189
پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)

در اين نبرد حمزة بن عبد المطلب عموى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم به شهادت رسيد و رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم جراحت برداشت و دندان‌هاى پيشين فك زيرين آن حضرت شكست و لب وى شكافته شد و خون از چهره نازنينش جارى گشت. او در حالى كه خون را از صورت مبارك خود پاك مى‌كرد، فرمود:

مردمى كه صورت پيامبر خود را از خون خضاب كردند، چگونه روى رستگارى مى‌بينند، درصورتى‌كه پيامبر، آن‌ها را به پرستش خدا دعوت مى‌كند.۱

پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم در اين نبرد به‌اندازه‌اى جنگيد كه كمانش قطعه‌قطعه شد و زمانى كه ابىّ بن خلف به قصد كشتن پيامبر به آن حضرت حمله برد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم با واردكردن ضربتى بر او، وى را به هلاكت رساند و على بن ابى طالب عليه السّلام، از خود دلاورى و شجاعت بى‌نظيرى نشان داد. وى هركس را كه به سمت رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم پيش مى‌آمد، از دم تيغ مى‌گذراند. در اين هنگام جبرئيل بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم نازل شد و عرضه داشت:

اى رسول خدا! اين معناى جانبازى است.

پيامبر فرمود:

«إنّه منّى، و أنا منه»؛

او (على) از من است و من از او.

جبرئيل گفت: و من از شمايم، سپس پيامبر صدايى شنيد كه مى‌گفت:

«لا سيف إلّا ذو الفقار و لا فتى إلّا على»؛۲

جوانمردى مانند على و شمشيرى چون ذو الفقار وجود ندارد.

رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم و بقيه مسلمانانى كه با آن حضرت بودند به سمت كوه عقب نشستند و صحنه پيكار آرامش يافت و ابو سفيان با گفتن جمله «اعل‌

1.( ۱). تاريخ طبرى ۳/ ۱۱۷؛ بحار الأنوار ۲۰/ ۱۰۲.

2.( ۲). تاريخ طبرى ۳/ ۱۱۶؛ مجمع الزوائد ۶/ ۱۱۴؛ بحار الأنوار ۲۰/ ۷۱.


پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)
188

مشركان براى جنگى كه به‌سرعت دامن زده شد، صف‌آرايى كردند ولى ديرى نپاييد كه سپاه شرك پا به فرار گذاشت و چيزى نمانده بود كه زنانشان به اسارت مسلمانان درآيند. پيروزى مسلمانان در ميدان كارزار به‌خوبى روشن بود. امّا شيطان برخى از تيراندازانى را كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم بر فراز كوه تعيين كرده بود، به وسوسه انداخت؛ درصورتى‌كه پيامبر بدانان سفارش فرموده بود نتيجه جنگ هرچه باشد، تا زمانى كه فرمان جديدى از آن حضرت دريافت نكرده‌اند، آن محل را ترك نكنند، ولى از فرمان رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم نافرمانى كرده و در پى به‌دست‌آوردن غنايم، سنگرهاى خود را ترك كردند. سپاه مشركان يك‌بار ديگر به فرماندهى خالد بن وليد از گذرگاهى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم از ترك آن نهى فرموده بود، بر مسلمانان يورش بردند.

مسلمانان از اين رخداد سراسيمه گشته و جمعيّت آن‌ها پراكنده شد و نيروهاى فرارى و شكست‌خورده قريش ديگربار به جنگ بازگشتند و تعداد انبوهى از مسلمانان به شهادت رسيدند و مشركان خبر كشته شدن پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم را منتشر ساختند و اگر پايمردى على بن ابى طالب و حمزة بن عبد المطلب و سهل بن حنيف و اندك افرادى كه در ميدان كارزار ثابت‌قدم ماندند، نبود مجموعه‌هايى از سپاه دشمن به وجود مقدس پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم دست مى‌يافتند، زيرا بقيه سپاه مسلمانان كه برخى از بزرگان صحابه نيز در جمع آنان وجود داشتند، از صحنه گريختند۱ تا آن‌جا كه يكى از آنان در انديشه بيزارى جستن از اسلام برآمد و اظهار داشت: كاش پيكى نزد عبد اللّه ابن ابى مى‌فرستاديم تا از ابو سفيان برايمان أمان‌نامه‌اى بستاند۲.

1.( ۱). مغازى ۱/ ۲۳۷؛ سيره نبوى ۲/ ۸۳؛ شرح نهج البلاغه ۱۵/ ۲۰.

2.( ۲). بحار الأنوار ۲۰/ ۲۷ آيات قرآن در سوره آل عمران ۱۲۱- ۱۸۰ به بيان اين جنگ و گرايش‌هاى مسلمانان پرداخته است.

  • نام منبع :
    پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    مجمع جهانی اهل البیت (ع)
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1427 ه ق
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19769
صفحه از 346
پرینت  ارسال به