127
پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)

گفت: به‌خدا سخنانى شنيدم كه تاكنون هرگز مانندش را نشنيده بودم. به‌خدا سوگند! اين سخنان، سحر و جادو و شعر و پيشگويى نيست. اى قريشيان! از من فرمان ببريد و آن را بر عهده من نهيد. از اين مرد و هدفى كه دارد دست برداريد و او را به خود وانهيد.

ولى دل‌هاى مرده كجا مى‌توانستند پاسخ مثبت دهند. آن‌ها در پاسخ وى گفتند: ابو الوليد به خدا سوگند! تو را با زبانش جادو كرده. او گفت: نظر من درباره او همان است كه گفتم؛ شما هركار مى‌خواهيد انجام دهيد.۱

اتّهام جادوگرى‌

قريش بر آن بود كه وحدت و يكپارچگى‌اش درهم نريزد و جايگاهش را در مبارزه با رسالت اسلامى از دست ندهد و همزمان، از نفوذ رسالت به ژرفاى جان مردم جلوگيرى كند و از آن‌جا كه موسم حج در پيش بود، تصميم گرفت تدابيري بيانديشد تا از جايگاه بت‌پرستى خود حفاظت و نقش رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم و مقام و جايگاه حضرتش را به ضعف بكشاند. ازاين‌رو جهت تصميم‌گيرى در اين راستا نزد وليد بن مغيره، كه مردى سالخورده بود و شناخت بيشترى از اوضاع داشت، گرد آمدند. آن‌ها در پى اين بودند كه پيامبر را فردى پيشگو، ديوانه، شاعر، بيمار و دچار وسوسه يا ساحر معرفى كنند. در اين زمينه سخنانى ميان آنان ردوبدل شد. وليد گفت: به‌خدا سوگند! سخنان وى از شيرينى و حلاوت خاصى برخوردار است، ريشه‌هايش پربركت و شاخسار آن پر از ميوه است و شما در اين خصوص سخنى براى گفتن نداريد؛ زيرا بطلان گفته شما ظاهر خواهد شد. بهترين سخن درباره او اين است كه وى را ساحر بخوانيد و شايع كنيد سخنان سحرآميزى آورده كه ميان شخص و پدر و

1.( ۱). به سيره نبوى ۱/ ۲۹۳ مراجعه شود.


پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)
126

تو عارض مى‌شود، وهم و خيال است و نمى‌توانى آن را از خود دور گردانى، برايت درخواست طبيب مى‌كنيم و براى بهبودى‌ات دارايى خود را هزينه خواهيم كرد...

وقتى سخن خود را به پايان رساند، رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم فرمود: ابو الوليد! سخنت تمام شد؟

عرض كرد: آرى!

پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم فرمود: اكنون به سخنان من گوش فراده. سپس اين آيات را تلاوت فرمود:

حم* تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ* بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ* وَ قالُوا قُلُوبُنا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ؛۱

حم* اين كتابى است كه از سوى خداى رحمان و رحيم نازل شده است* كتابى كه آياتش هر مطلبى را در جاى خود بازگو كرده و براى جمعيتى كه آگاهند فصيح و گوياست* قرآنى كه مژده‌دهنده و بيم‌دهنده است، ولى بيشتر آنان رويگردان شدند، ازاين‌رو چيزى نمى‌شنوند و گفتند: دل‌هاى ما، نسبت به آن‌چه ما را بدان دعوت مى‌كنى در پوشش‌هايى قرار گرفته است.

پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم به تلاوت آيات شريف ادامه مى‌داد و عتبه از شنيدن اين آيات نفسش به‌شماره افتاده بود و دست‌هاى خويش را به پشت قرار داده بود، به آن تكيه كرده بود، سپس رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم به آيه سجده كه رسيد، به سجده رفت و بعد از آن فرمود: ابو الوليد! آن‌چه را بايد مى‌شنيدى به‌خوبى شنيدى. خود دانى و آن‌چه شنيدى.

عتبه كه پاسخ مناسبى براى گفتن نداشت، به‌پا خاست و نزد قومش رفت. وقتى در جمع آنان نشست،

1.( ۱). فصّلت/ ۱- ۵.

  • نام منبع :
    پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    مجمع جهانی اهل البیت (ع)
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1427 ه ق
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11561
صفحه از 346
پرینت  ارسال به