شرح احادیث اخلاقی امام علی (ع)

قدرت مسلمانان و عدم تشبه به كفّار

ازامام عليه السلامدرباره اين گفتار پيامبر صلى الله عليه و آله سؤال شد كه حضرت فرمودند:

«غَيّرُوا الشَّيْبَ، وَلا تَشَّبَهُوا بِالْيَهُودِ فَقالَ عليه السلام: إنَّما قالَ صلى الله عليه و آله ذلِكَ والدّينُ قُلٌّ، فَأَمَّا الآنَ وَقَدِ اتَّسَعَ نِطاقُهُ، وَضَرَبَ بِجِرانِهِ، فَامْرُؤٌ وَمَا اخْتارَ

نهج‌البلاغه، حكمت ۱۷

؛ موهاى سفيد را تغيير دهيد (رنگ كنيد) و خود را شبيه يهود نكنيد. امام عليه السلام فرمود: اين سخن را پيامبر صلى الله عليه و آله زمانى فرمود كه پيروان اسلام اندك بودند، امّا امروز كه اسلام گسترش يافته، و نظام اسلامى استوار شده، هر كسى هر چه را دوست دارد انجام دهد».[۱]

شرح:

راوى از يك طرف اين روايت را از رسول خدا شنيده از طرف ديگر مى‌بيند كه امام عليه السلام موهايش را تغيير نداده، لذا اين سؤال برايش مطرح شد و امام هم جواب دادند.

از اين روايت سه نكته استفاده مى‌شود:

  1. مسلمانان علاوه بر اينكه از نظر معنوى قوى هستند، بايد تظاهر به قدرت كنند. چرا كه اگر مسلمانان اندك باشند، دشمن احساس قدرت مى‌كند و براى مسلمانان خطرناك است و اين حديث شاهد است بر اينكه مسلمانانى كه به‌

ظاهر پيرند و موى آنها سفيد است با خضاب كردن، خود را جوان نشان بدهند تا دشمن احساس رعب و وحشت بكند.

نمونه اين قدرت‌نمايى در تاريخ فراوان است كه يك مورد را ذكر مى‌كنيم:

«عمرةُ القضاء» كه هم عبادت بود و هم نمايش قدرت؛ اين همان عمره‌اى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله سال بعد از حديبيه يعنى در ذى‌القعده سال هفتم هجرت به اتّفاق يارانش انجام داد، و نامگذارى آن به اين نام به خاطر آن است كه در حقيقت قضاى سال قبل محسوب مى‌شد. طبق يكى از مواد قرارداد حديبيه، برنامه اين بود كه مسلمانان در سال آينده مراسم عمره و زيارت خانه خدا را آزادانه انجام دهند، ولى بيش از سه روز در مكّه توقّف نكنند، و در اين مدّت سران قريش و مشركان سرشناس مكّه از شهر خارج شوند، در بعضى از تواريخ آمده كه پيامبر صلى الله عليه و آله با يارانش محرم شدند، و با شترهاى قربانى حركت كردند، و تا نزديكى «ظهران» رسيدند، در اين هنگام پيامبر اكرم يكى از يارانش را به نام «محمد بن مسلمه» با مقدار قابل ملاحظه‌اى اسب‌هاى سوارى، و اسلحه پيشاپيش خود فرستاد، هنگامى كه مشركان اين برنامه را ملاحظه كردند به شدت ترسيدند، و گمان كردند كه حضرت مى‌خواهد با آنها نبرد كند و قرارداد ده ساله خود را نقض كند، اين خبر را به اهل مكّه دادند، اما هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله نزديك مكّه رسيد، دستور داد تيرها و نيزه‌ها و سلاح‌هاى ديگر را به سرزمينى به نام «ياجج» منتقل سازند، و خود و يارانش تنها با شمشير آن هم غلاف كرده، وارد مكّه شوند. اهل مكّه هنگامى كه اين عمل را ديدند خوشحال شدند كه به وعده وفا شده (گويا اقدام پيامبر صلى الله عليه و آله هشدارى بود براى مشركان كه اگر بخواهند نقض عهد كنند آنها قدرت مقابله با آن را دارند).

رؤساى مكّه از مكّه خارج شدند تا اين منظره را كه براى آنها دلخراش بود نبينند، ولى بقيه اهل مكّه از مردان و زنان و كودكان در مسير راه، و در پشت بام‌ها،

و در اطراف خانه خدا جمع شده بودند تا مسلمانان و مراسم عمره آنها را ببينند.

پيامبر صلى الله عليه و آله با ابهّت خاص وارد مكّه شد، و شتران قربانى فراوانى همراه داشت، با نهايت محبّت و ادب با اهل مكّه رفتار كرد و دستور داد مسلمانان به هنگام طواف با سرعت حركت كنند و احرام را كمى كنار بزنند، تا شانه‌هاى نيرومند و ستبر آنها آشكار گردد، و اين صحنه در روح و فكر مردم مكّه به عنوان دليل زنده‌اى از قدرت و قوّت و رشادت مسلمانان اثر گذارد.

اين عمره هم عبادت بود و هم نمايش قدرت و بذر فتح مكّه كه در سال بعد رخ داد در همان ايّام پاشيده شد و زمينه را براى تسليم مكّيان در برابر اسلام فراهم ساخت.[۲]

اين دويدن و نشان دادن شانه‌ها معنايش قدرت‌نمايى است. و اين راهپيمايى‌ها و نمازجمعه‌ها از همين مقوله است.

  1. نكته دوم اينكه قوانين و دستورات اسلام بعضى مقطعى است و بعضى دائمى امّا اصل در احكام اين است كه ابدى باشد و مقطعى بودن آن دليل مى‌خواهد. يك نمونه مقطعى بودن دستورات، همين حديث مورد بحث است.
  2. نكته سوم مسأله عدم تشبّه به كفّار است؛ روايات داريم كه خود را شبيه به دشمن نكنيد، بعضى مطلق است و بعضى مصداق مشخص مى‌كند كه غذاى آنها را نخوريد و لباسى كه آنها مى‌پوشند نپوشيد؛ يعنى يك مسلمان بايد سعى كند كه در همه چيز استقلال داشته باشد و الا اگر در بعضى موارد وابسته باشد اين باعث مى‌شود كه با آمدن كفّار در جامعه اسلامى، فرهنگ آنها هم وارد جامعه شود و جامعه اسلامى را از داخل تهى كند.

[۱]( ۱). نهج‌البلاغه، حكمت ۱۷

[۲]( ۱). تفسير نمونه، ج ۲۲، ذيل آيه ۲۷ سوره فتح