شرح احادیث اخلاقی امام علی (ع)

فتنه

حضرت على عليه السلام مى‌فرمايند:

«ما كُلُّ مَفْتُونٍ يُعاتَبُ‌

نهج البلاغه، حكمت ۱۵

؛ هر شخص گرفتارى را نمى‌توان سرزنش كرد (چه بسا بى‌تقصير باشد)».[۱]

شرح:

براى فهميدن معناى كلام امام عليه السلام بايد معناى فتنه و عتاب را بدانيم.

كلمه فتنه موارد استعمالش متعدد است يك معنايش وارد شدن در بلا و حوادث گوناگون است. معناى ديگرش امتحان و آزمايش است. «إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلدُكُمْ فِتْنَةٌ»؛ اموال و فرزندانتان فقط وسيله آزمايش شما هستند».[۲]

بين اين دو معنا يك رابطه نزديكى وجود دارد چون حوادث و بلاها و مصائب در بسيارى از موارد وسيله آزمايش و امتحان است.

معناى سومى هم براى فتنه ذكر شده كه فريب‌خورده است و مى‌شود با دو معناى قبل ارتباط داد كه گاهى بلاها و حوادث باعث فريب انسان مى‌شود، لذا مى‌شود براى فتنه يك مشترك معنوى ذكر كرد.

عتاب به معناى سرزنش كردن است.

براى جمله امام عليه السلام دو احتمال و معنا ذكر شده است:

  1. اين معنا را ابن أبى الحديد در شرح خود بر نهج البلاغه بيان مى‌كند: يعنى اگر كسى يك حادثه‌اى براى او اتّفاق افتاد خيلى به آن اهميّت ندهد و اعتنا نكند.

شأن نزول هم براى اين جمله امام عليه السلام ذكر شده كه به هنگام حركت امام عليه السلام براى سركوب شورشيان بصره، سعد بن وقّاص، و محمد بن مسلمه، و اسامة بن زيد و عبداللَّه بن عمر آماده حركت نشدند، امام از آنها پرسيد چرا آماده جهاد نمى‌شويد؟ گفتند از اينكه مسلمانى را بكشيم ناراحتيم. امام فرمود: بر بيعت من وفاداريد؟ گفتند: آرى، امام فرمود: به خانه‌هايتان برويد. آن‌گاه حضرت حكمت ۱۵ را زمزمه كرد چون بعضى آمدند به حضرت گفتند: فلانى نيامده، حضرت اين جمله را فرمود يعنى رهايشان كنيد و اهميّت ندهيد.

  1. معناى دوّمى كه براى اين حديث ذكر شده اين است كه: هر كس دچار بلا و مشكلى شده را نبايد سرزنش كرد و هر منحرف را نمى‌توان سرزنش كرد، بلكه در خيلى از موارد بايد هدايتش كرد، چون غير از معصوم عليه السلام همه جائزالخطا هستند و نبايد يك لغزش را به رخ او كشيد و آبرويش را برد. چرا كه مؤمن احترامش از كعبه بيشتر است:«الْمؤمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَةِ».[۳]

در حديثى آمده كه كسى كه مؤمنى را ملامت كند نمى‌ميرد مگر اينكه خودش دچار همان بلا شود.

اميدواريم خداوند ما را از لغزش‌ها حفظ فرمايد.


[۱]( ۱). نهج البلاغه، حكمت ۱۵

[۲]( ۲). سوره تغابن، آيه ۱۵

[۳]( ۱). خصال، ج ۱، ص ۲۷