105
چشم تماشا، ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر

۱۸۶.و باز در وصف دنيا كه در باره اش سؤال شده بود ـ : دنيا براى آن كس كه به راستى دريابدش سراى راستى و براى كسى كه آن را بفهمد ، خانه عافيت و براى كسى كه از آن توشه (آخرت) برگيرد منزل توانگرى (و بى نيازى) و براى آن كس كه از آن پند گيرد، جايگاه پند است. سجده گاه پيامبران خدا و نمازگاه فرشتگان و فرودگاه وحى او و بازارچه دوستداران خداست ، كه در آن رحمتش را كسب كنند و بهشت را به سود برند. پس كيست كه دنيا را نكوهش مى كند؟ با آنكه (دنيا) دورى خويش را اعلام كرد و جدايى خويش را ندا و فرزندانش را از فناى خود خبر داد، با بلاى خود بلاى (آخرت) را نمايش داد و با شادمانى خود به سوى كسب شادمانى (آخرت) برانگيخت، با عافيت آسوده گذاشت و ناگهان فاجعه ساخت تا برانگيزد و بيم دهد و بترساند و هشدار دهد، پس مردمى آن را در صبح ندامت نكوهيدند و برخى ديگر آن را ستودند. دنيا به ايشان تذكر داد و آنان متذكر شدند و با آنان سخن گفت و آنان درست گفتند و پندشان داد و آنان هم پذيرفتند. پس اى نكوهشگر دنيا كه هم بدان فريفته اى! با چه چيز دنيا را نكوهش مى كنى؟! تو مجرمى يا او؟ كى تو را به خود شيفته و يا فريفته است؟ با به خاك كردن پدران پوسيده استخوانت؟ يا با زير خاك نمودن مادرانت؟ چه بسيار بيمارانى كه به كف خود دوا دادى و با دست خود پرستارى كردى و برايشان نسخه دارو گرفتى و پزشكان را بر سرشان خواندى ولى به مقصود خود نرسيدى و نيازت برنيامد (و شفا نيافتند). دنيا خود را بدان برايت نمايش داد و با فرو افتادنشان، افتادنت را نشان داد.

۱۸۷.دنياگذرگاهى به سوى اقامتگاه است و مردم در آن دو دسته اند: كسى كه خود را فروخت و جانش را برده كرد و كسى كه خود را خريد و آزادش ساخت.


چشم تماشا، ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر
104

۱۸۶.وقالَ عليه السلام أيضا في صِفةِ الدُّنيا ـ وقد سُئل عَنها ـ : إنّ الدُّنيا دارُ صِدقٍ لِمَن صَدَقَها ، ودارُ عافِيةٍ لِمن فَهِمَ عَنها ، ودارُ غِنىً لِمن تَزَّود مِنها، ودارُ موعِظةٍ لِمَنِ اتَّعظَ بها ، مسجِدُ أحِبّاء اللّهِ ، ومُصَلَّى مَلائكة اللّهِ ، ومَهبِطُ وَحيِ اللّهِ ، ومَتجَرُ أولِياءِ اللّهِ، اكتَسَبوا فيها الرحمةَ ، ورَبِحوا فيها الجَنَّةَ ؛ فَمن ذا يَذمُّها وقَد آذَنَت بِبَينِها ۱ ، ونادَت بِفِراقِها ، ونَعَت نَفسَها وأهلَها ، فَمثَّلَت بِبَلائها البَلاءَ، وشَوّقَتهُم بِسُرورِها إلى السُّرور ، راحَت بِعافِيةٍ ، وابتَكَرَت بِفَجعةٍ تَرغيبا وترهيبا وتخويفا وتحذيرا ، فَذَمَّها رِجالٌ غَداةَ النَّدامةِ ، وحَمِدَها آخَرون ، ذَكَّرَتهُمُ الدُّنيا فَذَكَروا، وحَدَّثَتهم فَصَدَقوا ، ووَعَظَتهُم فاتَّعظوا.
فَيا أيُّها الذامُّ للدُّنيا ، المُغتَرُّ بِغُرورِها بِمَ تَذُمُّها؟ أَأنتَ المُجرِمُ عَلَيها أم هِيَ المُجرِمةُ عَلَيكَ؟ مَتى استهوَتكَ أم مَتى غَرَّتكَ؟ أبِمَصارِعِ آبائكَ مِنَ البِلى أم بِمضاجِع أُمّهاتِكَ تَحتَ الثَّرى؟ كَم عَلَّلتَ بِكَفَّيك ، وكَم مَرَّضتَ بِيَدَيكَ؟ تَبغي لَهُما الشِّفاءَ ، وتَستوصِفُ لَهُمُ الأطِبّاءَ ، لَم يَنفَع أحدَهم إشفاقُك ، ولم تُسْعَفْ فيهِم بِطَلِبَتِكَ ، قَد مَثَّلَت لك بِهِمُ الدُّنيا نَفسَك ، وبِمصرَعِهِم مَصرَعَك. ۲

۱۸۷.الدُّنيا دارُ مَمَرٍّ إلى دارِ مَقَرٍّ ، والناسُ فيها رَجُلانِ : رَجُلٌ باعَ نَفسَهُ فأوبَقَها ، ورَجُلٌ ابتاعَ نَفسَه فأعتَقَها. ۳

1.. البَينُ : البُعد والفراق (النهاية : ج ۱ ص ۱۷۲).

2.. نهج البلاغة : الحكمة ۱۳۱، خصائص الأئمّة عليهم السلام : ص ۱۰۲، الإرشاد : ج ۱ ص ۲۹۶، تحف العقول : ص ۱۸۷، الأمالي للطوسي : ص ۵۹۴ ح ۱۲۳۱ والثلاثة الأخيرة نحوه.

3.. خصائص الأئمّة عليهم السلام : ص ۱۰۳، نهج البلاغة : الحكمة ۱۳۳، نثر الدرّ : ج ۱ ص ۲۹۵ فيه «فأوثقها» بدل «فاوبقها» وفيهما «لا» بدل «إلى» ؛ دستور معالم الحكم : ص ۳۶.

  • نام منبع :
    چشم تماشا، ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر
    سایر پدیدآورندگان :
    مسعودي،عبدالهادي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 199066
صفحه از 252
پرینت  ارسال به