11
چشم تماشا، ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر

امامان عليهم السلام ياد مى شود، رنگ چهره منافقان و كافران دگرگون شود و اگر اندرزى نيكو يا حكمتى رسا و يا عبارتى برجسته و خطبه اى نمايان و نوشته اى شيوا برايشان روايت كنى، خشم گيرند و مى گويند: «من و امثال من چنين خبرى نشنيده ايم» و من مى گويم : «اگر به ديده انصاف بنگرى و از زورگويى و مخالفت كناره بگيرى، خواهى دانست كه آنچه شنيده اى نمى از يمى و كمى از فراوان است». ۱
حلوانى، سياست هاى كهنه بنى اميه را زمينه ساز جريان هاى عصر خويش مى داند. او به سياست عبدالملك بن مروان اشاره مى كند كه همچون سلف بدكار خويش معاويه و به عنوان يكى از دو خليفه اصلى در دولت نود ساله بنى اميه، تمام تلاش خويش را در خاموش كردن نور علوى به كار برد و شواهدى نيز ارائه مى دهد همچون شيوه تحديث و نام بردن به كنايه حسن بصرى از امام على عليه السلام كه چون قصد حديث گفتن از اميرالمؤمنين على عليه السلام داشت، از بيم بنى اميّه مى گفت: قال أبو زينب. ۲
حلوانى استمرار اين جريان را موجب نسبت دادن فضايل و مناقب و حتى سخنان شيوا و بليغ اهل بيت عليهم السلام به رقيبان و دشمنان ايشان دانسته و سخنان ادبى ابن مقفع زنديق و جاحظ عثمانى و تابعان و همراهان و موافقان و همگنان اينان را زمينه آن خوانده است تا كلمات گهربار على عليه السلام و فرزندان بزرگوارش را به چنين اشخاصى نسبت دهند و شايد كه برخى از آنان هم در اقتباس آشكار و پنهان از سخنان امير بيان على عليه السلام متّهم باشند. ۳ او به صراحت اعلام مى دارد كه قصد كلى، اطفاى نور الهى و انهدام آثار اهل بيت عليهم السلام است، اگرچه خدا از خاموش شدن نور خود ابا دارد. حلوانى سپس عبارت سيد رضى(ره) را در تأييد گفته خود نقل مى كند كه اين دشمنان را به دو

1.ر. ك : ص ۱۷ مقدّمه مؤلّف.

2.همان.

3.نك : صفحه پايانى كتاب آنجا كه مى گويد: و هر كس كتاب هاى ريحانى و رساله هاى او را تورّق كند مى داند كه همه آنها از خطبه ها و رساله ها و اندرزها و حكمت و آداب امامان عليهم السلام است.


چشم تماشا، ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر
10

از محدّثان قرن پنجم هجرى دانست. زيرا همان گونه كه گذشت شاگردان شيخ مفيد(م 413) ۱ مانند سيد مرتضى (م 436) ۲ و شيخ ابوالقاسم على بن محمّد، فرزند شيخ مفيد و ابو يعلى جعفرى(م 463) ۳ ، داماد و جانشين شيخ مفيد كه همه از بزرگان اوايل قرن پنجم و از استادان حلوانى هستند و با توجه به تاريخ ذكرشده شاگردى او نزد برخى از ايشان و نيز تاريخ استفاده او از علامه بندنيجينى ۴ در سال 425، ترديدى باقى نمى ماند كه او از ستاره هاى تابناك عصر زرين و درخشان علم در دهه هاى ميانى قرن پنجم بوده است.

انگيزه تأليف

حلوانى در عصر طلايى فرهنگ و ادب مى زيسته و سخن نخست مجامع فرهنگى آن روزگار، فصاحت و بلاغت و روانى بوده است. او مانند سلف صالح خويش، سيد رضى پا به ميدانى نهاد كه قهرمانى اش از آنِ سخنوران بود و در عرصه اى به طرح انديشه هاى علوى و جعفرى و معارف اهل بيت عليهم السلام پرداخت كه شعر و نثر و مقامات نويسى، مهم ترين نشانه فضل بود. در عصر او متعلّمان، كتاب هاى جاحظ و ابن عبيده ريحانى و سخنان عتّابى ۵ و اشعار ابان لاحقى را فرا مى گرفتند و در اين ميان اراده غالب حاكمان بر حذف و مهجور نهادن سخنان فصيح و نغز امامان معصوم شيعه عليهم السلام بود و اين، زمينه را به نفع اديبان و به زيان شيعيان آماده مى ساخت. او خود فضاى معاصر خويش را چنين ترسيم مى كند: هرگاه از اميرمؤمنان عليه السلام و ديگر

1.رجال النجاشى : رقم ۱۰۶۷.

2.رجال النجاشى : رقم ۷۰۸.

3.رجال النجاشى : رقم ۱۰۷۰ و معجم رجال الحديث ج ۱۵ ص ۲۱۱ رقم۱۰۴۷۳.

4.بندنيجين از توابع بغداد و در ناحيه كوهستانى آن در سمت نهروان قرار داشته است و تنى چند به آن جا موصوفند. به گمان اين جانب، او ابو الحسن على بن المظفر بن بدر، از مشايخ خطيب بغدادى و شاگرد ابو احمد حسن بن عبد اللّه بن سعيد عسكرى، مؤلف «الزواجر والمواعظ»، از مشايخ صدوق است، ر. ك : تاريخ بغداد : ج ۱۰، ص ۱۴۶، رقم ۵۲۹۵ و الذريعة : ج ۱۲، ص ۶۰، رقم ۴۷۳.

5.ابو عمرو، كلثوم بن عمرو عتابى، شاعر و سخنورى زبردست بود كه نوشته هايى زيبا داشت. او به برمكيان پيوست و آنان او را به هارون الرشيد معرفى كردند و نزد وى جايگاه بلندى يافت.

  • نام منبع :
    چشم تماشا، ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر
    سایر پدیدآورندگان :
    مسعودي،عبدالهادي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 204431
صفحه از 252
پرینت  ارسال به