41
در پرتوِ حديث

زمينه عرضه حديث

پديده جعل حديث و ورود سيل آساى اخبار ساختگى ، از همان آغاز و در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله ، نشان دهنده نفوذ سود جويان فرصت طلب در صفوف مسلمانان است. اين افراد ، از علاقه شديد مسلمانان به حديث آگاه بودند ، علاقه اى كه پيامبر اكرم نيز از آن خبر داد 1 و براى پيشگيرى از سوء استفاده سودجويان از آن ، تحذير و هشدارهاى شديدى در حيات خود نمودند. 2
امّا فرصت طلبان سودجو ، از حركت بالنده و شتابدار اسلام كه قلب ها را تسخير و محبّت ها را جلب كرده بود ، سوء استفاده نموده و با همراهى نمودن با آن ، چشم طمع به رياست مادى و معنوى آن دوختند.
اين ، جريان هميشگى تاريخ است. فرصت طلبان ، با ورود به جرگه پيروان مذهب ، مقصود باطل خود را اندك اندك در حقيقت ناب آن داخل نموده و گوهر پاك حقّ را آلوده مى كنند. اين سنّت اجتماعى تاريخ ، از ديده عبرت نگر حضرت اميرمؤمنان عليه السلام دور نمانده و مى فرمايد:
لو أنّ الباطل خَلَص لم يخفَ على ذى حجىً ، ولو أنّ الحقّ خَلَص لم يكن اختلاف ، و لكن يؤخذ من هذا ضِغثٌ و من هذا ضِغثٌ فيُمزجان فيجيئان معا ، فهنالك استحوذ الشيطان على أوليائه ، و نجا الّذين سبقت لهم من اللّه الحسنى؛ 3 اگر باطل خالص بود ، بر هيچ عاقلى پنهان نمى ماند واگر حق خالص بود ، هيچ اختلافى نبود. ولكن دسته اى از اين ، ودسته اى از آن ، گرفته و درهم مى آميزند و آنگاه كه با هم عرضه مى شوند ، شيطان بر دوستانش مسلط مى گردد و كسانى نجات

1.كنزالعمّال ، ج ۱ ، ص ۱۹۷ ، ح ۹۹۵ و ۹۹۶ .

2.الكافى ، ج ۱ ، ص ۶۲ ، ح ۱ ؛ كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۴ ، ص ۳۶۴ ، ح ۵۷۶۲ ؛ كنزالعمّال ، ج ۳ ، ص ۶۲۵ باب «الكذب عليه».

3.الكافى ، ج ۱ ، ص ۵۴ ، ح ۱.


در پرتوِ حديث
40

همزاد آن ، براى اطمينان از درستى آنچه عرضه مى كنند ، صورت گرفته است. اين تلاش ديرينه ، در طول تاريخ تحمل ، نقل و عرضه حديث مشاهده مى شود ، و تابعى از تغييرات آن بوده است ، و به جز برهه اى ، و آن هم فقط به دست اخباريان حنبلى و ظاهرى و شيعى ، كه به هر چه حديث ناميده مى شد ، اطمينان مى كردند ، كنار گذارده نشده است. وجود شيوه هاى گوناگون دستيابى به درستى حديث ، گواه گستره پهناور اين تلاش است. عرضه احاديث بر قرآن ، عقل و سّنت قطعى و يا نسبت سنجى آنها با واقعيت هاى خارجى و تاريخى ، هر يك فصلى از تاريخ تدوين و عرضه حديث را به خود اختصاص داده اند.
شيوه اى كه اين نوشته بدان مى پردازد ، عرضه حديث بر امامان عليهم السلام و عالمان دينى است كه بيشتر در دوره نخستين تدوين حديث ، يعنى دوره حضور ، جلوه كرده است. اين شيوه كه در روايات ، آن را «عرض الحديث» مى نامند ، چيزى غير از مقابله ونسخه خوانى است كه در ميان استاد و شاگرد رايج بوده است.
گرچه مقابله نسخه ها نيز كوششى جهت زدودن تحريف ها ، افزوده ها و كاستى هاى عمدى و سهوى بوده است؛ اما روش مورد نظر اين مقاله ، عرضه حديث يا مجموعه هاى حديثى بر امام معصوم و يا اصحاب بزرگ و مورد اعتماد است ، تا تأييد و انكار امام را به دست آورند و يا به فهم درست حديث نائل شوند. همچنين در اين نوشته ، به عرضه گفته هاى مردم بر امامان و پيشوايان پرداخته نمى شود ، مگر اين كه احساس شود آن گفته رايج در ميان مردم ، فهمى و يا برداشتى از حديث مى باشد .
با اين قيد ، بسيارى از نمونه هايى كه مى توانند در يك تحقيق گسترده تر ، مورد استشهاد قرار گيرند ، حذف مى شود. ۱
افزون بر اينها ، بررسى عرضه عقايد و انديشه هاى متفاوت كلامى از توحيد تا امامت و معاد كه به سبب پيوستگى كلام و حديث ، بخصوص در دوره هاى نخستين ، پهنه گسترده اى از گفتگوى راويان را با امامان، پوشانده است، خود مقاله اى جداگانه مى طلبد. ۲

1.بنگريد : الكافى ، ج ۴ ، ص ۵۵۴ ، ح ۵ ؛ ج ۷ ، ص ۵۵ ، ح ۱۱ ؛ ج ۸ ، ص ۱۹۲ ، ح ۲۲۴ ، و ص ۳۱۴ ، ح ۴۹۰.

2.تنها در يك مورد ، هشام بن الحكم در شب هاى اقامت منى ، پانصد گفته بر امام صادق عليه السلام عرضه كرده است. بنگريد : الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۶۲ ، ح ۵ ، و ص ۱۰۰ ، ح ۱ ، و ص ۱۰۶ ، ح ۶ ، و ص ۱۳۲ ، ح ۷ ، و ص ۱۴۳ ، ح ۱ ، و ص ۱۸۷ ، ح ۱۰ ؛ ج ۳ ، ص ۲۴۵ ، ح ۶ ؛ غيبت طوسى ، ص ۲۹۳ ، ح ۲۴۸ ؛ معانى الاخبار ، ص ۳۸۱ ، ح ۱۰ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 304337
صفحه از 410
پرینت  ارسال به