۲۳۴.و نيز خطبه خواند و فرمود: اى مردم، در مكارم اخلاقى، رقابت كنيد و به سوى غنيمت ها، شتاب ورزيد و نيكى را حبس نكنيد و در آن كندى نورزيد و با برآوردن حاجت، ستايش [ديگران ]را به دست آوريد و تأخير مكنيد كه نكوهش مى شويد و هر گاه يكى از شما بر ديگرى احسانى كرده است و مى بيند كه او سپاس نمى گزارد (بداند) كه خدا خود جبران مى كند كه او عطايش فراوان تر و پاداشش بزرگتر است. و بدانيد كه حاجتهاى مردم به شما، از نعمت هاى خدا بر شماست ، پس از نعمت ها ملول نشويد كه به نقمت و بدبختى تبديل مى گردند و بدانيد كه نيكى كردن، ستايش (ديگران) را مى آورد و يا پاداش بر جاى مى نهد؛ و اگر نيكى برايتان مجسّم مى شد، آن را مردى نيكو و زيبا مى ديديد به وجد آورنده بينندگان و برترى يابنده بر همگان؛ و اگر خسّت برايتان مجسّم مى شد ، او را زشت و نفرت انگيز مى ديديد دلها از او رميده و ديده ها خوابيده.
اى مردم، هر كه بخشيد، سرورى يافت و هر كه بخل ورزيد، پست شد و بخشنده ترين مردم كسى است كه به آن كه از او اميدى نمى برد، عطا كند و با گذشت ترين مردم كسى است كه هنگام قدرتش، گذشت كند و برترين مردم در برقرارى پيوند ، كسى است كه با شخصى كه از او گسسته بپيوندد و ريشه ها در رستنگاه خود مى مانند و شاخه ها برمى كشند.
هر كس (در همين دنيا) خيرى به برادرش رساند، چون فرداى [قيامت ]بر او درآيد ، آن را مى يابد و هر كس كه از احسان خود به برادرش [خشنودى ]خداى تبارك و تعالى را بخواهد، خداوند به هنگام نيازش، پاداش او را مى دهد و بيشتر از آن كه بخشيده، بلاهاى دنيوى را از او دور مى كند و هر كس اندوه مؤمنى را بزدايد خداوند اندوه دنيا و آخرت را از او بزوايد و هر كس نيكى كند، خداوند به او نيكى كند و خداوند نيكوكاران را دوست مى دارد.
۲۳۵.و گفته شده است: چون معاويه، حُجر بن عدى و يارانش را كشت در همان سال، [امام ]حسين عليه السلام را ديد و گفت: اى ابا عبداللّه ، آيااز آنچه با حجر و يارانش كه از پيروان پدرت بودند، كرده ام، خبر دارى؟
فرمود: نه. گفت: ما آنان را كشتيم و كفن كرديم و بر آنان نماز خوانديم.
امام حسين عليه السلام خنديد و گفت: آنان روز قيامت بر تو احتجاج مى كنند. اى معاويه، بدان كه به خدا سوگند اگر ما چنين كارى را با پيروان تو مى كرديم، نه آنان را كفن مى كرديم و نه بر آنان نماز مى خوانديم ۱ و به من خبر رسيده است كه به ابوالحسن عليه السلام دشنام مى دهى و بدان برخاسته و بر بنى هاشم عيب مى گيرى. به خدا قسم، زه بر كمان ديگرى بنهاده اى ۲ و به سوى هدف خود تير نينداخته اى و از مكانى نزديك دشمنى آغاز كرده اى و پيروى كسى را كرده اى كه ايمانش قدمتى ندارد و نفاقش تازگى و هر كه به تو نظر داد ، سود خود را در آن بسنج و يا آن را واگذار.