فى كتابه بأمرٍ فأحبُّ أن أعمله ، قال: و ما ذاك؟ قلت: قول اللّه عز و جل : « ثُمَّ لْيَقْضُواْ تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُواْ نُذُورَهُمْ » ، قال عليه السلام : (ليقضوا تفثهم): لقاء الإمام ، (وليوفوا نذورهم): تلك المناسك.
قال عبد اللّه بن سنان: فأتيت أبا عبد اللّه عليه السلام فقلت: جُعلت فداك ، قول اللّه عز و جل : « ثُمَّ لْيَقْضُواْ تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُواْ نُذُورَهُمْ » ، قال: أخذُ الشارب و قصُّ الأظفار و ما أشبه ذلك. قلت: جُعلت فداك ، إنّ ذريح المحاربىّ حدّثنى عنك بأنّك قلت له: (ليقضوا تفثهم) لقاء الإمام؛ (وليوفوا نذورهم): تلك المناسك. فقال: صدق ذريح و صدقتَ ، إنّ للقرآن ظاهرا و باطنا ، و من يحتمل ما يحتمل ذريح؟! 1 ؛ عبداللّه بن سنان از ذريح محاربى مى شنود كه او به امام صادق عليه السلام عرض نموده است: خداوند در كتابش مرا به كارى امر كرده است كه دوست دارم آن را انجام دهم.
حضرت آن را جويا مى شود و ذريح مى گويد: گفته خداوند: «سپس آلودگى هاى خود را بزدايند و به نذر خود وفا كنند» .
حضرت فرمود: زدودن آلودگى ، ديدار امام است و وفاى به نذر ، مراسم حجّ است.
عبد اللّه بن سنان مى گويد : به خدمت امام صادق رسيدم و از مفهوم آيه پرسيدم. حضرت گفت: گرفتن موى پشت لب ،چيدن ناخن ومانند اينها. گفتم: فدايت شوم ، ذريح محاربى از شما نقل كرده است كه منظور از زدودن آلودگى ، ديدار امام ، و وفاى به نذر ، مراسم حج است.
حضرت فرمود: ذريح راست مى گويد و تو هم راست مى گويى. قرآن ظاهرى دارد و باطنى ، و چه كس مى تواند آنچه ذريح تحمل مى كند ، تحمل كند؟
عرضه هاى حديثى بر امام صادق عليه السلام ، بيش از اين تعداد است ، و منحصر در كتاب هاى حديث نيست. كتاب هاى رجال نيز گاه از اين عرضه ها خبر داده اند 2 . ما در بخش انگيزه هاى عرضه ، نمونه هاى ديگر ارائه خواهيم داد.
عرضه راويان اهل سنّت
همان طور كه در آغاز اين بخش آمد ، امام صادق عليه السلام براى عالمان بيرون از حوزه شيعى نيز ، به صورت پيشوايى بزرگ در تأييد و ردّ حديث ، جلوه نمود ، و دگرانديشان بر اثر