742
لِكُلِّ شَيءٍ حَدٌّ
الكتاب :
(وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ) . ۱
الحديث :
۳۵۶۴.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :ما مِن شَيءٍ يُقَرّبُكُم مِن الجَنّةِ و يُباعِدُكـُم مِن النّارِ إلاّ و قَـد نَهَيْتُكُم عَنـهُ و أمَرْتُكُم بـهِ . ۲
۳۵۶۵.الإمامُ الباقرُ عليه السلام :إنّ اللّهَ تباركَ و تعالى ......... جَعلَ لكُلِّ شيءٍ حَدّا ، و جَعلَ علَيهِ دَليلاً يَدُلُّ علَيهِ ، و جَعلَ على مَن تَعدّى ذلك الحَدَّ حَدّا . ۳
۳۵۶۶.المحاسن عن أبي لبيد البحراني عن الإمام الباقر عليه السلام :أنَّهُ أتاهُ رجُلٌ بمَكّةَ فقالَ لَهُ : يا محمّدَ بنَ عليٍّ ، أنتَ الّذي تَزعُمُ أنَّهُ لَيس شَيءٌ إلاّ و لَهُ حَدٌّ ؟ فقالَ أبو جعفرٍ عليه السلام : نَعَم ، أنا أقولُ : إنَّهُ لَيس شَيءٌ مِمّا خَلقَ اللّهُ صَغيرا و كَبيرا إلاّ و قَد جَعلَ اللّهُ لَه حَدّا ، إذا جُوِّزَ بهِ ذلكَ الحَدُّ فقد تُعُدِّيَ حَدُّ اللّهِ فيهِ .
قالَ : فما حَدُّ مائدَتِكَ هذهِ ؟ قالَ : تَذْكُرُ اسمَ اللّهِ حينَ تُوضَعُ ، و تَحْمَدُ اللّهَ حينَ تُرْفَعُ ، و تَقُمُّ ما تَحْتَها . قالَ : فما حَدُّ كُوزِكَ هذا ؟ قالَ : لا تَشْرَبُ مِن مَوضِعِ اُذُنِهِ ، و لا مِن مَوضِعِ كَسْرِهِ . ۴
742
هر چيزى حدّ و مرزى دارد
قرآن :
«هيچ جنبنده اى در روى زمين نيست و هيچ پرنده اى با بالهاى خود در هوا نمى پرد، مگر آن كه امتهايى چون شما هستند . ما در كتاب هيچ چيز را فروگذار نكرده ايم . و سپس همه نزد پروردگارشان گرد آورده مى شوند» .
حديث :
۳۵۶۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ چيز نيست كه شما را به بهشت نزديك گرداند و از آتش دور كند، مگر اين كه من درباره آن امر و نهى كرده ام .
۳۵۶۵.امام باقر عليه السلام :خداوند تبارك و تعالى ......... براى هر چيزى حدّ و مرزى قرار داده و براى نشان دادن آن مرز ، نشانه اى گذاشته است و براى كسى كه از آن مرز فراتر رود، حدّ [مجازات] معيّن كرده است.
۳۵۶۶.المحاسنـ به نقل از ابو لبيد بحرانى از امام باقر عليه السلام ـ: مردى در مكه خدمت امام باقر عليه السلام رسيد و عرض كرد : اى محمّد بن على ! شما مى گويى هيچ چيز نيست مگر آن كه حدّى دارد ؟ امام باقر عليه السلام فرمود : آرى، من مى گويم : هرچه خدا آفريده است، از كوچك و بزرگ ، برايش حدّى قرار داده است، كه اگر از آن حدّ تجاوز شود از حدّى و مرزى كه خدا برايش نهاده تجاوز شده است.
عرض كرد : مثلاً حدّ همين سفره شما چيست؟ فرمود: حدّش اين است كه وقتى آن را مى گسترانى، نام خدا را برى و چون آن را جمع مى كنى، خدا را سپاس گويى و زيرش را بروبى. عرض كرد: حدّ اين ابريق شما چيست؟ فرمود: حدّش اين است كه از گوشه آن و يا از جاى شكستگى اش آب نخورى.