233
پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)

چاره‌اى جز اين نديد كه به اتفاق ابن عباس حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم شرفياب شود و از آن حضرت امان بخواهد.

رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم، كه سرچشمه عفو و بخشش و برخوردار از فضايل بلند اخلاقى بود، كجا مى‌توانست امان‌خواهى عمويش را كه به ابو سفيان پناه داده بود، پذيرا نشود ازاين‌رو، فرمود: «ما او را امان داديم، مى‌توانى بروى و فردا صبح او را نزدم آورى.»

تسليم شدن ابو سفيان‌

وقتى ابو سفيان نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم شرف حضور يافت، حضرت به او فرمود: «واى بر تو ابو سفيان! آيا وقت آن فرانرسيده كه بدانى معبودى جز خدا وجود ندارد؟» ابو سفيان عرضه داشت: پدر و مادرم فدايت، راستى كه چقدر بردبار و بزرگوارى و پيوند خويشى را پاس مى‌دارى! به خدا سوگند! من با خود مى‌پنداشتم اگر معبودى غير از خدا وجود داشت، تاكنون به داد من رسيده بود.

رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم فرمود: «ابو سفيان! واى بر تو! آيا وقت آن نرسيده كه بدانى من فرستاده خدايم؟»

ابو سفيان سخن قبلى خود را تكرار كرد و اظهار داشت: به خدا سوگند! هنوز در دلم اندكى شك و ترديد دراين‌باره وجود دارد۱.

عباس، براى اين‌كه ابو سفيان را براى اسلام آوردن تحت فشار قرار دهد، موقعيت را مناسب دانست لذا به او گفت: واى بر تو! قبل از اين‌كه كشته شوى، اسلام بياور و گواهى بده كه معبودى جز خدا نيست و محمد فرستاده اوست و ابو سفيان از بيم كشته شدن، شهادت به وحدانيت و رسالت پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم را بر زبان جارى ساخت و بدين‌سان در شمار مسلمانان درآمد.

1.( ۱). سيره نبوى ۳/ ۴۰؛ مجمع البيان ۱/ ۵۵۴.


پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)
232

حركت سپاه اسلام به سمت مكّه‌

سپاه اسلام در دهم ماه رمضان سال هشتم هجرى به سمت مكّه مكرّمه حركت نمود. هنگامى كه به منطقه «كديد» رسيدند، حضرت آب خواست و در برابر ديدگان مسلمانان افطار نمود و به آن‌ها نيز فرمان افطار داد؛ ولى برخى از آنان با نافرمانى از دستور رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم و رهبر خويش، افطار نكردند. نبىّ اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم از نافرمانى اين افراد به خشم آمد و فرمود: «اولئك العصاة»؛ آنان افرادى نافرمان‌اند. آن‌گاه دستور داد افطار نمايند۱.

زمانى كه پيامبر به مرّ الظهران رسيد به مسلمانان فرمان داد در صحرا پراكنده شوند و هريك آتشى برافروزند و با اين كار، شب تاريك را روشن ساخت و مسلمانان بسان لشكرى انبوه كه تمام قدرت قريش در برابرش به نابودى كشيده مى‌شد، جلوه‌گر شد. اين منظره عباس بن عبد المطلب، آخرين مهاجرى را كه در منطقه جحفه به كاروان رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم پيوست نگران و پريشان‌خاطر ساخت و در جستجوى وسيله‌اى براى آگاهى قريش از ماجرا برآمد تا پيش از ورود سپاه اسلام، تسليم شوند.

ابن عباس در مسير راه ناگهان صداى ابو سفيان را شنيد كه با شگفتى از حضور اين نيروى سترگ در آستانه شهر مكّه با «بديل بن ورقاء» گفت‌وگو مى‌كرد. وقتى ابن عباس، ابو سفيان را در جريان قرار داد كه نبىّ اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم سپاه خود را براى فتح مكّه گسيل داشته، از بيم و هراس بدن ابو سفيان به لرزه افتاد و

1.( ۱). وسائل الشيعه ۷/ ۱۲۴؛ سيره حلبى ۳/ ۲۹۰؛ مغازى ۲/ ۸۰۲ و صحيح مسلم ۳/ ۱۴۱- ۱۴۲، كتاب روزه باب جايز بودن روزه و افطار در ماه رمضان براى مسافر در غير معصيت، چاپ دار الفكر، بيروت.

  • نام منبع :
    پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    مجمع جهانی اهل البیت (ع)
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1427 ه ق
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10550
صفحه از 346
پرینت  ارسال به