125
پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)

آنان قرار داشت خار و خاشاك مى‌ريختند۱ و ابو جهل همواره متعرّض پيامبر مى‌شد و با ناسزاگويى او را مى‌آزرد. ولى خداوند در كمين ستم‌پيشگان بود، زيرا به مجرد اين‌كه حمزه عموى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم از اين ماجرا اطلاع حاصل كرد، در برابر رهبران قريش، اهانت ابو جهل را پاسخ داد و درحالى‌كه اسلام خويش را آشكار نمود همه مخالفان را به مبارزه طلبيد و از آنها خواست كه اگر راست مى‌گويند با او درگير شوند، يا يك‌بار ديگر متعرّض رسول خدا شوند.۲

تن‌ندادن كفر به نداى عقل‌

قريش بر اين باور بود كه با زيركى خود قادر است پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم را از انجام رسالت خويش منصرف سازد، درصورتى‌كه كاملا مى‌دانست مردم دعوت مبارك آن حضرت را پذيرا شده‌اند. به‌همين‌دليل عتبة بن ربيعه در گردهمايى سران قريش پيشنهاد كرد خود، نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم برود و با او گفتگو كند تا وى را از ادامه دعوتش بازدارد. بدين‌ترتيب، وى نزد پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم رفت.

حضرت- به‌تنهايى- در مسجد نشسته بود. او با ستودن رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم و بيان مقام و جايگاه وى ميان قريش، پيشنهادهاى خود را به آن حضرت عرضه كرد و رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم به سخنان وى گوش مى‌داد.

عتبه گفت: اى پسر برادر! اگر هدف تو از اين دعوت، رسيدن به مال و دارايى است، ما از دارايى خود برايت اموال هنگفتى جمع‌آورى مى‌كنيم كه بيش از ما به دارايى دست يابى؛ و اگر خواهان ارج و احترام هستى، تو را پيشواى خود قرار مى‌دهيم به‌گونه‌اى كه بدون مشورت تو كارى انجام ندهيم و اگر در پى فرمانروايى هستى، تو را حاكم خويش مى‌سازيم و اگر حالتى كه بر

1.( ۱). سيره نبوى ۱/ ۳۸۰.

2.( ۲). سيره نبوى ۱/ ۳۱۳؛ تاريخ طبرى ۲/ ۴۱۶.


پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)
124

روشهاى متعددى مى‌كوشيد تا حركت پيامبر را به كنترل درآورد و پس از شكست و ناكامى در جهت فريب دادن رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم با پيشنهاد اعطاى پادشاهى و سلطنت و دارايى فراوان و ارج و احترام و قدرت، تصميم گرفت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم را از تماس با مردم و عرضه كردن دعوتش بر آنان، بازدارد، تا كسانى كه وارد مكّه مى‌شوند، آيات قرآن را نشنوند و افزون بر آن به ايجاد شك و ترديد در صحت دعوت آن حضرت پرداخت و مدعى شد حالتى كه بر پيامبر عارض مى‌شود نوعى بيمارى است كه در معالجه و مداواى آن بايد كوشيد. ولى پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم به پيشنهاد آنان پاسخى داد كه سرشار از خير و نيكى و احترام بود و سبب نجات آنان مى‌شد، فرمود:

شما تنها يك كلمه بر زبان آوريد تا در پرتو آن عرب‌ها زير سلطه شما درآيند و غير عرب، با دادن جزيه، در سايه حكومت شما زندگى كنند...

آنان از سخن وى به هراس افتادند و تصوّر كردند پايان كار است. گفتند: به پدرت سوگند! حاضريم ده‌بار آن را بر زبان آوريم. حضرت فرمود: بگوييد: «لا اله الّا اللّه...» پاسخ پيامبر، پاسخى غيرمنتظره و دندان‌شكن بود به‌گونه‌اى كه آن‌ها را به ذلّت واداشت و با كبر و نخوت درحالى‌كه اين جملات را تكرار مى‌كردند، به‌پا خاستند:

آيا او به جاى اين همه خدايان، يك خدا قرار داد؟ به‌راستى سخنى شگفت‌آور است!۱

اينجا بود كه تصميم گرفتند به اهانت و تمسخر پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم و پيروان روزافزون وى بپردازند و دعوت مباركش را كه در ژرفاى جان‌ها قرار مى‌گرفت، به باد استهزا بگيرند. از جمله كارهايى كه بدان‌ها متوسل شدند اين بود كه ابو لهب و همسرش ام جميل بر در خانه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم كه در نزديكى‌

1.( ۱). سيره حلبى ۱/ ۳۰۳؛ تاريخ طبرى ۲/ ۴۰۹.

  • نام منبع :
    پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    مجمع جهانی اهل البیت (ع)
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1427 ه ق
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10594
صفحه از 346
پرینت  ارسال به