توانستند با ترور كعب بن اشرف كه با گوشه و كنايه و تمسخر، حيثيت و آبروى مسلمانان را مورد تعرض قرار داده بود، او را از سر راه بردارند۱.
تلاشهاى تحريكآميز يهوديان و انتشار ياوهگويىها و تبليغات دروغين آنان براى بدنام كردن مسلمانان همچنان ادامه يافت و با اين كار پيماننامه همزيستى مسالمتآميز خود را نقض كردند. پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم تصميم گرفت آنان را به آرامش فراخواند، لذا نزد يهوديان بنى قينقاع رهسپار شد و با حكمت و اندرز نيكو آنان را به خداشناسى دعوت كرد و در مورد فرجام سياستها و اعمال ناپسندشان به آنان هشدار داد و آنها را در محل بازارشان گرد آورد و به آنها فرمود:
اى يهوديان! از خشم الهى كه بر قريش فرود آمد برحذر باشيد و اسلام آوريد شما به خوبى دانستهايد كه من فرستاده خدا هستم و آن را در كتاب آسمانى خود و پيمانى كه خدا از شما گرفته بود، ملاحظه كرده بوديد.
اين سخنان، بر خودبينى و تكبر آنان افزود و اظهار داشتند: اى محمد! از رويارويى با چنان افرادى [قريش] مغرور نباش، زيرا تو بر انسانهاى بى تجربه و كارناآزمودهاى پيروز گشتهاى. به خدا سوگند! ما مرد جنگيم و اگر با ما مبارزه نمايى پى خواهى برد كه تاكنون با افرادى چون ما، درگير نشدهاى۲.
در جريان توهين به يك زن مسلمان كه منجر به كشته شدن يك يهودى و يك مسلمان شد، فرومايگى يهود هويدا شد. بهدنبال آن پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم با گسيل سپاه مسلمانان، يهود بنى قينقاع را مدت پانزده روز پياپى در خانههاى خود به محاصره درآورد بهگونهاى كه نه كسى از آنان قادر بر بيرون آمدن بود و