در كتاب هاى خود بدان ارجاع داده و نيز نسخه هاى مورد استفاده خود را در مقدمه اش بر تصحيح ايضاح آورده است ۱ . گفتنى است محدث ارموى دليل ديگرى نيز ذكر كرده است . ۲
محتواى ايضاح
ايضاح ، كتابى كلامى است كه موضوعات فقهى نيز با همين رنگ در آن جاى گرفته اند . ابن شاذان تأليف خويش را با آياتى از قرآن شروع مى كند كه دو راه نور و ظلمت و احتجاج خداوند را بر خلق و حجّت هاى آشكارش بيان مى كند. او سپس اصل وجود اختلاف را گوشزد كرده ، به تميز ميان دو سوى اختلاف مى پردازد و پس از آن يك به يك آراى «جهميه» ، «معتزله» ، «جبريه» ، «حشويه و اصحاب حديث» ، «مرجئه» ، «خوارج» ، «اهل حجاز و عراق» را نقل مى كند و در همان جا به ردّ آنها مى پردازد. او با تسلّط بر علم حديث و كلام ، جواب هايى نغز و كوتاه مى دهد و گاه مستند حديثى آنان را به گونه اى ديگر معنا
مى كند كه هم درست مى نمايد و هم معناى اشتباه آنان را درهم مى كوبد. گاه نيز با استناد به آيات قرآنى كه مورد اتفاق همه مسلمانان است پاسخ مى دهد.
ابن شاذان در مناظرات مكتوب در ايضاح ، خود يك سوى مناظره است . در واقع او خود مناظره و احتجاج را شكل مى بخشد ، نه آن كه مناظره و احتجاج امامان عليهم السلام را گزارش دهد. اگر چه او از احاديث متعددى سود جسته و از برهان و دليل هاى منقول در كلام امامان عليهم السلام بهره گرفته ، اما اين متفاوت با كارى است كه طبرسى در احتجاج كرده و عين متن گفتگو و مناظره را گزارش نموده است كه در ادامه مقاله به آن مى پردازيم .
ابن شاذان هنر ديگرى نيز دارد. او به جاى دفاع محض و حركت واكنشى ، يك گام به پيش مى نهد و به باورهاى نادرست كژانديشان ، ظاهرگرايان ، حشويه و ... مى تازد. وى حركتى سنگين و همه جانبه را با استناد به قرآن و حديث و تاريخ مى آغازد و در يك