7. قريش حق ندارد كسى را با نيروى انسانى و اسلحه، بر ضد پيامبر و يارانش يارى دهد۱.
برخى مسلمانان از مواد پيماننامه ناخرسند بودند و با اين پندار كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم در برابر قريش عقبنشينى كرده است، به آن حضرت اعتراض نمودند ولى برايشان قابل درك نبود كارى كه آن بزرگوار انجام مىدهد، از ناحيه خداست و آينده رسالت اسلامى و مصالح بسيار والاى آن را، با ديدى آگاهانه مىنگرد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم در پاسخ اعتراضكنندگان فرمود:
«أنا عبد اللّه و رسوله لن أخالف أمره و لن يضيّعنى»؛
من بنده و فرستاده خدايم و هرگز با فرمان او مخالفت نخواهم كرد و او نيز هيچگاه دست حمايت خود را از من برنمىدارد.
و مواردى را كه برخى از مسلمانان از آن ناخرسند بودند برايشان تشريح نمود، ولى ماجراى تسليم كردن ابو جندل به قريش۲، در شرايطى كه وضعيّت روانى برخى از مسلمانان به وخامت گراييده بود، هيّجان جديدى ايجاد كرد.
اما واقعيّت اين بود كه برخلاف تصور بعضى از ظاهر مواد پيماننامه، اين صلح براى مسلمانان فتح و ظفرى آشكار و بزرگ تلقى شد؛ زيرا ديرى نپاييد كه مواد پيماننامه به سود مسلمانان تمام شد.
در راه بازگشت به مدينه آياتى از قرآن كريم۳ نازل گرديد كه بر بعد حقيقى پيمان صلح با سران بتپرست تأكيد داشت و مسلمانان را نسبت به ورود به مكّه در آيندهاى نزديك مژده دهد.