231
پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)

به نظر مى‌رسد نبىّ اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم با استفاده از اصل غافلگيرى، علاقه داشت بى‌آن‌كه قطره خونى ريخته شود به‌سرعت پيروزى همه‌جانبه‌اى به دست آيد، ولى اين خبر به فردى رسيد كه تحت تأثير عواطف و احساس خويش قرار گرفته بود و او ماجرا را طى نامه‌اى به قريش نوشت و توسط زنى نزد آنان فرستاد. وحى الهى نازل شد و پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم را در جريان امر قرار داد، پيامبر به على عليه السّلام و زبير فرمان داد خود را به‌سرعت به آن زن رسانده و نامه را از او بستانند. على بن ابى طالب عليه السّلام با ايمان بسيارى كه نسبت به رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم داشت، نامه را از آن زن گرفت‌۱.

پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم با دريافت نامه، مسلمانان را در مسجد گرد آورد تا از سويى عزم و اراده آنان را تقويت كند و از خيانت‌كارى برحذر دارد و از سوى ديگر اهميّت فرونشاندن عواطف و احساسات را در راه رضاى خدا، برايشان تشريح نمايد. مسلمانان، حاطب بن ابى بلتعه فرستنده نامه را كه سوگند به خدا خورده بود قصد خيانت نداشته، به اين‌سو و آن‌سو مى‌كشاندند و عمر بن خطاب خشمگينانه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم اجازه خواست تا وى را بكشد، رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم فرمود:

اى عمر! تو از كجا مى‌دانى؟ شايد خداوند بر اهل بدر توجهى نموده و بدانان فرموده باشد هرچه مى‌خواهيد انجام دهيد من شما را بخشيده‌ام.۲

1.( ۱). سيره نبوى ۳/ ۳۹۷؛ مغازى ۲/ ۷۹۶.

2.( ۲). امتاع الاسماع ج ۱/ ص ۳۶۳، المغازى ج ۲/ ص ۷۹۸. به نظر برخى محققان، اين حديث جعلى است.
ر. ك: سيرة المصطفى/ ۵۹۲.


پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)
230

كند و تمديد مدّت آن را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم خواستار شود. ولى پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم به درخواست ابو سفيان اعتنايى نكرد و از او پرسيد: ابو سفيان اتفاقى افتاده؟

ابو سفيان عرضه داشت: هرگز!

رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم در پاسخ وى فرمود: پس ما نسبت به قرارداد صلح و مدت آن پايبنديم. امّا ابو سفيان آرامش خاطر نيافت و قانع نشد، بلكه او مى‌خواست با حصول اطمينان، امان‌نامه‌اى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم دريافت كند. از اين‌رو، كوشيد كسانى را كه سخن آن‌ها نزد رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم خريدار داشت، به ميانجيگرى برانگيزد، ولى همگى درخواست او را ردّ كردند و به او بى‌اعتنايى نشان دادند. ابو سفيان چاره‌اى جز اين نيافت كه با ناكامى به مكّه بازگردد.

با اين تغيير شرايط، نيروهاى شرك در تنگناى سختى قرار گرفته بودند؛ به همين دليل، رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم با سپاهى روزافزون كه در ايمانشان پابرجاتر مى‌شدند آهنگ فتح مكّه نمود و قريش در انديشه درخواست أمان‌نامه و حفظ جان و مال خود بود. بدين‌ترتيب، براى نقض قرارداد، فرصت مناسبى به وجود آمده بود. آزادى مكّه آخرين مرحله حاكميت اسلام بر تمام جزيرة العرب به‌شمار مى‌آمد.

آن حضرت اعلان بسيج عمومى داد و مسلمانان از هر گروه و دسته‌اى به نداى وى پاسخ مثبت دادند و سپاهى نزديك به ده هزار تن تدارك ديده شد.

پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و سلم كوشيد تا تصميم و هدف خود را جز از ياران خاص خويش، پوشيده نگاه دارد و به پيشگاه خداوند دعا كرد و عرضه داشت:

خدايا! خبر حركت ما را از چشم جاسوسان و خبرچينان قريش پوشيده دار تا در ديارشان بر آن‌ها شبيخون زنيم.۱

1.( ۱). سيره نبوى ۳/ ۳۹۷؛ مغازى ۲/ ۷۹۶.

  • نام منبع :
    پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    مجمع جهانی اهل البیت (ع)
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1427 ه ق
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19846
صفحه از 346
پرینت  ارسال به