437
ميزان الحكمه ج 2

674

اللّهُ حَبيبُ مَن أحَبَّهُ

۳۲۹۴.مسكّن الفؤادـ فيما أوْحى اللّهُ تعالى إلى داوودَ عليه السلام ـ: يا داوود ، أبْلِغْ أهلَ أرْضي أنّي حَبيبُ مَن أحَبَّني ، و جَلِيسُ مَن جالَسَني ، و مُؤْنِسٌ لِمَن أنِسَ بذِكْري، و صاحِبٌ لِمَن صاحَبَني ، و مُخْتارٌ لِمَنِ اخْتارَني ، و مُطيعٌ لِمَن أطاعَني . ما أحَبَّني أحدٌ أعلَمُ ذلكَ يَقينا مِن قَلبِهِ إلاّ قَبِلْتُهُ لنَفْسي ، و أحْبَبْتُه حُبّا لا يَتَقدّمُهُ أحدٌ مِن خَلْقي . مَن طَلَبني بالحقِّ وَجَدني، و مَن طَلبَ غَيري لَم يَجِدْني . فارْفُضوا ـ يا أهلَ الأرضِ ـ ما أنتُم علَيهِ مِن غُرورِها، و هَلِمّوا إلى كَرامَتي و مُصاحَبَتي و مُجالَسَتي و مُؤانَسَتي ، وَ أْنَسوا بِي اُؤانِسْكُم ، و اُسارِعْ إلى مَحَبّتِكُم . ۱

675

آثارُ مَحَبَّةِ اللّهِ عَبدَهُ

الكتاب:

قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» . ۲

674

خدا، دوستِ كسى است كه دوستش بدارد

۳۲۹۴.مسكّن الفؤادـ در بيان آنچه خداوند متعال به داوود عليه السلام وحى كرد ـاى داوود! به بندگان زمينى من بگو: من دوست كسى هستم كه دوستم بدارد و همنشين كسى هستم كه با من همنشينى كند و همدم كسى هستم كه با ياد و نام من انس گيرد و همراه كسى هستم كه با من همراه شود، كسى را بر مى گزينم كه مرا برگزيند و فرمانبر كسى هستم كه گوش به فرمان من باشد. كسى نيست كه مرا قلبا دوست بدارد و من بدان يقين داشته باشم مگر آن كه او را براى خود بپذيرم، و چنان دوستش بدارم كه هيچ يك از بندگانم بر او پيشى نگيرد. هر كس مرا براستى بجويد، بيابد و هر كس جز مرا بجويد، مرا نيابد. پس اى زمينيان! رها كنيد آن چه بر آنيد از فريب هاى دنيا و به كرامت و مصاحبت و همنشينى و همدمى با من بشتابيد و به من خو گيريد، تا به شما خو گيرم و به دوست داشتن شما بشتابم.

675

آثار محبت خدا نسبت به بنده خود

قرآن :

«بگو: اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدايتان دوست بدارد و گناهانتان را ببخشايد كه خداوند بخشنده و مهربان است».

1.مسكّن الفؤاد : ۲۷ .

2.آل عمران : ۳۱ .


ميزان الحكمه ج 2
436

۳۲۹۳.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :بكى شعيبٌ عليه السلام مِن حُبِّ اللّهِ عزّ و جلّ حتّى عَمِيَ ، فردَّ اللّهُ عزّ و جلّ علَيهِ بَصرَهُ ، ثُمَّ بكى حتّى عَمِيَ فردَّ اللّهُ علَيهِ بَصرَهُ ، ثُمَّ بكى حتّى عَمِيَ فَردَّ اللّهُ علَيهِ بَصرَهُ ، فلَمّا كانتِ الرّابعَةُ أوْحى اللّهُ إلَيهِ : يا شُعيبُ ، إلى مَتى يكونُ هذا أبدا مِنكَ ؟! إنْ يَكُنْ هذا خَوفا مِن النّارِ فَقَد أجَرْتُكَ ، و إنْ يَكُنْ شَوْقا إلى الجَنّةِ فَقد أبَحْتُكَ . قالَ : إلهي و سَيّدي ، أنتَ تَعلَمُ أنّي ما بَكَيتُ خَوفا مِن نارِكَ و لا شَوْقا إلى جَنَّتِكَ ، و لكنْ عُقِدَ حُبُّكَ على قَلبي فلَستُ أصْبِرُ أو أراكَ . فأوحى اللّهُ جلّ جلالُهُ إلَيهِ : أمّا إذا كانَ هذا هكذا فمِن أجْلِ هذا ساُخْدِمُكَ كَليمي مُوسى بنَ عِمْرانَ . ۱

(انظر) عنوان 435 «المقرّبون» .
العبادة : باب 2457 .
الهمّة : باب 3965 .

۳۲۹۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :شعيب عليه السلام از عشق خداوند عزّ و جلّ چندان گريست كه نابينا شد، اما خداوند بينايى او را برگرداند. او باز گريست، چندان كه باز بينايى اش را از دست داد. دو مرتبه خداوند بينايى اش را به او بازگرداند. شعيب باز هم آنقدر گريست كه چشمانش كور شد و بار ديگر خدا بينايش كرد. مرتبه چهارم، خداوند به او وحى فرمود: اى شعيب! تا كى به اين وضع ادامه خواهى داد؟ اگر از بيم آتش مى گريى تو را امان دادم و اگر به شوق بهشت است آن را ارزانيت داشتم. شعيب عرض كرد: معبودا! و سرورا! تو مى دانى كه گريه من نه از بيم دوزخ توست و نه به شوق بهشتت، بلكه دلم بسته عشق و محبّت تو گشته است، پس، صبورى نتوانم كرد، تا آن كه تو را ببينم. خداوند، جلّ جلاله، به او وحى فرمود: حال كه اينچنين است، پس بدين سبب همسخن خودم موسى بن عمران را خدمتگزار تو خواهم كرد.

1.علل الشرائع : ۵۷/۱ .

  • نام منبع :
    ميزان الحكمه ج 2
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
تعداد بازدید : 16419
صفحه از 604
پرینت  ارسال به