71
در پرتوِ حديث

عرضه مجموعه هاى روايى

1 . با توجه به جائز بودن كتابت حديث نزد شيعه ، مجموعه هاى روايى تدوين ، و از طريق استنساخ و قرائت ، تكثير و رايج شد. از جمله ، اصحاب حضرت على عليه السلام ، فتواها و قضاوت هاى متعدد ايشان را جمع آورى كردند ، و حضرت ، آن را به مثابه دستورالعمل حكومتى و اجرايى ، براى اميران و فرمانداران خود فرستاد. اين كتاب را عبداللّه بن سعيد بن حيّان بن أبجر ، مشهور به ابو عمرو متطبّب ، به حضور امام صادق عرضه مى كند ، و امام آن را تأييد مى كند ۱ . اين كتاب ، به جهت استعمال قضاوت هايى كه بيشتر به احكام ديات مربوط بوده ، به كتاب ديات معروف است ، و چون در طريق نقل آن ، شخصى به نام ظريف بن ناصح وجود دارد ، به كتاب ظريف هم مشهور است ، گر چه بنا به گفته نجاشى ، به همان اسم عرضه كننده ، يعنى عبداللّه بن ابجر مشهورتر است.
2 . كتاب ديگرى كه بر امام صادق عليه السلام عرضه شده ، كتاب عبيداللّه بن علىّ بن أبى شعبة ، مشهور به حلبى است. عبيداللّه از راويان بزرگ شيعه و از اصحاب و خواصّ امام صادق عليه السلام است. او روايت هايى را گرد آورده ، سپس بر امام صادق عليه السلام عرضه مى كند. امام آنها را صحيح مى داند ، وبه هنگام قرائت آن مى فرمايد: «أترى لهؤلاء مثل هذا؟» آيا براى اينان ، مانند اين هست\ ۲ .

عرضه حديث بر امام كاظم عليه السلام

تلاش هاى راويان براى دستيابى به متن هاى تحريف ناشده و احاديث صحيح ، در عصر امام كاظم نيز ادامه يافت . بقاياى برجامانده جريان غلو ودروغ بستن وجعل و دست بردن كسانى همچون محمّد بن بشير در مجموعه ها و كتاب ها ، ۳ به اين تلاش شدت بخشيد ، اما حصر و حبس هارونى ، فضاى نيمه آزاد دوره انتقالى امويان به عباسيان را خاتمه داد ، و ارتباط شيعيان با امام را مشكل ساخت . از اين رو ، تعداد احاديث عرضه شده كه به ما

1.الكافى ، ج ۷ ، ص ۳۳۰ ، ح ۲.

2.فهرست نجاشى ، ص ۲۳۰ ، شماره ۶۱۲ .

3.بنگريد : رجال كشى ، ج ۲ ، ص ۷۷۴ ـ ۷۷۹.


در پرتوِ حديث
70

مراوده و گفتگوى علمى با اصحاب ايشان و ديگر شيعيان ، شنيده هايشان را براى امام بازگو مى كردند و پاسخ مى گرفتند. از جمله اين عالمان كه گزارشى از عرضه حديث آنان به دست رسيده ، ابن جريج و صندل هستند كه اوّلى از سنّيان علاقمند به امام جعفر صادق عليه السلام ۱ و دوّمى از سنيّان صوفى مسلك ، همچون سفيان ثورى است ۲ . اين دو ، يك حديث را عرضه كرده اند و آن ، حديث مشهور امام صادق عليه السلام از حضرت رسول صلى الله عليه و آله است كه به فاطمه عليهاالسلام مى فرمايد :
إنّ اللّه ليغضب لغضبكِ ، و يرضى لرضاكِ؛۳خداوند به خاطر خشم تو ، خشمناك و به سبب خرسندى تو ، خرسند مى گردد۴.
شكل هر دو عرضه نشان مى دهد كه معنى حديث را مشتمل بر غلوّ مى دانسته اند ، و از اين رو ، انتساب آن را به امام صادق عليه السلام بر نمى تابيده اند. امام صادق عليه السلام هم افزون بر اين كه انتساب حديث را مى پذيرد ، وجه آن را بر طبق روايات مورد قبول اين دو كه خداوند به خاطر خشم و رضاى هر بنده مؤمن به خشم و رضا مى آيد ، بيان مى كند ، و حضرت فاطمه عليهاالسلام را از مصداق هاى آن مى داند.
افزون بر اين ، مى توان سؤال سفيان ثورى از امام صادق مربوط به خطبه حضرت رسول صلى الله عليه و آله را در منى نيز ، نوعى عرضه ضمنى حديث دانست ۵ . او با وجود نقل هاى مكررّ اين خطبه ۶ ، با اصرار فراوان ، خواستار شنيدن آن از دهان مبارك امام صادق عليه السلام مى گردد ، گويى به صحت و كامل بودن نقل ها و روايت هاى وارده ، اطمينان زيادى نداشته است.

1.معجم رجال الحديث ، ج ۱۱ ، ص ۱۸ ، شماره ۷۲۸۹ .

2.نقيح المقال ، ج ۲ ، ص ۱۰۲.

3.بحار الأنوار ، ج ۴۳ ، ص ۲۲ ، ح ۵ .

4.بحار الأنوار ، ج ۴۳ ، ص ۲۰ ، ح ۸ و ص ۲۱ ، ح ۱۲ .

5.الكافى ، ج ۱ ، ص ۴۰۳ ، ح ۲.

6.نقل هاى ابن عمر در كنز العمّال ، ج ۱۶ ، ص ۲۳۶ ؛ ج ۱۰ ، ص ۲۲۰ ، ۲۲۶ ، ۲۲۷ ، ۲۲۸ ، ۲۵۸ ، ۲۸۸ ، ۲۹۱ ، و نقل ابن عباس در ج ۱۶ ، ص ۱۳۵ آمده است.

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 303356
صفحه از 410
پرینت  ارسال به