شخصى به امام باقر عليه السلام عرض كرد: فدايت شوم! اينان از اميرمؤمنان روايت مى كنند كه او در كوفه و بر منبر فرمود: اگر حتى يك روز از عمر دنيا باقى مانده باشد ، خداوند آن را چنان طولانى مى كند ، تا مردى را از خاندانم برانگيزد كه جهان را پر از عدل و داد كند ، آنگونه كه از ظلم و ستم پر گشته است.
حضرت باقر عليه السلام آن را تصديق كرد.
6 . معمر بن خيثم نيز حديثى از حضرت على عليه السلام را بر امام باقر عرضه نموده ولى امام باقر عليه السلام آن را تأييد نكرده است. ويژگى ديگر اين عرضه ، مستقيم نبودن آن است ، يعنى در طى يك سؤال و جواب ، راوى عمل خويش را به حديثى مستند كرده و آن حديث ، مورد پرسش امام قرار گرفته است ، نه اين كه از آغاز ، راوى به جهت عرضه حديث به خدمت امام شتافته باشد. متن اين عرضه را شيخ طوسى آورده است:
معمر بن خيثم: قال لى أبو جعفر عليه السلام : ما تُكنّى؟ قال: ما اكتنيتُ بعد ، و ما لى من ولد و لا امرأة ولا جارية ، قال فما يمنعك من ذلك؟ قلت: حديث بلغنى عن على عليه السلام ، قال: و ما هو؟ قلت: بلغنا عن عليّ عليه السلام أنّه قال: من اكتنى و ليس له أهل فهو أبو جَعْرٍ ، فقال أبو جعفر عليه السلام : شَوهٌ ، ليس هذا من حديث عليّ عليه السلام ، إنّا لنكنّى أولادنا في صغرهم مخافة النبز أن يلحق بهم؛۱معمر بن خيثم مى گويد: امام باقر عليه السلام از كنيه من پرسيد. گفتم: هنوز كينه نگرفته ام ، چون فرزند و زن و كنيزى ندارم. فرمود: چه چيز مانع تو شده است؟
گفتم: حديثى كه از حضرت على عليه السلام رسيده است.
گفت: آن چيست؟
گفتم: از حضرت على عليه السلام به ما چنين رسيده كه او فرمود: هر كس كنيه انتخاب كند ، بدون اين كه زن و فرزندى داشته باشد ، پست و بى احترام است.
امام باقر عليه السلام فرمود: دور باد ، اين حديث على عليه السلام نيست. ما خود ، فرزندانمان را كنيه مى دهيم ، در حالى كه هنوز كوچكند ، زيرا مى ترسيم نامى زشت بر آنها بگذارند.
7 . عرضه جالب ديگرى كه كلينى آن را نقل كرده ، عرضه حديث منسوب به امام باقر عليه السلام بر خود ايشان است. عمرو بن رباح حديثى مربوط به طلاق مى شنود و براى فهم