69
در پرتوِ حديث

فى كتابه بأمرٍ فأحبُّ أن أعمله ، قال: و ما ذاك؟ قلت: قول اللّه عز و جل : « ثُمَّ لْيَقْضُواْ تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُواْ نُذُورَهُمْ » ، قال عليه السلام : (ليقضوا تفثهم): لقاء الإمام ، (وليوفوا نذورهم): تلك المناسك.
قال عبد اللّه بن سنان: فأتيت أبا عبد اللّه عليه السلام فقلت: جُعلت فداك ، قول اللّه عز و جل : « ثُمَّ لْيَقْضُواْ تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُواْ نُذُورَهُمْ » ، قال: أخذُ الشارب و قصُّ الأظفار و ما أشبه ذلك. قلت: جُعلت فداك ، إنّ ذريح المحاربىّ حدّثنى عنك بأنّك قلت له: (ليقضوا تفثهم) لقاء الإمام؛ (وليوفوا نذورهم): تلك المناسك. فقال: صدق ذريح و صدقتَ ، إنّ للقرآن ظاهرا و باطنا ، و من يحتمل ما يحتمل ذريح؟! 1 ؛ عبداللّه بن سنان از ذريح محاربى مى شنود كه او به امام صادق عليه السلام عرض نموده است: خداوند در كتابش مرا به كارى امر كرده است كه دوست دارم آن را انجام دهم.
حضرت آن را جويا مى شود و ذريح مى گويد: گفته خداوند: «سپس آلودگى هاى خود را بزدايند و به نذر خود وفا كنند» .
حضرت فرمود: زدودن آلودگى ، ديدار امام است و وفاى به نذر ، مراسم حجّ است.
عبد اللّه بن سنان مى گويد : به خدمت امام صادق رسيدم و از مفهوم آيه پرسيدم. حضرت گفت: گرفتن موى پشت لب ،چيدن ناخن ومانند اينها. گفتم: فدايت شوم ، ذريح محاربى از شما نقل كرده است كه منظور از زدودن آلودگى ، ديدار امام ، و وفاى به نذر ، مراسم حج است.
حضرت فرمود: ذريح راست مى گويد و تو هم راست مى گويى. قرآن ظاهرى دارد و باطنى ، و چه كس مى تواند آنچه ذريح تحمل مى كند ، تحمل كند؟

عرضه هاى حديثى بر امام صادق عليه السلام ، بيش از اين تعداد است ، و منحصر در كتاب هاى حديث نيست. كتاب هاى رجال نيز گاه از اين عرضه ها خبر داده اند 2 . ما در بخش انگيزه هاى عرضه ، نمونه هاى ديگر ارائه خواهيم داد.

عرضه راويان اهل سنّت

همان طور كه در آغاز اين بخش آمد ، امام صادق عليه السلام براى عالمان بيرون از حوزه شيعى نيز ، به صورت پيشوايى بزرگ در تأييد و ردّ حديث ، جلوه نمود ، و دگرانديشان بر اثر

1.الكافى ، ج ۴ ، ص ۵۴۹ ، ح ۴.

2.براى نمونه بنگريد : رجال كشى ، ج ۲ ، ص ۵۰۴ ، ح ۴۲۵ .


در پرتوِ حديث
68

فرمود: خداوند تبارك و تعالى از خانه اى كه در آن گوشت مى خورند ، ناخرسند است.
حضرت فرمود: دروغ مى گويند ، رسول خدا فرمود: خانه اى كه در آن غيبت مردم را مى كنند و گوشت مردم را مى خورند [ نه خانه اى كه گوشت مصرف مى شود ]. و همانا پدرم به گوشت علاقه داشت و در روز فوتش ، سى درهم در دست كنيز امّ ولدش براى خريد گوشت بود.
5 . از عرضه اين حديث ، گزارش ديگرى در دست است.
مسمع ابو سيار مى گويد: مردى به امام صادق عليه السلام عرض كرد: پيشينيان ما روايت مى كنند كه خداوند از خانه اى كه گوشت در آن مصرف مى شود ، ناخرسند است. امام فرمود: راست مى گويند ، ولى معنايى كه از آن فهميده اند ، درست نيست. خداوند از خانه اى كه گوشت مردم در آن خورده مى شود ، ناخرسند است.
گزارش دوّم نشان مى دهد كه تحريف در معناى حديث رخ داده ، و از اين رو ، امام اصل حديث را تأييد مى كند ، ولى معناى فهميده شده از آن را انكار مى نمايد. شبيه اين رد و انكار را در عرضه حديث بر امام رضا عليه السلام خواهيم آورد.
6 . محمّد بن الفيض: أكلت عند أبى عبد اللّه عليه السلام مرقة بعدس ، فقلت: جُعلت فداك ، إنّ هؤلاء يقولون: إنّ العدس قدّس عليه ثمانون نبيّا.
قال: كذبوا ، لا واللّه ولا عشرون نبيّا؛ 1
محمّد بن فيض مى گويد: در نزد امام صادق عليه السلام شورباى عدس خوردم و سپس گفتم: اينان مى گويند كه عدس مورد تقديس هشتاد پيامبر قرار گرفته است.
حضرت فرمود: به خدا قسم دروغ مى گويند ، و نه بيست پيامبر.

از روايت ديگرى كه معاوية بن عمار نقل مى كند ، فهميده مى شود كه راويان مورد اشاره ، حديث را به پيامبر نسبت مى داده اند 2
، احتمال دارد جواب امام كه بدون پرسش راوى ، تقديس بيست پيامبر را هم ذكر و سپس انكار مى كند ، ناظر به نقل هاى ديگرى از روايت نسبت داده شده به پيامبر باشد.
7 . عبد اللّه بن سنان ، عن ذريح المحاربى: قال: قلت لأبى عبد اللّه عليه السلام : إنّ اللّه أمرنى

1.الكافى ، ج ۶ ، ص ۳۴۳ ، ح ۴ .

2.الكافى ، ج ۶ ، ص ۳۴۱ ، ح ۲.

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 304384
صفحه از 410
پرینت  ارسال به