل نازك و كلفت بودن قلم ، تفاوت هايى مى يابد كه نبايد تو را به ترديد بيفكند .
بقيه گزارش نشان مى دهد كه امام ، متنى را به دقت و به دست مبارك خويش ، با قلم نگاشته و سپس قلم را به نشانه تبرك و به درخواست باطنى و ابراز نشده احمد بن اسحاق ، به او هديه كرده است.
در همين گزارش ، وجهه ديگرى از فعاليت علمى احمد بن اسحاق رخ نموده است و آن ، عرضه حديث بر امام است. احمد بن اسحاق با تسلّط به احاديث متعدد نقل شده از ائمه پيشين ، در باره چگونگى قرار گرفتن بدن هنگام خواب ، آنها را بر امام حسن عسكرى عليه السلام عرضه مى كند و جوياى صحّت و درستى آنها مى گردد ، تا وضعيت خود را با آنها بسنجد .
در پايان اين بخش ، تذكر اين نكته لازم است كه احاديث احمد بن اسحاق به هيچ روى منحصر به يك موضوع و يك رشته خاصّ علمى نيست و او ، در بسيارى از علوم مختلف ، مانند كلام ، فقه و اخلاق ، سؤال پرسيده و يا حديث نقل كرده است و اين ، نشان از گستردگى دانش او دارد.
تنوع معنايى احاديث احمد بن اسحاق ، حتى به موضوع دعا و زيارات نيز دامن مى كشد و يك مراجعه ابتدايى و ساده به احاديث منقول او در كتاب هاى اصلى حديث


در پرتوِ حديث
296

مشهور شيعه ، يعنى شيخ طوسى و نجّاشى ، در فهرست هاى خود فقط يكى از اين دو را نام برده ، ولى به يك شكل ، آن را توصيف كرده و گفته اند: «كتاب بزرگى است».
همچنين طريق وصول هر دو كتاب از يك نفر ، يعنى سعد بن عبداللّه آغاز مى شود. به احتمالى نه چندان دور از واقع ، گزارش شيخ طوسى ، يعنى علل الصلاة ، درست تر از گزارش نجاشى مى نمايد ؛ زيرا تعداد روايات منقول از احمد بن اسحاق در فصل صوم از كتاب هاى كافى و تهذيب الاحكام بسيار اندك است ، اما همين دو كتاب ، بيش از ده حديث از احمد بن اسحاق در ابواب مربوط به صلاة نقل كرده اند .
در باره كتاب مسائل الرجال هم بايد اشاره اى كوتاه به اين گونه كتاب ها داشته باشيم.
كتاب هايى با اين نام ، گردآورده پرسش هاى راويان و عالمان پراكنده در شهرها ، از امام معصوم عليه السلام زمان خويش بوده است. به طور معمول ، گرد آورنده اين سؤال ها ، خود ، از زمره عالمان و راويان و رساننده سؤال ها به امام و ارتباط دهنده شيعيان با ايشان بوده ، و اين مسئله در باره شخصيت مورد بحث ما نيز صدق مى كند. او ، هم به صورت شفاهى پرسش هايى را از امام عليه السلام مى پرسيده و پاسخ مى گرفته ، و هم مسئول ايصال نامه هاى مشتمل بر استفتائات شرعى به امام و دريافت پاسخ كتبى و ارجاع آنها به پيروان و شيعيان بوده است .
يك سند تاريخى در اين ميان ، گزارشى است كه صدوق به نقل از محمّد بن عبدالجبار مى آورد. او مى گويد كه يكى از اصحاب ما نامه اى نوشت و به وسيله احمد بن اسحاق به امام هادى عليه السلام رساند. او در اين نامه در باره پرداخت زكات به برادران [ دينى اش ] سؤال كرده ، امام پاسخ او را داده است .
گزارش ديگر ، نشان از آن دارد كه احمد بن اسحاق ، خود ، به طور مستقيم به نامه نگارى پرداخته و سؤالى را كه از وى پرسيده اند و يا خود داشته ، در نامه نوشته و براى امام عليه السلام فرستاده است.
كلينى در كافى ، روايتى را از احمد بن ادريس نقل مى كند كه مكاتبه احمد بن اسحاق و پرسش او را از امام هادى عليه السلام ، در باره امكان ديدن خدا نقل مى كنند. از پرسش احمد بن اسحاق چنين فهميده مى شود كه او خود معتقد به امكان ديدن نيست ، بلكه اين سؤال را

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 303413
صفحه از 410
پرینت  ارسال به