379
در پرتوِ حديث

از محكم و متشابه و مجاز و حقيقت مى كشد كه با مسائل امروزين كلام جديد ، يعنى زبان دين و فهم متون مقدس ، ارتباطى وثيق دارد. يكى از استدلال هاى جالب توجه علوى ، تمسّك به آيه « وَ مَن كَانَ فِى هَـذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِى الْأَخِرَةِ أَعْمَى وَ أَضَلُّ سَبِيلاً »۱ است كه با اشاره به همنشين عالم سنّى در مجلس مى گويد : اگر به ظاهر آيه بسنده كنيم و به مقصود اصلى آن نپردازيم ، بايد اين شيخ نابيناى در كنار تو نشسته ، به دوزخ رود و شيخ اهل سنّت از سر ناچارى مى پذيرد كه منظور از اعمى ، گمراه است و در اينجا نيز ، گفته علوى را مى پذيرد . ۲ مسئله جبر و اختيار و نيز برخى احاديث مجهول و بسته شده به پيامبر و انتساب شكّ به ايشان در نبوت خويش و برخى كردارهاى ناپسند نسبت داده شده از سوى راويان اهل سنت به پيامبر عظيم الشان اسلام ، پايان بخش مباحث مربوط به روز اول مناظره در كتاب است. در پايان اين مبحث ، سيد جمال الدين نيز به كمك علوى مى آيد و مناظره ميان خود و يك مسيحى را در ارتباط با نسبت هاى سوء راويان اهل سنّت به پيامبر صلى الله عليه و آله نقل مى كند و به گونه اى ديگر ، عالم اهل سنّت را شرمسار مى نمايد. ۳

مباحث روز دوم

گفته شد كه تقسيم مباحث به سه قسمت ، پشتوانه اى تاريخى ندارد و فقط به دليل سه روز طول كشيدن مناظره ، به سه بخش تقسيم شده است. در كتاب فعلى ، مباحث روز دوم با اين مسئله آغاز مى شود كه عالم عباسى اهل سنت ، انكار شيعه نسبت به خلفاى سه گانه را نامقبول مى خواند و عالم شيعى پاسخ مى دهد و بحث در اين موضوع به درازا مى كشد ۴ . ملكشاه از موضع گيرى لجوجانه عالم عباسى خشمگين مى شود و او را ابله و معاند مى خواند و از اين رو ، سكوتى سنگين مجلس را فرا مى گيرد ؛ شاه خشمگين ، وزير ساكت ، عباسى سر به زير و علوى ناظر به نتيجه كار. ۵

1.سوره اسراء ، آيه ۷۲ .

2.همان ، ص ۲۶.

3.همان ، ص ۲۸ ـ ۳۱.

4.همان ، ص ۳۲ ـ ۳۷.

5.همان ، ص ۳۵.


در پرتوِ حديث
378

است و نه مسموعات و شايعات . شرط سوم كه موجب شده اين رساله كوچك ، اما پر ارزش به يادگار بماند و به دست ما برسد ، آن بوده كه همه سخنان دو طرف نوشته شود . اين شرط كه در روزگار كنونى جاى خود را به ضبط صدا و تصوير داده است ، در مواقعى مى تواند به كمك هر يك از طرفين بيايد و در روشن شدن حقيقت و مواضع آنها سهمى داشته باشد . از سخنان آغازين خواجه نظام الملك در نخستين روز مجلس نيز ، شرط هايى استفاده مى گردد : او پس از افتتاح با نام خدا و درود بر پيامبر و آل و اصحابش مى گويد :
مجادله و مناظره بايد پاكيزه باشد و براى پى جويى حقيقت ، و اين كه هيچ كس ، ياران پيامبر صلى الله عليه و آله را دشنام ندهد و يا به بدى ياد نكند. ۱

مباحث روز اول

عالم بزرگ سنّى ، بحث خود را از همين نكته اخير آغاز مى كند كه من نمى توانم با كسى سخن بگويم كه صحابه پيامبر خدا را تكفير مى كنند و عالم شيعى مى گويد : آيا ما على عليه السلام و عباس و سلمان و ابن عباس و مقداد و ابوذر را تكفير مى كنيم و بحث ادامه مى يابد و از جمله عالم شيعى مى گويد : شما چرا معاويه را كه بهترين صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله ، على عليه السلام را سبّ مى كرد ، تكفير نمى كنيد ؟ و چون بحث در اين مرحله به سود علوى خاتمه مى پذيرد ، به بحث نظر شيعه در باره جمع قرآن مى پردازند ۲ و نيز بطلان و صحت خلافت سه تن و اثبات ولايت اميرالمؤمنين على عليه السلام ۳ و دوباره به مسئله قرآن و تهمت كهنه تحريف قرآن باز مى گردند . ۴ پس از آن ، در باره صفات الهى و مسئله قديمى جسم داشتن و نداشتن خداوند پرداخته و در باره دلالت ظاهرى برخى آيات در اين باره گفتگو مى كنند . ۵ گزارش منشى و كاتب جلسه نشان مى دهد كه جدال در اين عرصه بالا مى گيرد و به بحث

1.المناظرات ، ص ۱۷.

2.همان ، ص ۱۹ و ۲۰.

3.همان ، ص ۲۰ ـ ۲۳.

4.همان ، ص ۲۳ و ۲۴.

5.همان ، ص ۲۴ ـ ۲۷.

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 304380
صفحه از 410
پرینت  ارسال به