اشاره مىكند. همانگونه كه خداى متعال فرمود:
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ؛۱
دين، نزد خدا اسلام است
سپس قرآن در ژرفاى سيره هريك از پيامبران اولو العزم به غور و بررسى مىپردازد تا خواننده بر مهمترين بخشها و زواياى سيره آنان آگاهى كامل يافته و اين بخشها و آنچه در گذشته اتفاق افتاده است و رخدادهايى را كه ارتباط به خط رسالت الهى داشته و بدان ضميمه مىشود و با ادامه زندگى، استمرار مىيابد، به يكديگر مرتبط سازد.
سرشت بحث تاريخى اين است كه دستخوش تحريف قرار مىگيرد و در پرده ابهام و پيچيدگى قرار گرفته و ابرهاى تيرهاى بر آن سايه مىافكند و كار به جايى مىرسد كه نمىتوان بهآسانى به حقيقت دست يافت و واقع را دريافت نمود و دراينجاست كه جامعه انسانى اجازه غفلت از آن و گذر از حقايق موجود در آن را به خود نمىدهد.
آيه مبارك 111 سوره يوسف به امكان دروغبافى و به بازىگرفتن حقايق تاريخ يا مبالغه در بيان آنها و تحقيق و بررسى بدون علم و آگاهى و پرده پوشى حقى كه بايد زمانى آشكار شود، اشاره مىكند.
از اينجاست كه مكتب قرآن بايد پژوهشگر حقيقت جو را به سلاحى منطقى مسلّح سازد تا كاملا قادر بر كشف حقيقت باشد.
قرآن كريم، به پىريزى نظريه اصول غيرقابلتغييرى پرداخته كه انديشه انسانى هيچگاه توان پا فراتر نهادن از آنها را ندارد و آنها را «محكمات» و «ام الكتاب» ناميده كه براى انديشه آدمى، حقايقى ثابت و روشنند و هيچ زمانى در