51
در پرتوِ حديث

بزرگوارش ، بيشتر احاديث امام حسن ، تنها از طريق امامان بعدى شيعه نقل شده است. با اين همه ، در ميان اين احاديث اندك ، مى توانيم نشانه هايى از جريان عرضه حديث بيابيم.
1 . ابن سعد در طبقات خود ، با سندش از عمرو بن الأصم نقل مى كند كه در خانه عمرو بن حريث بر امام حسن مجتبى عليه السلام وارد مى گردد و مى گويد:
إنّ ناسا يزعمون أنّ عليّا يرجع قبل يوم القيامة ، فضحك و قال: سبحان اللّه ، لو علمنا ذلك ما زوّجنا نساءه و لا ساهمنا ميراثه؛ 1 مردمى ادعا مى كنند كه على عليه السلام پيش از روز قيامت ، باز مى گردد. امام حسن عليه السلام خنديد و فرمود: سبحان اللّه ، اگر اين را مى دانستيم ، همسرانش را شوهر نمى داديم و ميراثش را تقسيم نمى كرديم.
گرچه اين حديث ، با احاديث بسيار ديگر كه رجعت را براى امامان اثبات مى نمايد ، در تعارض است ، امّا گوياى آن است كه راوى به جهت خلجان ذهنى و عدم توانايى از تحمل مفهوم سنگين حديث ، راهى جز عرضه بر پيشگاه امام حسن مجتبى عليه السلام ندارد ، و اين همان انگيزه عرضه احاديث رجعت از سوى ابوالطفيل است كه در بخش گذشته ، بدان اشاره شد. گرچه در آنجا ، امام آنها را تأييد مى كند.
ابن سعد در كنار همين حديث و از همين راوى ، عرضه اى ديگر را نقل مى كند ، كه مطالبى افزون بر رجعت دارد ، و در آنجا نيز امام حسن عليه السلام آن را ردّ مى كند.
2 . گاه احاديث صحابه پيامبر بر امام حسن عرضه شده است كه برخى تراجم نويسان ، مانند ابن عساكر آن را گزارش كرده اند. او در شرح حال امام مجتبى عليه السلام به طريقه اش از محمّد بن يزيد المبرّد مى آورد:
قيل للحسن بن عليّ : إنّ أباذر يقول: الفقر أحبّ إليّ من الغنى ، و السقم أحبّ إلىّ من الصحّة ، فقال: رحم اللّه أباذر ، أمّا أنا فأقول: من اتّكل على حسن اختيار اللّه له لم يتمنّ أنّه فى غير الحالة الّتى اختار اللّه تعالى له ، و هذا حدّ الوقوف على الرضا بما تصرّف فيه القضاء؛ 2

1.طبقات ابن سعد ، ج ۳ ، ص ۲۶ به نقل از مسند امام مجتبى عليه السلام ، ص ۵۳۵ ، ح ۳۶.

2.ترجمة الإمام الحسن ، ص ۱۵۸ به نقل از مسند امام مجتبى عليه السلام ، ص ۵۶۱ ، ح ۱۸ ؛ شرح ابن ابى الحديد ، ج ۳ ، ص ۱۵۶.


در پرتوِ حديث
50

عرضه حديث در روزگار امام على عليه السلام

از نخستين كسانى كه عرضه حديث را آغاز كرده اند ، ابوالطفيل عامر بن واثله مى باشد. او كه از اصحاب حضرت رسول صلى الله عليه و آله و از ياران حضرت على عليه السلام مى باشد ، حديث هايى مربوط به رجعت از صحابه بزرگ حضرت رسول ، چون سلمان و ابوذر و مقداد و اُبىّ بن كعب مى شنود ، و از آنجا كه معانى آنها سنگين و مشكل بوده است ، آنها را بر حضرت امير عليه السلام عرضه مى كند. حضرت ، آنها را تصديق و براى او تفسير و تبيين مى كند. ۱
فرد ديگر ، سليم بن قيس هلالى است. او در كتابش مى گويد: احاديثى را از هر يك از سلمان و ابوذر و مقداد و حضرت على عليه السلام مى شنيدم ، و آنها را بر بقيه اين بزرگان عرضه مى نمودم. ۲ نمونه اى از اين احاديث را كلينى در كافى گزارش كرده است. ۳ در اين بخش مى توان به همان حديث كه در مقدمه مقاله آمد ، اشاره نمود؛ زيرا آن ، خود نمونه اى از عرضه كلى حديث است.

عرضه حديث در روزگار امام حسن عليه السلام

همان گونه كه گفته شد ، عرضه حديث ، تابعى از فراوانى حديث و درگيرى ذهنى راويان با آن بوده است ، و هرگاه نقل حديث كم گشته و يا جريان غالب و مسلّط فكرى و سياسى ، از آزادانديشى و نقد و چون و چرا در آنچه به نام حديث بر جامعه القاء مى شده است ، جلوگيرى مى نموده است ، عرضه حديث نيز رو به نقصان مى رفته است. در دوران امامت امام حسن عليه السلام ، خانه علم را در بستند و زبان هاى وهب بن منبّه و ابوالدرداء وابو هريره را گشودند ، و با مسلّط كردن كسى چون مروان بدزبان ، مدينه را در مقابل شام ، ساكت نمودند. از اين رو ، تعداد احاديثى كه راويان از امام حسن مجتبى عليه السلام نقل كرده اند ، بسيار اندك است ، و به جز خطبه هايى در زمان خلافت و احاديثى در زمان خلافت پدر

1.در اين گزارش خواندنى ، امام صادق عليه السلام مدتى طولانى به محدثى كه ايشان را نمى شناسد ، گوش مى سپارد ، تا حديث هاى دروغينى را كه بر حضرتش بسته شده بداند ، بنگريد : رجال كشى ، ج ۲ ، ص ۶۹۲ ـ ۷۰۰ ؛ كتاب سليم بن قيس الهلالى ، ج ۲ ، ص ۵۶۲ .

2.كتاب سليم بن قيس هلالى ، ج ۲ ، ص ۵۵۸ .

3.الكافى ، ج ۱ ، ص ۵۹۲ ، ح ۴.

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 317336
صفحه از 410
پرینت  ارسال به