59
در پرتوِ حديث

راوى در عرضه است. كوفيان به حجّ مى روند و زراره دستورى به آنها مى دهد. آنها به مدينه مى روند و دستور زراره را كه گويى مستند به حديث بوده ، بر امام باقر عليه السلام عرضه مى كنند و عظمت و استادى زراره مانع اين عرضه نمى شود. راوى اين عرضه ، برادر زراره است ، و از آنجا كه فهم و حلّ روايت ، احتياج به فقه الحجّ دارد ، توضيح آن را در كتاب هاى فقهى بنگريد ۱ .
10 . از عرضه گزارش هاى تاريخى بر امام باقر عليه السلام نيز ، نمونه اى در دست است. بكير بن عبيداللّه از ابو عثمان بجلى كه چهل سال مؤذن بوده است ، مى شنود كه مى گويد:
سمعت عليّا عليه السلام يقول يوم الجمل:« وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَـنَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِى دِينِكُمْ فَقَـتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لآَ أَيْمَـنَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ »۲، ثمّ حلف حين قرأها: إنّه ما قوتل أهلها منذ نزلت حتّى اليوم۳.
قال بكير: فسألت عنها أبا جعفر عليه السلام ، فقال: صدق الشيخ ، هكذا قال على عليه السلام ، هكذا كان؛
من شنيدم كه على عليه السلام در روز جنگ جمل ، اين آيه را مى خواند:«و هرگاه كه سوگند و عهد خود را بشكنند و به دين شما طعنه زنند ، با اين پيشوايان كفر بجنگيد كه آنها را سوگندى نيست ، شايد كه باز ايستند». سپس به هنگام قرائت ، قسم ياد كرد كه با گروه مورد اشاره اين آيه ، تاكنون جنگى رخ نداده است.
بكير مى گويد: اين گفته را از امام باقر عليه السلام پرسيدم ، فرمود: شيخ [ ابو عثمان البجلى ]راست مى گويد. على عليه السلام اين گونه گفت ، همينگونه بود.

عرضه حديث بر امام باقر عليه السلام نمونه هاى ديگرى هم دارد ، كه در بخش «انگيزه هاى عرضه» ، بدانها اشاره مى شود.

عرضه حديث بر امام صادق عليه السلام

عرضه مجموعه هاى متعدد روايى و احاديث متفاوت فراوان بر امام صادق عليه السلام ، نشانگر تشديد اين جريان در عصر امام جعفر صادق عليه السلام است. با نگاهى به كشمكش هاى سياسى

1.الحدائق الناضرة ، ج ۱۵ ، ص ۳۹ .

2.سوره توبه ، آيه ۱۲.

3.بحار الأنوار ، ج ۳۲ ، ص ۲۰۳ ، ح ۱۵۶.


در پرتوِ حديث
58

آن ، به حضور امام باقر مى رسد و مى گويد:
بلغنى أنّك تقول: من طلّق لغير السنّة ، أنّك لا ترى طلاقه شيئا ، فقال أبو جعفر عليه السلام ما أقوله ، بل اللّه عزّ وجلّ يقوله... ؛عمرو بن رباح به امام باقر عليه السلام عرض مى كند: چنين به من رسيده كه شما مى فرماييد: هر كس طلاق مغاير با سنّت دهد ، شما آن طلاق را به شمار نمى آوريد.
امام باقر عليه السلام فرمود: من آن را نمى گويم ، بلكه خداوند عزيز و بزرگ آن را مى فرمايد.

امام در ادامه ، مطالبى ديگر نيز مى فرمايد كه خارج از موضوع اين مقاله است.
8 . نمونه ديگرى كه در كتاب هاى اهل سنّت نقل شده است ، عرضه حديث امام حسن عليه السلام بر امام باقر عليه السلام است :
بريد بن ابى مريم مى گويد: ابو الحوراء از امام حسن عليه السلام مى پرسد ، چه چيزهايى از حضرت رسول به ياد دارد؟ امام حسن دو سه حديث و كلماتى را ذكر مى كند ، و از جمله دعايى با مضمون ذيل :
اللّهمّ اهدنى فيمن هديت ، و عافنى فيمن عافيت ، و تولّنى فيمن تولّيت ، و بارك لى فيما أعطيت ، و قنى شرّ ما قضيت ، إنّك تقضى ولا يُقضى عليك ، إنّه لا يُذلّ مَن واليت ، تباركت ربّنا و تعاليت؛خداوندا! مرا هدايت كن ، عافيت بخش و سرپرستى ام را به عهده گير ، و آنچه را عطا كرده اى ، بركت ده ، و مرا از سرنوشت بد حفظ كن. تو حكم مى رانى و حكمى بر تو رانده نمى شود. همانا هر كس كه در ولايت تو آمد ، ذليل نمى گردد ، اى سرپرست من! بزرگ و مباركى.
سپس بريد آنچه از ابو الحوراء شنيده ، بر امام باقر عليه السلام عرضه مى كند و ايشان مى فرمايد:
«صدق ، هنّ كلمات علّمناهنّ أن نقولهنّ فى القنوت»؛راست مى گويد ، اينها كلماتى است كه به ما ياد داده اند تا در قنوت بخوانيم۱.
9 . كلينى در كافى ۲ از عرضه اى گزارش مى دهد كه حاكى از بى تأثير بودن اسم و شهرت

1.اخبار الحسن بن على ، طبرانى ، ص ۱۲۴ ، ح ۱۸۴.

2.الكافى ، ج ۴ ، ص ۲۹۴ ، ح ۱۸ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 304376
صفحه از 410
پرینت  ارسال به