353
در پرتوِ حديث

الأحلام» ۱ است كه جزو معدود شرح هاى كتاب الدرة الباهرة كه كتابى بدون شرح و بيان است و همان شرح در ذيل همان حديث در نزهة الناظر موجود است.
اگر اين نكته را نيز بيفزايم كه تلخيص دو كتاب حديثى ديگر ، «اصل علاء بن زرين» و كتاب الجعفريات هم به شهيد اول منسوب است ، مى توانيم بگوييم كه شهيد به تلخيص و گزيده نويسى نزهة الناظر نيز دست يازيده و برخى احاديث زيباى آن را براى خود و همراه داشتن در سفرها ، استنساخ كرده و احاديثى چند را به آن افزوده و جباعى نيز آن را در مجموعه خود آورده است.
در هر حال ، احاديث كتاب با عقل و نقل تأييد مى شود و تقريباً همه آنها در ديگر كتاب هاى حديثى موجودند و از اين رو ، نا آگاهى ما از مؤلّف كتاب كه تنها طريقى براى نقل و ارتباط است ، چندان زيانى به آن نمى رساند و همچون تحف العقول ، مى توان از صحّت و اعتبار و استوارى مضمون كتاب ، به شأن و منزلت مؤلّف پى برد .

شهيد اول ۲

با پذيرفتن اين نكته كه نويسنده و حداقل تلخيص كننده كتاب ، شهيد اول است ، اندكى به زندگانى او مى پردازيم .
أبو عبداللّه شمس الدين محمّد بن مكّى عاملى ، معروف به شهيد اول ، از بزرگ ترين فقيهان شيعى و از مشهورترين آنان است. او ، نيمه نخست قرن هشتم هجرى در «جزين» در منطقه جبل عامل به دنيا آمد ، به عراق كوچ كرد و از پيروان مكتب «حلّه» شد. او نزد «فخر المحقّقين» ، فرزند علّامه حلّى و صاحب بزرگ ايضاح الفوائد ، در گذشته به سال (771 ه ق) ، و «سيد عبدالمطلب بن الأعرج حسينى» ، خواهر زاده علّامه حلّى ، در گذشته به سال (754 ه ق) و ديگر عالمان شيعى و نيز عالمان سنّى ۳ فقه آموخت و سپس به تأليف

1.هر كس زياد بخوابد ، خواب ها بيند ، كه شرح آمده اين چنين است : «يعنى : أنّ طلب الدنيا كالنوم وما يصير منها كالحلم» كه در نزهة الناظر همين شرح موجود است و تنها به جاى «يصير» ، «يظفر» آمده كه درست تر مى نمايد ، يعنى در پى دنيا رفتن ، مانند خواب است و آنچه كه به دست آيد ، خيالى بيش نيست .

2.مطالب اين عنوان از مقدمه تصحيح غاية المراد فى شرح نكت الارشاد ، بر گرفته شده است .

3.براى آگاهى از احوال هجده تن از مشايخ و شاگردان متعدد شهيد اول ، ر . ك : مقدمه غاية المراد ، ص ۸۱ .


در پرتوِ حديث
352

نوشت ، با حمد و صلوات. 1
و كتابت ، اعم از تأليف و استنساخ است ، بلكه شايد ظهور و كاربرد آن ، بيشتر در استنساخ و رونويسى باشد .
البته اين بدان معنا نيست كه عبارت نتواند حمل بر تأليف شود و به دنبال مؤلّف ديگرى بگرديم و همچون كاتب ناشناس نسخه محفوظ در مجموعه خطى به شماره 6763 در كتابخانه بزرگ آستان مقدس رضوى ، آن را به عالم نحرير ، كيدرى رحمه اللهنسبت دهيم .
هر چند كه اين نسبت را برخى با تشابه ميان يكى دو روايت 2 از الدرّة الباهرة با متن آمده در مجموعه جباعى 3 كه آن را از قطب الدين كيدرى آورده ، تقويت كرده اند 4 ، اما چون هيچ يك از كتاب ها و مجموعه هاى منتسب به كيدرى ، قابليت انطباق بر الدرة الباهرة را ندارد ، ناگزيريم آن را در حدّ يك احتمال و نه فراتر ، نگاه داريم .
ما از خلال مأخذيابى احاديث الدرة الباهرة ، به اين حدس رسيديم كه آن ، گلچين حكيمانه اى از كتاب نزهة الناظر و تنبيه الخاطر 5 و دو سه كتاب حديثى مشهور مانند كافى ، تحف العقول و نثر الدر است؛ زيرا در حدود سه چهارم احاديث كتاب در نزهة الناظر يافت شد و حتى ترتيب آنها ، بسان ترتيب نزهة الناظر بود. دو مؤيد ديگر نيز موجود است ، يكى آن كه با وجود انتساب برخى احاديث به امامى خاص ، از سوى همه كتاب هاى حديثى پيش از الدرة الباهرة ، آن را به امام ديگرى نسبت داده است و دقيقاً همان نسبت در نزهة الناظر موجود است. 6 و مؤيد دوم ، شرح آمده بر حديث «من اكثر المنام ، رأى

1.اين عبارت ، در برگه ۱۳۳ و نيز ۲۶۶ به چشم مى آيد.

2.روايت ۱۶ : «المؤمن إذا مات وترك ورقة واحدة عليها علم ، تكون تلك الورقة يوم القيامة ستراً فيما بينه وبين النار» ، روايت ۶۶ : «أعربوا كلامنا ، فإنّا قوم فصحاء» نيز به همين گونه است .

3.برگه ۶۲ و ص ۱۲۱.

4.مقدّمه غاية المراد ، ص ۱۹۹.

5.نزهة الناظر و تنبيه الخاطر ، كتابى به شكل تحف العقول و شبيه به مسندهاى حديثى است. نويسنده آن ، حسين بن محمّد بن حسن بن نصر حلوانى از عالمان شيعى قرن پنجم هجرى است. ما اين كتاب را نيز تصحيح و ترجمه كرده و معرفى آن را نيز در همين مجموعه آورده ايم ، ر . ك : مقاله «چشم تماشا».

6.براى نمونه بنگريد : احاديث ص ۳۳ ، ح ۸۹ و ۹۰ ، ص ۳۹ ، ح ۱۱۳ ، ص ۴۲ ، ح ۱۳۰ ، ص ۴۵ ، ح ۱۴۹.

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 304405
صفحه از 410
پرینت  ارسال به