61
چشم تماشا، ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر

۱۱۹.و حضرت بر عضباء، ناقه اش، خطبه خواند و پس از حمد و ثناى خداى متعال فرمود : گويى حقّ در آن(=دنيا) بر غير ما واجب گشته و گويى مرگ بر غير ما نوشته شده و گويى مردگان، مسافرانى اند كه به زودى به سوى ما باز مى گردند ، پيكرهايشان را به خاك مى سپاريم و ميراثشان را مى خوريم، گويى ما پس از ايشان، جاويدان هستيم. هر اندرزگويى را از ياد برده و خود را از هر آسيبى ايمن پنداشته ايم.
هر كس خدا را بشناسد، بيمناك شود و هر كس بيمناك شود، خود را از دنيا كنار كشد.

۱۲۰.و پيامبر در خطبه اش ده سخن گفت :خدا را حمد و مدح كرد و گفت: اى مردم، برايتان نشانه هايى قرار داده شده است، پس به سوى نشانه هايتان برويد و برايتان خط پايانى ترسيم شده ، پس تا آنجا برويد، مؤمن ميان دو ترس است، ميان مهلتى كه سپرى شده و نمى داند خداوند با آن چه مى كند و مهلتى كه باقى مانده و نمى داند كه خداوند چه حكمى در آن رانده است. پس بنده بايد از خود و دنيايش براى آخرتش و از جوانى اش پيش از پيرى و از زندگيش پيش از مرگ، بهره گيرد. سوگند به آن كه جان محمّد به دست اوست، پس از مرگ جاى عذرخواهى نيست و پس از دنيا جز بهشت و دوزخ نيست.

۱۲۱.و از سخنان مختصر و مفيد حضرتش: مردم همه چون دندانه هاى شانه اند و انسان با برادرش فزونى مى گيرد و در مصاحبت كسى كه مانند آنچه براى خود مى بيند، براى تو نمى بيند ، خيرى براى تو نيست.


چشم تماشا، ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر
60

۱۱۹.وخطبَ صلى الله عليه و آله على ناقَتِهِ العَضباءِ، فحَمِدَ اللّهَ تعالى وأثنى عَلَيهِ ، ثُمّ قال: كَأنَّ الحَقَّ فيها عَلى غيرِنا وَجَبَ ، وكَأنَّ المَوتَ عَلى غيرِنا كُتِبَ ، وكَأنَّ [ الذي نرى ]مِنَ الأمواتِ سَفرٌ عَمّا قَليلٍ إلينا راجِعونَ ، نُبَوِّؤُهُم أجداثَهُم ، ونأكُلُ تراثَهم ۱ ، فَكَأنّا مُخَلَّدونَ بَعدَهُم ، قد نَسينا كُلَّ واعِظةٍ ، وأمِنّا كُلَّ جائحةٍ ۲ ، مَن عَرَفَ اللّهَ خافَ، وَمَن خافَ سَخَت نَفسُه عَنِ الدُّنيا. ۳

۱۲۰.وخَطَبَ صلى الله عليه و آله بِعَشرِ كَلِماتٍ ؛ حَمِدَ اللّهَ وأثنى عَلَيه ، وقالَ : أيّها الناسُ ! إنّ لَكُم مَعالِمَ فانتَهوا إلى مَعالِمِكُم ، وإنّ لَكُم نِهايةٌ فانتَهوا إلى نِهايَتِكُم ، إنّ المؤمِنَ بَينَ مخافَتَينِ : بَين أجلٍ قَد مَضى لا يدري ما اللّهُ صانعٌ بِه ، وبَينَ أجلٍ قَد بَقي لا يدري ما اللّهُ قاضٍ فيه ، فَليأخُذ العَبدَ مِن نَفسِهِ لِنَفسِهِ، ومِن دُنياه لآخِرَته ، ومِنَ الشَّبيبةِ قَبلَ الكِبَرِ، ومِنَ الحَياةِ قَبلَ المَوتِ والَّذي نَفسُ مُحمّدٍ بِيَدِهِ ، ما بَعدَ المَوتِ مِن مُستَعتَبٍ ، وما بَعدَ الدُّنيا إلّا الجَنّةُ والنارُ. ۴

۱۲۱.ومِن كلامِهِ الموجَزِ: الناسُ كُلُّهم سَواءٌ كأسنانِ المِشطِ ، والمَرءُ كَثيرٌ بِأخيهِ ، ولا خَيرَ لَكَ في صُحبَةِ مَن لا يَرى لَكَ مِثلَ الَّذي يَرى لِنَفسِهِ. ۵

1.. التُّراث : ما يخلّفه الرجل لورثته (النهاية : ج ۱ ص ۱۸۲).

2.. الجائحة : الآفة التي تُهلِكُ الثمار والأموال وتستأصلها، وكلّ مصيبة عظيمة وفتنة مُبيرة : جائحة (النهاية : ج ۱ ص ۳۰۰).

3.. نثر الدرّ : ج ۱ ص ۱۷۰ زاد فيه «الذين نشيّع» بعد «كان»، الكافي : ج ۸ ص ۱۶۸ ح ۱۹۰، خصائص الأئمّة عليهم السلام : ص ۹۹، تفسير القمي : ج ۲ ص ۷۰ كلاهما عن الإمام عليّ عليه السلام والثلاثة الأخيرة نحوه وليس فيها ذيله من «من عرف».

4.. نثر الدرّ : ج ۱ ص ۱۵۱، تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۸۹ وفيهما بزيادة «من دار» بعد «الدنيا»، الكافي : ج ۲ ص ۷۰ ح ۹، تحف العقول : ص ۲۷ كلاهما نحوه.

5.. نثر الدرّ : ج ۱ ص ۱۵۱، تحف العقول : ص ۳۶۸ عن الإمام الصادق عليه السلام ، تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۱۰۰ نحوه، من لا يحضره الفقيه : ج ۴ ص ۳۷۹ ح ۵۷۹۸ وفيه صدره.

  • نام منبع :
    چشم تماشا، ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر
    سایر پدیدآورندگان :
    مسعودي،عبدالهادي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 198366
صفحه از 252
پرینت  ارسال به