377
در پرتوِ حديث

ناميده شده است . گفتنى است اين دو تن ، سركرده مناظره گران متعدد مجلس هستند ؛ زيرا خواجه نظام الملك به فرمان ملكشاه ده تن از عالمان شيعه و ده تن از عالمان اهل سنّت را گرد آورده بود ، تا سلطان از مجراى بحث آنان به حقيقت پى ببرد . انگيزه اين حقيقت جويى ، از آن جا آغاز مى شود كه روزى همين فقيه بزرگ شيعه ، يعنى حسين بن على علوى بر ملكشاه وارد مى شود و چون باز مى گردد تا خارج شود ، يكى از حاضران او را مسخره مى كند و چون ملكشاه ، علّت را مى پرسد ، مى گويد: او از كافران مغضوب خداوند است. ملكشاه با شگفتى مى پرسد : مگر او مسلمان نيست؟! و چون پاسخ مى شنود كه او شيعى است ، بر شگفتى اش افزوده مى شود و مى گويد: مگر شيعه ، فرقه اى مسلمان نيست؟ آن مرد مسخره كننده پاسخ مى دهد : اينان خلافت ابوبكر و عمر و عثمان را قبول ندارند و ملكشاه كه هنوز تعجبش تمام نشده است ، مى پرسد : مگر مسلمانى هست كه به خلافت اين سه تن معترف نباشد ؟ سپس مى گويد: اگر شيعيان خلافت اين سه نفر را نمى پذيرند ، چرا مسلمان ناميده شده اند ؟ آن مرد مى گويد: من هم به اين دليل آنان را كافر خواندم .
ملكشاه به فكر فرو مى رود و نظام الملك وزير را فرا مى خواند و طى مشورت و بحثى و گفتگويى نه چندان كوتاه ، او را وادار مى كند كه مجلس مناظره سنگينى ميان شيعه و اهل سنّت برقرار سازد و خود بدون آن كه به نفع يك طرف به ميدان بيايد ، اداره بحث و گفتگو را به عهده بگيرد .
اين مجلس سنگين ، سه روز به طول مى انجامد و از اين رو ، مباحث كتاب را به تناسب با اين سه روز ، به سه قسمت تقسيم كرده اند ، اگر چه در مفاد مناظره ، قرينه اى براى اتمام و آغاز بحث هر روز وجود ندارد. زمان اين مناظره نيز كاملاً مشخص نيست و تنها مى دانيم كه در ماه شعبان بوده است .
شروط اين مناظره جالب توجه است . شرط نخست آن بوده كه بحث از بامداد تا شامگاه به درازا كشد و جز وقت نماز و خوراك و استراحت ، تعطيل نشود. اين شرط ، نشان از جدّيت مناظره و قصد حقيقت جويى دارد. شرط دوم كه بسيار مهم است و اكنون نيز سخت بدان نياز داريم ، استناد همه مباحث طرح شده به منابع موثق و كتاب هاى معتبر


در پرتوِ حديث
376

مناظره سوم نيز ، گفتگوى شيخ مفيد با شيخى از طائفه اسماعيليه ، در باره ازدواج موقت است.
ما ، مناظره نخست را به تفصيل و دو مناظره ديگر را به اختصار گزارش مى كنيم. به اميد آن كه مراجعه ژرف دوستداران به اصل آنها ، ما را از اين ذخيره هاى فكرى شيعه بيشتر برخوردار سازد. گفتنى است ما سند ديگرى براى اثبات وقوع اين مناظره ها و استوارسازى و نسبت و استناد كتاب در دسترس نداريم و فقط استدلال هاى نهفته در آنها به كار ما مى آيد .

محتواى مناظره نخست

آن گونه كه محقق كتاب تصريح مى كند ، اين مناظره در دوران سلجوقيان به وقوع پيوسته و به احتمال فراوان ، مكان آن مدرسه نظاميه بغداد بوده است. سال وفات مؤلّف كتاب ( 505 ه . ق ) و نيز تاريخ وفات تشكيل دهنده مجلس ، يعنى ملكشاه سلجوقى ( 485 هجرى قمرى ) ، نشان مى دهد كه در دوره وقوع اين مناظره ، دولت سلجوقى بنيان هاى حكومت خود را تازه استوار كرده و در نتيجه ، هنوز رگه هايى از آزادانديشى آل بويه باقى مانده و مجالس مناظره و گفتگوى رسمى برقرار بوده است. ۱ شخصيت دو طرف اصلى مناظره ناشناخته است ، اما نوع مسائل طرح شده نشان از آن دارد كه هر دو متكلم هستند و تخصّص اصلى آنها ، علم كلام و حديث است. اين مجلس مناظره در حضور ملكشاه پسر آلب ارسلان ، ۲ سلطان مقتدر سلجوقى و وزير ايرانى و دانشمندش ، خواجه نظام الملك برگزار شده است. مؤلّف كتاب ، يعنى مقاتل بن عطيّه نيز ، منشى و كاتب جلسه بوده است. مقاتل بن عطيّه ، داماد خواجه نظام الملك و همچنين جزو اديبان و نويسندگان دربار بوده است. فقيه مناظره گر شيعى ، حسين بن على علوى است و مناظره گر مقابل ، شيخ عباسى

1.سلجوقيان به رهبرى طغرل بيك در سال ۴۴۷ توانستند با شكست دادن كامل آل بويه ، بر بغداد ، مركز خلافت عباسيان ، مسلط شوند ، بنگريد : البدايه والنهايه ، ج ۱۲ ، ص ۸۳ .

2.ابوالفتح محمّد بن داوود بن ميكاييل بن سلجوق ، مشهور به ملكشاه و جلال الدوله ، از شاهان بزرگ و معتدل سلجوقى است. او در سال ۴۸۵ ، در بغداد درگذشت.

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 303329
صفحه از 410
پرینت  ارسال به