از محدّثان قرن پنجم هجرى دانست. زيرا همان گونه كه گذشت شاگردان شيخ مفيد(م 413) ۱ مانند سيد مرتضى (م 436) ۲ و شيخ ابوالقاسم على بن محمّد، فرزند شيخ مفيد و ابو يعلى جعفرى(م 463) ۳ ، داماد و جانشين شيخ مفيد كه همه از بزرگان اوايل قرن پنجم و از استادان حلوانى هستند و با توجه به تاريخ ذكرشده شاگردى او نزد برخى از ايشان و نيز تاريخ استفاده او از علامه بندنيجينى ۴ در سال 425، ترديدى باقى نمى ماند كه او از ستاره هاى تابناك عصر زرين و درخشان علم در دهه هاى ميانى قرن پنجم بوده است.
انگيزه تأليف
حلوانى در عصر طلايى فرهنگ و ادب مى زيسته و سخن نخست مجامع فرهنگى آن روزگار، فصاحت و بلاغت و روانى بوده است. او مانند سلف صالح خويش، سيد رضى پا به ميدانى نهاد كه قهرمانى اش از آنِ سخنوران بود و در عرصه اى به طرح انديشه هاى علوى و جعفرى و معارف اهل بيت عليهم السلام پرداخت كه شعر و نثر و مقامات نويسى، مهم ترين نشانه فضل بود. در عصر او متعلّمان، كتاب هاى جاحظ و ابن عبيده ريحانى و سخنان عتّابى ۵ و اشعار ابان لاحقى را فرا مى گرفتند و در اين ميان اراده غالب حاكمان بر حذف و مهجور نهادن سخنان فصيح و نغز امامان معصوم شيعه عليهم السلام بود و اين، زمينه را به نفع اديبان و به زيان شيعيان آماده مى ساخت. او خود فضاى معاصر خويش را چنين ترسيم مى كند: هرگاه از اميرمؤمنان عليه السلام و ديگر
1.رجال النجاشى : رقم ۱۰۶۷.
2.رجال النجاشى : رقم ۷۰۸.
3.رجال النجاشى : رقم ۱۰۷۰ و معجم رجال الحديث ج ۱۵ ص ۲۱۱ رقم۱۰۴۷۳.
4.بندنيجين از توابع بغداد و در ناحيه كوهستانى آن در سمت نهروان قرار داشته است و تنى چند به آن جا موصوفند. به گمان اين جانب، او ابو الحسن على بن المظفر بن بدر، از مشايخ خطيب بغدادى و شاگرد ابو احمد حسن بن عبد اللّه بن سعيد عسكرى، مؤلف «الزواجر والمواعظ»، از مشايخ صدوق است، ر. ك : تاريخ بغداد : ج ۱۰، ص ۱۴۶، رقم ۵۲۹۵ و الذريعة : ج ۱۲، ص ۶۰، رقم ۴۷۳.
5.ابو عمرو، كلثوم بن عمرو عتابى، شاعر و سخنورى زبردست بود كه نوشته هايى زيبا داشت. او به برمكيان پيوست و آنان او را به هارون الرشيد معرفى كردند و نزد وى جايگاه بلندى يافت.