مبارك وى پاشيد. دخترش فاطمه درحالىكه از اين ماجرا گريان بود، برخاست تا خاك را از سروروى پدر برگيرد كه حضرت بدو فرمود:
دختركم، گريه نكن، خداوند حافظ پدر توست.۱
معراج
در اين برهه، رخداد سير به آسمانها و معراج، رسول اكرم را در مسير طولانى مقاومت، پابرجا ساخت كه در پى سالها تلاش و پايدارى، برايش ارج و احترام بهشمار مىآمد و به جهت روبرو شدن با رنج و دشوارىهاى مرارت بارى كه از قدرتهاى شرك و گمراهى ديده بود، تاج افتخارش تلقى مىشد.
خداوند او را به دل آسمانها بالا برد تا زوايايى از عظمت فرمانروايى مبهوت كنندهاش را در فراخناى هستى، بدو بنماياند و وى را بر رازهاى جهان آفرينش و سرنوشت انسان نيك و بد آگاه سازد.
اين رويداد در عين حال به منزله ارزيابى توان ياران او بهشمار مىآمد كه تا چه پايه در جهت ابلاغ رسالت و تربيت انسان شايسته، در كنار پيامبر و رهبرشان مبارزه مىكردند و براى انسانهاى ضعيف النفس و سست عنصر، آزمونى دشوار محسوب مىشد.
قريش، قادر بر درك مفاهيم بلند مسأله سير در آسمانها نبود و رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم نيز در اين خصوص با آنها سخنى نگفت تا خود، از جنبههاى مادّى معراج و امكان عملىشدن و دلايل آن، پرسان شدند و برخى از آنها اظهار مىداشتند: به خدا سوگند! كاروانها، مسير بين مكّه و شام را يك ماه رفت و