حضرت على عليه السلام مىفرمايند:
«طُوبى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعادَ فَاسْتَكْثَرَ مِنَ الزَّادِ
غرر الحكم، ج ۲، ص ۴۶۶
؛ خوشا به حال كسى كه به ياد معاد باشد و توشه آن را زياد كند».[۱]
شرح:
يكى از موضوعاتى كه بيشترين آيه در قرآن درباره آن نازل شده مسأله معاد است. آيات زيادى در مورد بهشت و دوزخ و روز حساب و سؤال و جواب روز قيامت، در قرآن وجود دارد. بيشتر اين آيات در سورههاى مكى، كه در اوايل دعوت پيامبر نازل شده، آمده است. و از آيات قرآن استفاده مىشود كه از جمله مسائلى كه پيامبران به آن دعوت مىكردند و بر آن تأكيد داشتند، مسأله معاد بود.
و اين همه تأكيد درباره معاد به خاطر اين است كه ايمان به معاد چهره ديگرى به زندگى انسان مىدهد و انسانى كه معاد را باور دارد با انسانى كه معاد را باور ندارد تفاوت دارند، آن كه معاد را باور ندارد مرگ را پايان زندگى مىداند، اما كسى كه به معاد ايمان دارد مرگ را اوّل زندگى و راحتى خود مىداند و عالم در نظرش يك مزرعه و گذرگاه است.
اعتقاد به معاد به زندگى انسان شكل، مسؤوليت و هدف مىدهد. كسى كه
مىداند تمام كارهايش زير نظر است و مورد حساب قرار مىگيرد هرگز يك انسان بىتفاوت و هرزهكار و متجاوز نخواهد بود. نقش معاد در تقوا و امانت و امنيّت بر كسى پوشيده نيست.
ياد قيامت و مرگ شهوات را از بين مىبرد، ريشههاى غفلت را مىخشكاند، قساوت را از انسان دور مىكند و دنيا را در جلوى چشم انسان كوچك مىكند.
ميوه درخت معاد تقوا است و كسى كه تقوا ندارد هنوز معاد در زندگى او جا نگرفته است؛ لذا پايبند به چيزى نيست و گوش، چشم، زبان و اعضاى ديگرش آلوده است.
حضرت على عليه السلام در اين حديث مىفرمايند: خوشا به حال كسى كه به ياد معاد باشد به ياد جايگاه عدل، به ياد زمانى كه پرونده را به دست او مىدهند و مىگويد: اين چه كتابى است كه همه چيز را از كوچك و بزرگ ثبت كرد، وقتى به ياد معاد افتاد زاد و توشه آن را فراهم مىكند و زاد و توشه هر سفرى متناسب با آن سفر است و زاد و توشه سفر قيامت تقوا است.
از خداوند مىخواهيم تقوا را به همه ما عنايت فرمايد.
[۱]( ۱). غرر الحكم، ج ۲، ص ۴۶۶